سه‌شنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۹۳

دوست من برای چی خودت را اذیت میکنی ؟

                 دوست من برای چی خودت را اذیت میکنی ؟




  

عده ای از دوستان مخالف و معترض در دنیای مجازی هستند که بصورت دوره ای در دنیای مجازی حضور دارند و فعالیت میکنند و دوران آنها به دو دوره :

یک : دوران امن و امان 

و دو : دوران تهدید و خطر  تقسیم میشود !

آنها کسانی هستند که هنگامیکه از فیلترینگ و برخورد با فعالان اینترنتی , خبری نیست  و دنیای مجاز  امن و امان هست و  مطلبی در مورد دستگیری وبلاگ نویسی یا تهدید فعالین مجازی وجود ندارد در دنیای مجازی و پایگاه های اجتماعی حضور مستمر و بی وقفه دارند و در قسمت کامنت ها بسیار فعال هستند و گفتگو های آنها هم آخر به مجادله و توهین و فحش و فحش کاری میرسد و معتقدند که با این کارحداقل دلشان خنک میشود!



ولی تا یک خبر در مورد محکومیت یک وبلاگ نویس یا دستگیری راست یا دروغ چند فعال مجازی و یا تهدید با برخورد با آنها را میشنوند به یکباره غیب میشوند و اگر اثری هم از آنها دیده شود در حال امتیاز دادن به عکس گل و بلبل و بچه زرافه و توله سگ هستند و حتی جواب سلام شما را هم نمیدهند و ابراز آشنائی نمیکنند !!

و معتقدند که با این کار احتیاط را رعایت میکنند و خودشان را به دردسر نمی اندازند و وحشتناکترین توجیه آنها این است که : من خودم هیچی , نگران خانواده ام هستم که آنها را بخاطر من اذیت نکنند !!!

((انگار کسانیکه در همه وقت حضور دارند و فعال هستند از زیر بته بعمل آمدند و کس و کاری ندارند ؟!!))

خوب برادر من , دوست من , آقا عزیز , سرور , کسی چاقو بیخ خفت تو گذاشته که بیائی در دنیای مجازی مخالفت و فعالیت  بکنی ؟

یا درد وجدان میگیری و خودت را در پیشگاه تاریخ روسیاه تصور میکنی ؟
عقل سلیم حکم میکند که اگر در جائی احتمال کمترین و کوچکترین خطری را برای خودت و یا نزدیکانت تصور میکنی و میدهی از رفتن و ورود به آنجا خودداری کنی و خودت را بخطر نیاندازی ...




و یا اگر احساس شرمساری میکنی خیال میکنی که باید کاری بکنی , مطمئن باش که هیچکس از تو توقعی ندارد و تو هم میتوانی با خیال راحت به خیل بی تفاوت ها بپیوندی و در گذاشتن عکس گل و بلبل و بچه گربه با آنها رقابت کنی ,

 یا جملات قصار هدایت و کسروی و یا شعرهای سپهری  و شاملو را برای بار هزارم به خورد اهل مجاز بدهی و به آنها حقنه کنی ,

 یا برای آنکه ثابت کنی ما در ایران اصلا آدم حسابی نداشتیم که یک حرف بدرد بخور بزند , جملات قصار سارتر و شوپنهاور و لعل نهرو و شاو  و چخوف و ناپلئون و هیتلر را کپی کنی .......

دوست من , یکبار بنشین با خودت دودوتا چارتا کن ,  که اگر میترسی و نگران هستی , چه مرضی داری که خودت را بخطر بیاندازی و نگران کنی ؟

و تکلیف خودت را با خودت روشن کن که اگر میخواهی کاری بکنی و باشی , مردانه بکن و تا آخر پای آن باش و بایست و اگر نیستی که تو را به خیر و ما را به سلامت ...

دوست عزیز اصلا دلیلی ندارد که خودت را با این موش و گربه بازیها اذیت کنی یا خدائی نکرده به دردسر بیاندازی (( انهم با نام مستعار و هزار و یک دنگ و فنگ  ...))
و باز هم میگویم نه کسی تو را مجبور کرده و خفت تو را گرفته و نه کسی از تو توقع این را دارد که خودت یا خانواده و یا فامیل های درجه دو و سه و چهار خودت را به زحمت و دردرسر بیاندازی.... ,

پس یکبار بنشین و کلاهت را قاضی کن و

                      یا رومی , روم باش و یا زنگی , زنگ ......

  

  

هیچ نظری موجود نیست: