یکشنبه، آذر ۰۹، ۱۳۹۳

توهین چیست ؟

                                         توهین چیست ؟


                       (( نوشته بالا ناکافی و نامشخص و قابل هضم و قابل فهم نیست ))

این روزها کلمه توهین در فضای مجازی و در رسانه ها زیاد بچشم میخورد و اکثر ما توهین را همان فحش و یا دشنام و یا بی احترامی میدانیم .

اما واقعا توهین چیست که توهین به مقدسات و توهین به نظام و توهین به مسئولین نظام جرم محسوب میشود و زندانی دارد و حتی حکم اعدام نیز برای آن صادر میکنند !
و آیا در قوانین ما برای توهین حد و مرزی وجود دارد که با شکستن و گذر از آن بدانیم که گفته ما توهین محسوب میگردد یا خیر ؟
برای مثال ما در خانه برادرانه ویا خواهرانه و یا در جمع دوستانه به هم میگوییم -:  ای نفهم - ای  الاغ - کره خر- گاگول و ...

و این نه تنها برای ما جرمی محسوب نمیشود بلکه سبب خنده و تفریح ما نیز میگردد , ولی اگر همین حرفها را به معلم و یا پدر و یا بقال سر کوچه خودمان بزنیم بی تردید باید پس گفتن آن فرار کنیم چرا که با واکنش فیزیکی از جانب آنها مواجه خواهیم شد و اگر این کلمات را به رئیس جمهور و مدیران و رهبر و امام و پیامبر بزنیم دستگیر و زندانی و در صورت نفهم بودن قاضی به اعدام محکوم میشویم !!

                               
حالا اینجا آدم میماند که این کلمات توهین آمیز هستند یا مرتبه و مقام و جایگاه اجتماعی آن افراد کلمه را توهین آمیز میکند ؟
 و حد و مرز تعریف شده این قبیل کلمات و یا مورد استفاده آن برای افراد جامعه در کجاست؟

 و چگونه میتوانیم خط قرمز آنرا بدانیم و بفهمیم ؟

آیا تا زمانیکه این کلمات و استفاده از آنها و خطوط قرمز آن رسم و مشخص نگردیده میتوان کسی را بجرم هر توهینی به زندان انداخت و حکم اعدام برای اوصادر کرد ؟  

       
اما ببینیم توهین در معنای لغوی چیست ؟

توهین در فرهنگ لغات دهخدا
این کلمه با حروف عربی: توهين
سست کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). سست گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ضعیف گردانیدن . (از اقرب الموارد). خوار کردن . خوار شمردن . خوارداشت . ضعیف و سست شمردن . حقیر و سبک داشتن . سبک داشت . (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). توهین که معمولاً استخفاف و کوچک شمردن استعمال میشود در لغت به معنی ضعیف ساختن است و در زبان عربی بجای آن اهانت گویند. (نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال 1 شماره 2).
•(اِ) خواری و زبونی و ناتوانی و سستی . (ناظم الاطباء): توقیر من به تحقیر و تعظیم به توهین بدل گردد. (سندبادنامه ص 72).


توهین در فرهنگ معین

(تُ) [ ع . ] (مص م .) 1 - خوار کردن ، خوار داشتن . 2 - سُست کردن .

و اما گفته هایی که ما به اشتباه توهین میدانیم ولی چیز دیگری میباشد و تعریف دیگری دارد :

 استیون پینکر در کتاب خود به نام
«پنجره‌ای به سرشت انسان»، دشنام‌گویی را به پنج رده طبقه‌بندی می‌کند:
زشت‌گویی، که نقطه مقابل ادب است و توجه مخاطب را به موضوعی منفی می‌کشاند.

هتاکی، که برای آزردن طرف مقابل به کار می‌رود.
بددهنی، که تنها برای جلب توجّه و رفتار مردوارانه به‌کار می‌رود.
دشنام تشدیدی، که برای شدّت بخشیدن به عبارت مورد نظر به‌کار می‌رود، مثل «کدوم گوری بودی؟»
تخلیه احساسات، که در مورد رخدادهایی مثل ریختن قهوه و غیره به کار می‌رود. مثل «اَی لعنت بر ...»

به این پنج رده می‌تواند ردهٔ «دشنام بدخواهانه» را نیز افزود که در جمله‌هایی مانند «خدا ازش نگذرد!» بیان می‌شود.

نوع دشنام در ایران
دشنام در زبان فارسی از زمان های بسیار قبل نیز وجود داشته است. در سال های جدید و حتی قدیمی تر، بیشتر فحاشی به خود شخص نمی شود، بلکه به خویشاوندان بی احترامی می شود. این خویشاوندان معمولا مادر و خواهر (ناموس) شخص هستند. در بعضی موارد پدر مورد فحاشی قرار می گیرد به این دلیل که معمولا پدر در خانواده دارای بالاترین جایگاه است و با فحش خطاب کردن پدر، شان همه اعضای خانواده زیر سوال میرود.

((  منبع : ویکیپدیای فارسی ))



بسیار واجب است که هر چه زودتر برای توهین تعریف و حد و مرز تعریف شده و قابل فهم و آشکار و شفاف و مشخصی تعریف و تعیین کرد که بیگناهانی همچون سهیل عربی بخاطر آن و جهالت قضات محکوم به اعدام نگردند .

  

چرا بخاری های حوزه علمیه و مدرسه فیضیه قم آتش نمیگیرد ؟

چرا بخاری های حوزه علمیه و مدرسه فیضیه قم آتش نمیگیرد ؟

 

در آستانه دومین سالگرد فاجعه مدرسه شین آباد  , بار دیگر سه‌شنبه ٤ آذرماه نزدیک بود که ١٥ دانش‌آموز دبیرستان شهید غیاثی روستای درمانلوی گرمی در آتش بلاهت و بی مسئولیتی و بی تفاوتی مسئولین بی غیرت و بی رحم بسوزند و فاجعه دیگری را رقم بزند که با فداکاری معلم زبان آقای سلیمان زاده این آتش سوزی بدون تلفات خاموش شد و خوشبختانه آسیبی به دانش آموزی وارد نیامد .

اما شاید دراینجا برای شما هم این سوال پیش بیآید که :

چرا بخاری های مدارس فیضیه قم آتش نمیگیرد و بچه آخوند ها و طلاب در آتش نمیسوزند ؟

پاسخ این سوال دارای دو بخش است :


یک : شما میتوانید با مقایسه بخاری های کلاس درس بچه های مردم و کلاس درس آخوندک های علمیه و فیضیه به پاسخ قسمت اول سوال بالا برسید و بفهمید که چرا بخاری های کلاس آنها آتش نمیگیرد .


  
 

دو: این که چرا بچه آخوند ها و طلاب در آتش بخاری کلاس درسشان نمیسوزند به این دلیل است که آنها باید به آتش جهنم بسوزند نه به آتش بخاری نفتی کلاس درسشان ...


پس مطمئن باشید که هیچ کار خدا بی حساب و کتاب و بی حکمت نیست و برای همین هست که جهنم را آفریده است . 

سعیدی سیرجانی , تعریف دوباره ای از دلیری و شهامت و از جان گذشتگی

سعیدی سیرجانی , تعریف دوباره ای ازدلیری و  شهامت و از جان گذشتگی


 


نویسنده ای که نشان داد شهامت و دلیری و از جان گذشتگی فقط در میان میدان نبرد و تنها مختص سرداران و سربازان در مصاف با دشمنان نیست . 

شنبه، آذر ۰۸، ۱۳۹۳

محمد نوری زاد را نمیکشند زیرا نمیخواهند که او به خواسته اش برسد

     محمد نوری زاد را نمیکشند زیرا نمیخواهند که او به خواسته اش برسد

 


محمد نوری زاد مشغول یک معامله با خودش است .

معامله گذشته تاریک خودش با سربلندی حاصل از جبران آن , حتی به قیمت جانش .

آنها میدانند که نوری زاد در این راه از همه چیز خودش حتی از مهر پدری نیز گذشته است .

آنها میدانند که نوری زاد پی همه چیز را بر تن خود مالیده و آماده هرگونه پیش آمد و اتفاق منتظره و غیر منتظره است .

آنها میدانند که نوری زاد بالاترین مجازات و تاوان یعنی مرگ را برای جبران مسئولیت کارهای گذشته خود انتخاب کرده و آنرا به سخره و بازی گرفته است .

آنها میدانند که نوری زاد مرگ را برای رهائی از سختی و مرارت رفتاری که در پیش گرفته سعادت میداند , پس او را نمیکشند.

برای کشتن نوری زاد راه های بسیار کم هزینه تر و ساده تر از له کردن او در ماشین ,  آنهم روز روشن و در وسط خیابان وجود دارد و هست .

اما آنها نمیخواهند او را بکشند بلکه فقط میخواهند او را بترسانند تا دست از رفتار فعلی خودش بردارد.

زیرا آنها نمیخواهند که (( از جان گذشتگی ))  یعنی راهی را که نوری زاد انتخاب کرده , سرمشق و الگوی دیگران شود.

آنها نمیخواهند که نوری زاد را به آرزوی خودش برسانند .

آنها فقط میخواهند به هر قیمتی که شده نوری زاد را از راهی که میرود باز دارند و او را بشکنند و خرد کنند تا بار دیگر قدرت خود را نشان دهند و خنده بر لب رهبر بیآورند و بنشانند...

اما هنوز نوری زاد پیروز نبرد این میدان میباشد و آرزوی خنده را بر دل آنها گذاشته است .

 

جمعه، آذر ۰۷، ۱۳۹۳

آیا نشناختن مرتضی پاشائی گناهی نابخشودنی است ؟

     آیا نشناختن مرتضی پاشائی گناهی نابخشودنی است ؟


پس از فوت مرحوم پاشائی و در حین مراسم پر حاشیه آن یکی از سایت ها عکس هانیه توسلی را که برای گردش و دیدن خواهرش به یکی از کشورهای اروپائی سفر کرده بود را نشر و پخش کرد و همین عکس ها سبب شد سیل انتقادات و سپس تهمت ها و توهین ها به جانب هانیه توسلی سرازیر شود , چرا ؟

که در زمان مرگ مرحوم پاشائی و مراسم ختم وی  تو چرا به مسافرت رفتی و خوش میگذرانی ؟!

و یا چرا عکس های عشق حال خودت را دسترس قرار دادی و .....؟

البته با کمی دقت در مورد حجاب خانم توسلی در عکسها میتوان به راحتی حدس زد که این قشقرق از کجا نشات گرفته و چه دسته و جناحی بر آتش آن نفت میریختند و میریزند...

                      

و حتی چنان شد که خانم توسلی بعد از نوشتن این پیام که : من مرتضی پاشائی را نمیشناختم مجبور به بستن پیج خود در فیسبوک شد.

تا اینکه نوبت به برادر مرتضی پاشائی بنام مصطفی پاشائی رسید که با نوشته ای زشت و زننده و توهین آمیز در پیج خود در جواب به هانیه توسلی نوشت:

خانم هانیه توسلی که میای تو پیجت مینویسی من مرتضی را نمیشناختم , اینو بدون که مرتضی احتیاجی به شناختن شما نداره چون یه ملت عا شقش هستن , در ضمن لزومی نداشت که با اون سطح فرهنگ و شعورتو به نمایش بزاری ...

این حرف چنان است که پنداری نشناختن مرتضی پاشائی گناهی بزرگ و خطائی نابخشودنی و و جرمی محرز است و چون کسی که اورا نمیشناخته و با صداقت به نشناختنش اعتراف کرده مستوجب توهین و تحقیر این ادبیات زننده میباشد .

مطمئنا این اقدام نسنجیده و کودکانه و ابلهانه به حساب برادر گمنام و بی اسم و رسم مرحوم پاشائی گذاشته میشود ولی یقینا در میان طرفداران مرحوم پاشائی  موجی از تنفر و نارضایتی از وجود چنین برادر نادانی برمیخیزد که بی تردید بر وجهه و محبوبیت آن مرحوم نیز تاثیر میگذارد و صدمه میزند و خواهد زد.

آیا هانیه توسلی باید بابت مسافرت و گردشی که قبل از مرگ پاشائی برنامه ریزی و تدارک دیده شده بود به کسی توضیح و بازخواست پس بدهد ؟

آیا خوش بودن هانیه توسلی در آن سر دنیا در هنگام مراسم ختم  پاشائی گناهی بزرگ است ؟

آیا گفتن اینکه من مرتضی پاشائی را نمیشناختم ( مثل خود من و بسیاری دیگر از مردم و ایرانیان خارج از کشور ) جرم محسوب میشود و خطائی محرز محسوب میگردد ؟

و آیا نشناختن مرحوم پاشائی جوابش آن است که برادرش با چنین کلمات سخیفی با یکی از هنرمندان سابقه دار و قدیمی ( نسبت به مرحوم پاشائی ) اینچنین صحبت و گستاخی و جسارت کند؟

بهتر است تا سواستفاده کنندگان نمک این بلوا را بیشتر نکرده اند و نفت بر آتش آن نریختند برادر مرحوم پاشائی رسما بخاطر این گستاخی و بی ادبی از خانم توسلی عذر خواهی و از ایشان دلجوئی کند .

                   

پنجشنبه، آذر ۰۶، ۱۳۹۳

شباهتهای یک بسیجی با یک مرغ

                   شباهتهای یک بسیجی با  یک مرغ

 

در سالروز تاسیس بسیج به چند مورد از شباهتهای یک بسیجی و یک مرغ اشاره میکنیم :

اگر مرغ را در عروسی و عزا سر میبرند 
 
بسیجی را نیز ,هم در جنگ و هم در صلح به کشتن میدهند.

هر دو را باید پرورش بدهند تا مورد استفاده قرار بگیرند . 

هر دو فقط وقتی که غذایشان دیر میشود قدقد میکنند .

هر دو در مکانهای سربسته  و در بسته نگهداری میشوند ونگهداری آنها توجیه اقتصادی دارد .

هر دو صاحب جوجه میشوند و جوجه دارند .

هر دو بصورت گروهی زندگی میکنند و میخورند .

هر دو از زندگی و معنای آن به یک اندازه میفهمند و درک میکنند.

هر دو وقتی آب میخورند سرشان را بالا میبرند و به آسمان نگاه میکنند .

هردو بر روی دوپا راه میروند ولی در هنگام کشته شدن پر میکشند.( پرواز ملکوتی )

هر دو وقتی به آنها نگاه کنی به آدم زل میزنند و نگاه میکنند.

هر دو وقتی سردشان میشود و سرما میخورند در یک ردیف در آفتاب مینشینند.

هر دو رسمی و ماشینی دارند فقط مرغ ها را با ماشین میبرند ولی بسیجی ها را با ماشین می آورند .

هردو تمام سود و استفاده شان فقط به صاحبانشان میرسد.

هر دو را برای کشته شدن پرورش میدهند و بزرگ میکنند .

و کشته شده هردوی آنها گرانتر و با ارزش تر از زمان زنده بودن آنهاست.

 

نارسائی و ناتوانی فرهنگ و الگوی اسلامی در مورد طلاق

نارسائی و ناتوانی فرهنگ و الگوی اسلامی در مورد طلاق

قضات ناتوان و مسئولین بی کفایت جمهوری اسلامی میخواهند تمام دلایل طلاق را در جمهوری اسلامی به ماهواره و دیدن فیلم ها و سریال های  آن ارتباط بدهند .

چرا هیچگونه مقایسه و نسبتی بین تاثیر دیدن ماهواره با تاثیر دلائل دیگر ( اعتیاد و فقر و بیکاری ) برای این معضل اجتماعی در مستند فوق وجود ندارد ؟

پاسخ بسیار ساده است .

چون فقر و اعتیاد و بیکاری به کارکرد مسولین وناتوانی حکومت و بی کفایتی و ناکارآمدی آنها بر میگردد ولی دیدن ماهواره یک امر شخصی هست که تقصیرات را فقط به گردن بیننده آن می اندازد !

مدیران و مسئولین حکومتی که ادعای غنی بودن و مکفی بودن فرهنگ اسلامی را دارند به این سوال که پس چرا در جامعه امروزی ما نقش ماهواره از فرهنگ غنی اسلامی بیشتر و پررنگ تر و تاثیر گذارتر است پاسخی نمیدهند ؟!

وانها تنها برای الگو سازی و معرفی زوجی بعنوان مدل و الگوی اسلامی میتوانند از زندگی علی و فاطمه در هزار و چهارصد سال پیش حرف بزنند و آنرا در مقابل الگوی زندگی امروزی که در فیلم های ماهواره دیده میشود قرار بدهند !

مسلم است فیلم ها ی امروزی بسیار جذاب تر و تاثیر گذارتر از زندگی مشترک دونفر که با فروختن زره ای آنهم در چهارده قرن پیش تشکیل شده  هست و برای بیننده بسیار قابل فهم تر از شنیدن مزخرفات یک آخوند در بالای منبر میباشد.

آیا تابحال آقایان رفته اند تحقیق کنند که این فیلم و سریالها در کشورهای سازنده هم همین تاثیر را بر روابط خانوادگی مردمش میگذارد ؟

آیا میدانند که بنیان خانواده مردم همان کشورها چقدر تحت تاثیر اینگونه فیلم ها قرار میگیرد ؟

و آیا راهکار حکومت و دولتهای آنها هم جمع کردن ماهواره ها و شکستن آنتن ها میباشد ؟

و آخرین سوال آنکه :

آیا اعتراف به تاثیر دیدن ماهواره بر معضل طلاق در اصل همان ضعف و ناتوانی و نارسائی فرهنگ اسلامی خودشان در جامعه امروزی ما نیست ؟

در فیلم زیر شما هیچ مورد و یا حرفی در نقش بیکاری , اعتیاد , فقر را در آمار طلاق و جدائی نمیبینید و نمیشنوید !

به فیلم توجه کنید :





                    

سه‌شنبه، آذر ۰۴، ۱۳۹۳

وقتی حجاب , نه مصونیت هست و نه محدودیت

         وقتی حجاب , نه مصونیت هست و نه محدودیت



اگر تا امروز تاکید میشد که حجاب یک مصونیت است و نشانه پاکدامنی و نجابت و ایمان و اعتقاد میباشد و حجاب زن را  از دید شیطانی و افکار پلید مردان در امان نگاه میدارد , دیگر باید بگوئیم:

خطر حجاب , لطفا  از پسران ١٦ ساله  و جوان خودتان در مقابل زنهای با حجاب مواظبت کنید و آنها را در دسترس آنها قرار ندهید !

یا مواظب باشید در این منطقه زنان با حجاب تردد میکنند  لطفا پسرهای جوان خودتان را در مقابل دید آنها قرار ندهید!

بعله... ,

نه زن بدون حجاب از مصادیق بارز فساد و فحشاست
 و نه زن با حجاب مظهر پاکدامنی و نجابت میباشد .

[[ از دو روز پیش رسانه‌های آمریکایی مملو از اخباری است مبنی بر دستگیری یک معلم زن در روز پنجشنبه گذشته به اتهامی که مجازات آن، بیش از ۱۶ سال زندان است.
این خانم معلم متهم است که دانش‌آموزی ۱۶ ساله را در یک مدرسه دولتی در شهرک «وین» در بخش «باسیک» ایالت نیوجرسی، مورد آزار جنسی قرار داده است.
لیندا حردان، خانم معلمی که تنها ۲۲ سال سن دارد، مسلمان است. پدرش از کشوری در «شام» است و مادرش آمریکایی است. او یکی از دانش آموزان پسر مدرسه Manchester Regional High School را به دام خود گرفتار کرد و او را مورد آزار جنسی قرار داد. ]]


منبع خبر :
   http://farsi.alarabiya.net/fa/international/2014/11/24/خانم-معلم-مسلمان-و-محجبه-به-آزار-جنسی-یک-دانش-آموز-آمریکایی-متهم-شد.html

برادران و خواهران ارزشی لطفا قایم نشوید و به بهانه نماز و مستراح و غذام سر رفت و حاجی صدام میکنه فرار نکنید ما میدانیم که چشم شما قادر به دیدن این پست و سواد شما برای خواندن آن کافی نیست ,

پس لطفا به گذاشتن پست صلوات و یا نقی و یا کاظم ادامه دهید و همچنان به پاچه خوری از مقام معظم رهبری مشغول باشید ...

                 راحت باشید خواهش میکنم  .//

حکم اعدام سهیل عربی بخاطر سب النبی و امام نقی !

 حکم اعدام سهیل عربی بخاطر سب النبی و امام نقی !

 

میگویند محمد بن عبدالله پیامبر اسلام , در اوان مبعوث شدنش به پیامبری , هر روز مورد دشنام و تحقیر و ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار میگرفت و مردم از بالای بام بر سرش زباله و نخاله میریختند و او را با سنگ میزدند ...

ولی پیامبر هم در آنزمان و هم پس از به قدرت رسیدن همه آنها را بخشید و هرگز از آنها انتقام نگرفت و کسی را بخاطر توهین یا تمسخر به خودش نکشت و زندانی نکرد !

حتی در زمان حکومت پیامبر و علی و دیگر امامان هم ما موردی نداریم که کسی بخاطر توهین و یا شوخی  با پیامبر به مرگ مجکوم بشود و او را اعدام کنند.

اما اینک با ولایت مقام ولایت فقیه و در دوران حکومت روحانیون مدعی اسلام و در نظام مقدس جمهوری اسلامی که دایه های دلسوزتر از مادر و کاسه های داغ تر از آش شدند , میخواهند جوانی را بخاطر شوخی کردن با نام پیامبر و امام نقی آنهم در دنیای مجازی و شاید برای چارتا  لایک بیشتر ,  بکشند و اعدام کنند !

این کار نه تنها دلیل  بزرگی و اهمیت پیامبر و امام نمیشود بلکه بیشتر  سبب حقارت و نشانگر ضعف و ناتوانی آنها میباشد و میگردد .

چرا که آخوند ها با این عمل نشان میدهد که پیامبر و امامان شان میتوانند بیماران را  شفا بدهند و یا کسانی را از مرگ حتمی برهانند و یا از بلا و مصیبتی جلوگیری کنند ولی آنقدر توان و عرضه ندارند که از پس کسیکه به آنها توهین کرده بر بیایند و از این کارعاجز هستند!!

و همچنین مقام عظمای رهبری , شان و منزلتش از پیامبر و تمام امامان بالاتر است و توهین به او سزایش اعدام است و شیخک تسبیح صادق لاریجانی از پیامبر قوی قدرت تر و قدر شوکت تر است و آخوندک قاضی رازینی از علی شجاع تر و عادل تر هست و میتوانند چنین کاری بکنند .

بنابر این جوانی را به جرم سب النبی و توهین به رهبری و شوخی با امام نقی محکوم به مرگ میکنند و حکم اعدامش را صادر میکنند .

آیا علی خامنه ای و صادق لاریجانی و آخوند رازینی میتوانند مدرکی از خدا و محمد و نقی بیاورند که چنین کاری با درخواست آنها صورت میگیرد و اینها وکالت تام الاختیار از جانب آنها دارند و از نظر حقوقی و قانونی از جانب پیامبر و امام مجاز به صدور چنین احکامی هستند ؟

که اگر چنین باشد باید بر پیامبر و امامی که میتوانند جلوی بلایا بزرگ طبیعی را بگیرند و قادرند پس از مرگ معجزه بکنند و کورها را بینا کنند و در جبهه های جنگ از کشته شدن افراد جلوگیری کنند و بچه ای را در حین سقوط از ساختمان بلندی در هوا بگیرند و سالم بر زمین بگذارند ,

ولی خودشان نتوانند به کسی که به آنها توهین کرده و  یا مورد تمسخر قرار داده حرفی بزنند و مجازاتش کنند و حقش را کف دستش بگذارند  و او را بر زمین گرم بزنند و حالش را بگیرند و در این کار ناتوان هستند و عرضه آنرا ندارند و به آخوندها چنین کاری را سپردند  و به آنها اجازه دادند...

همان بهتر که مسخره شان کنند و باید از ته دل به ریش چنین پیامبران و امامانی خندید ...

                که خدائی جای تمسخر و خنده هم دارد .//

 
 
                  

دوشنبه، آذر ۰۳، ۱۳۹۳

حرکتی بسیار زیبا و درخور توجه از بزرگان شهرستان لردگان

                 حرکتی بسیار زیبا و درخور توجه از بزرگان شهرستان لردگان

   

درود بر تمام عشایر ایرانی 

                  درود بر همه بزرگان ایل بختیاری 
 
200 نفر از بزرگان وسران طوایف  و ریش سفیدان دهستان ارمند در بخش مرکزی شهرستان لردگان ,  برای ترک و ریشه کن کردن برخی آداب و رسوم نامناسب که باعث ایجاد مشکلاتی در جامعه می شود با یکدیگر هم قسم شدند.

آنها  توماری در خصوص حذف برخی رسوم نامناسب که بعضا در این دهستان انجام می شود، را امضا و کسانی را که این رسوم غلط را تداوم دهند، نفرین کردند.




بر اساس این سوگندنامه،

حفاظت از جنگل ها و منابع خدادادی ,

و جلوگیری و از هرگونه قطع درخت،

کاهش ساعات مراسم عزاداری اموات برای رفاه مردم

و فراهم سازی شرایط ازدواج آسان برای جوانان

و پرهیز از هزینه های گزاف در عروسی ها

و ممنوعیت استفاده از سلاح و مهمات

و استعمال هرگونه موادمخدر در مجالس شادی،

عروسی و عزا ممنوع شده است.


همچنین بر اساس این تومار بزرگان و ریش سفیدان باید در جهت رفع اختلافات تلاش کنند و از دامن زدن به آن جلوگیری نمایند .


همچنین به ابتکار ناحیه مقاومت سپاه لردگان بر اساس این سوگندنامه، استفاده از رسانه های دشمن از جمله ماهواره ممنوع بوده و مردم چنانچه تجهیزات ماهواره دارند به صورت داوطلبانه به سپاه شهرستان تحویل و یک عدد دستگاه گیرنده دیجیتال تحویل می گیرند.( اعمال کردند !)

چقدر زیبا و امیدوار کننده است که بزرگان و ریش سفیدان پا پیش میگذارند و بزرگتری میکنند.

چقدر خب و آموزنده است که کهنسالان بجای نشستن و افسوس خوردن بر جوانی رفته و یا آب شدن و پژمردن در گوشه  خانه یا آسایشگاه سالمندان
با هم سوگند بخورند که از طبیعت و از درختان و آب پاسداری کنند و اهمیت و ارزش آنها را به کودکان بیاموزند و برای  راحتی و آسایش مردم از ساعات عزاداری و ماتم کم کنند و در راه دوستی و آشتی دادن اهالی بکوشند و تلاش کنند.

 و همچنین برای حفظ  و نگهداری جانوران بیگناه  و کمیاب , حمل و استفاده از  اسلحه و مهمات را ممنوع کنند.

 نکته بسیار انسانی و خردمندانه دیگر آن است که از استعمال هرگونه مواد مخدر و دخانیات در مجالس جلوگیری کنند...

 و برای عینیت یافتن این اهداف پاک و انسانی را با یکدیگر هم قسم شوند و و در راه استقرار و استمرار و نهادینه شدن این کردارهای نیک و پسندیده با یکدیگر سوگند بخورند و کسانی را که بخواهند آنرا زیر پا بگذارند و به اجرا و رعایت این اهداف پشت کنند و به آن احترام نگذارند را  به بدترین عقوبت که همانا نفرین نیاکان باشد تهدید و در صورت انجام آن بدان دچار و  گرفتار کنند .

          

    رفتار پسندیده و خردمندانه و درست همین است.  

در داستانها و افسانه های کهن ایرانی نیز خوانده ایم و آمده که در زمانهای دور و در هنگام  دشواری و ناچاری این بزرگان و ریش سپیدان بودند که در حل مشکلات  و برطرف کردن دشمنی ها و کدورت ها و حفظ و پاسداری و نگهبانی از داشته ها پیش قدم بودند و با کوله باری از  تجربیات خودشان به جوانان زورمند ولی بی تجربه یاری میرساندند و روش درست و برخورد مناسب را به آنها می آموختند و راه را برای آنها باز میکردند.

این حرکت و رفتار زیبا و خردمندانه را به فال نیک میگیریم و امید به آن داریم که دیگر بزرگان و کهنسالان و ریش سپیدان جای جای این کهن دیار از این رفتار سرمشق بگیرند و جایگاه اصلی خویش را باز شناسند و مردم و جوانان را از تجربه ها و روش ها و اندرزهای نیک خود بی بهره نگذارند .//   


 
 

یکشنبه، آذر ۰۲، ۱۳۹۳

سر نخ های جدید وزیر کشور از اسید پاشی و اسید پاش ها !

سر نخ های جدید وزیر کشور از اسید پاشی و اسید پاش ها !




وزارت کشور که چندی پیش به دو سرنخ مهم ( رنگ مشکی موتور و داشتن اختلالات روحی روانی ) از اسید پاش ها  رسیده  و آنرا در رسانه ها اعلام نموده بود , مدعی شد که سر نخ های جدیدی بدست آورده ولی آن را بخاطر مسائل امنیتی و یا مورد تمسخر قرار گرفتن بروز نمیدهد و فعلا نمیتوانند آنرا اعلام کنند!!

ولی ما خودمان میتوانیم با استفاده و تجربه از سرنخ های قبلی که اعلام کردند این سر نخ های جدید را بدرستی حدس بزنیم و کار وزارت کشور و وزیر محترم کشور را آسان کنیم تا کمترین و کوچکترین دین خود را به وزارت کشور که مسولین آن با جدیت و پشتکار شبانه روزی  در صدد یافتن متهمین میباشند ادا کنیم و هم از زحمات و پیگیریهای مستمر آنها قدردانی کرده باشیم .

این سرنخ های جدید میتواند دراین بیست مورد سرنخ های حدسی  ما باشند:

١- اسید پاش ها احتمالا دونفر بودند .

٢- هر دو اسید پاش لباس بر تن داشتند .

٣- موتور مشکی اسید پاش ها دارای ٢ چرخ بوده است ولی درهنگام تک چرخ زدن بر روی یک چرخ حرکت میکرد .

٤- موتور اسید پاش ها در هنگام پاشیدن اسید روشن بوده است .

٥- ازدو اسید پاش یکی از آنها ها در هنگام بدنیا آمدن بچه بوده و گریه میکرده است .

٦- اسید پاش ها حتما اسید مزبور را از جائی تهیه  کرده بودند.

٧- اسید اسید پاش ها اگر بر پوست انسان پاشیده شود حتما میسوزا ند.

٨ - اسید در صنایع و در باتری اتومبیل کاربرد دارد.

٩-شخص اسید پاش بعد از پاشیدن اسید به راننده موتور گفت : بزن بریم یا برو بریم , که بین علما و دانشمندان در این مورد اخلاف نظر وجود دارد .

١٠- هر دو اسید پاش نماز نمیخواندند و در بسیج مسجد محل هم عضو نبودند .

١١- اسید پاش ها  قصد داشتند برای رد گم کردن بر روی چند مرد هم اسید بپاشند که با هوشیاری برادران و پرسنل زحمتکش نیروی انتظامی این دسیسه شوم آنها خنثی گردید .

١٢ - جرم اسید پاشان قطعی هست و انشاالله و بحول قوه الهی بعد از دستگیری به آنها تفهیم خواهد شد .

١٣- یکی از اسید پاش ها که ترک موتور نشسته بود نفس میکشیده  و به احتمال خیلی قوی زنده بوده است, که برادران متخصص نیروی انتظامی مشغول آزمایش DNA از آسفالت خیابان و گرفتن سی تی اسکن از محل مکان وقوع جرم میباشند.

١٤- یکی از دوربینهای مدار بسته مسیر تردد اسید پاش ها فیلمی گرفته بود که متاسفانه چون از پشت بوده و قیافه آنها ( اسید پاشان ) مشخص نبود به مقر استحفاظی پلیس راهنمائی و رانندگی عودت داده شد.

١٥ - پیکان سفید مزبور یک پیکان به رنگ سفید یخچالی بوده و همین اختلاف سبب گمراهی مامورین ما گشته بود که به یاری امام زمان ماموران ما با جدیت و تلاش خود توانستند بفهمند که آن پیکان سفید یک پیکان سفید یخچالی بوده است .

١٦ - این مساله اسید پاشی دارای سابقه بوده و قبلا نیز چندین بار اسید پاشی وجود داشته و پرونده آنها در نیروی انتظامی موجود است .

١٧ - بنابر تحقیقات دایره تجسس هردو اسید پاش دوره اسید پاشی را در اسرائیل و زیر نظر آریل شارون دیده بودند .

١٨ - برادران قسمت انگشت نگاری نیروی انتظامی اعلام کردند که با انگشت نگاری های دقیق پی بردند که آن دست عوامل خارجی و استکبار جهانی که در کار بوده , بدون شک دست چپ آنها بوده و مطمئنا فقط از دست چپ خودشان برای این فتنه تازه استفاده کردند.

١٩- گوشه سمت راست پلاک موتور اسید پاش ها کمی کج بوده و چند قطره گل و لای نیز در پلاک موتور آنها نیز مشاهده شده است.

٢٠ - و آخرین سرنخ جدید این است که اسید پاش ها همان دونفر هستند که سوار موتور بودند ولی ازتعداد سرنشینان پیکان مشکوک هنوز اطلاعی در دست نیست .
وزیر کشور همچنین فرمودند که در صورت بدست آوردن سر نخ های جدید , فقط مردم را در جریان پیدا کردن سرنخ قرار خواهند داد .     
تیجه گیری اخلاقی و امنیتی : لطفا اسید را در دسترس کودکان وبسیجیان و مراجع عالیقدر و علمای اسلام قرار ندهید.

  

در مورد عکس بالا خواستم فقط خواستم بگویم و نشان بدهم که اسید پاشی های اصفهان ربطی به آر پی جی زدن صدام حسین در جنگ تحمیلی نداشته و ندارد , همین .//

شنبه، آذر ۰۱، ۱۳۹۳

شکم رهبری و تحمل مردم !

                          شکم رهبری و تحمل مردم !

       

من که هر چه فکر کردم  این آقای علم الهدی چرا نوشیدن جام زهر توسط  رهبری را به تحمل مردم نسبت دادند و چه  رابطه ای بین شکم رهبری و تحمل مردم  پیدا کردند , نفهمیدم و سر درنیاوردم ؟!

در مورد  خوردن زهر  , شکم و تحمل شخص خورنده مهم است و به تحمل مردم ربطی ندارد؟!!

مردم فقط میتوانند در صورت تاثیر زهر و فوت ایشان  خرمائی بخورند و صلواتی بفرستند و فاتحه ای بخوانند  و یا در صورت دفع زهر و سلامتی ایشان ٤٠٠ میلیون ! ایمیل و پیامک برای ایشان بفرستند و تبریک بگویند ...

مگر خمینی جام زهر خورد چه اتفاقی افتاد ؟

اول همه  فکر کردند چون امام است زهر به بدن ا اثر نمیکند و مینشیند در جماران و باز وعده  آب و برق مجانی میدهد و یا خودش آستین ها یش  را بالا میزند و  بیل را برمیدارد و شروع میکند به ساختن آن خا نه هایی که قرار بود مجانی  به مستضعفان  بدهد.

 ولی چنان زهر معده و پعده اش را داغان کرد که هر چه حکیم و دکتر کردند افاقه نکرد  و مرد ....

مردم هم  کمی عزاداری کردند و یادشان  رفت ولی الان  میشنویم پشت سرش فحش  هم  میدهند و بد  و بیراه هم  میگویند ولی به تحمل مردم ربطی نداشت !!

نه  اصلا  ربطی  نداشت  ! 

حالا این یکی رهبرهم  بخورد , من فکر نمیکنم که ربطی پیدا کند .

آقای علم الهدی میخواهید  سر یک ماه پولهای داخل ضریح امام رضا با  هم  شرط  ببندیم که به حال و تحمل این مردم ربطی ندارد و فرقی نمیکند ؟

مقتل خوانی یا ترویج خرافات هنرمندانه توسط هنربندان

مقتل خوانی یا ترویج خرافات هنرمندانه  توسط هنربندان 




مقتل خوانی چند هنربند تلویزیون و سینما سبب شد که بدنبال معنا و منشاء این هنر خرافی جدید رفت و به این نتیجه رسید که :

شما با جستجو  واژه مقتل خوانی  در لغتنامه دهخدا و فرهنگ معین و واژه یاب با هیچ معنی و تفسیر و توضیحی از این اصطلاح برخورد نخواهید کرد و هیچ نوشته ای در مورد آن وجود ندارد و برای دانستن معنای [ مقتل خوانی ] تنها  [  یافت نشد] را خواهید یافت !


ناچار مجبور به شنیدن یکی از این مقتل خوانی ها خواهید شد و آنگاه در خواهید یافت که مقتل خوانی همان نوحه خوانی در مورد محرم و عاشورا و کشته شدن علی اصغر و آمدن شیر شرزه و جعفر جنی به نزد حسین بن علی برای جانفشانی در راه دین میباشد که بجای عربده کشی ها و زوزه کشیدن های امثال محمود کریمی و هلالی و سیب سرخی که از فرط حنجره درانی صدای آنها میگیرد و مانند صدای خس خس شترسرما خورده و یا بز آنفولانزا گرفته میشود... ,

حامد بهداد یا بهاره رهنما یا یکی از همین هنربندان سینما و تلویزیون  با صدائی نرم همراه با موزیک ملایمی از طبل و سنج همان نوحه را گاهی با ابیاتی هم قافیه و موزون و گاهی بصورت دکلمه میخوانند.

                    

سپس شما,  پس از شنیدن دلایل موهن و چندش آور این دسته از هنربندان که اکثرا با گفتن اعتقاد به این مراسم و ایمان به حقانیت حسین و دلبستگی به خاندان طهارت و آویزانی به اهل بیت ونظر برای شفای کودکان و نیت برای عبادت و و و و .....میتوانید به دلیل اصلی علاقه به این ابتذال فرهنگی و هنری  در ایران تقلید زده و پول محور امروزی که همانا دلیل اقتصادی و کسب پول و درآمد بیشتر دارد برسید !

دلیل این اخلاص صادقانه و علاقه و آویزان شدن به خاندان طهارت بسیار ساده است , و آن چیزی نیست جز :

شنیدن مبالغ هنگفت درآمد نوحه خوان ها در ایام دهه محرم....

که شنیدنش چنان صبر و عنان ازکف آندسته از هنرمندان یا همان بقول شاهین نجفی هنربندان درپیتی امروزی میبرد که حاظر میشوند به بهانه گرفتن شفای کودکان از باد هوا و یا آمرزش روح پدر مرحومش از حبیب بن مظاهر و یا نشان دادن محبتش به ابا عبدالله الحسین و قمر بنی هاشم بیاید و با ادابازی و گاه بغض در گلو و گاه با چند قطره اشک فشانی همان روضه حاج محمود کریمی تیرانداز و یا هلالی تریاکی خانم باز را با صدائی از ته چاه درآمده بخواند تا مردم خرافه دوست و ماتم پسند و همیشه عزادار را به گریه بیاندازند تا استخوانی سبک کنند و بار دلشان را تخلیه کنند تا جا برای خوردن قیمه نذری داشته باشند !

 و در آخر میتوانید میزان دلبستگی این هنربندان را به اهل بیت و علی اصغر حسین و مراسم مذهبی ,  در تعداد چک پولها و مبلغ درون پاکت ها و مبلغ قرار داد آنها با صاحب برج میلاد را ببینید و بفهمید و پی ببرید که مقتل خوانی همان ترویج خرافات هنرمندانه بدست هنربندان است .// 

                       

جمعه، آبان ۳۰، ۱۳۹۳

خاطرات یک لباس شخصی , یک کفتر ولایت یا یک کفتار نظام

خاطرات یک لباس شخصی , یک کفتر ولایت یا یک
 کفتار نظام 

               


بالاخره از جماعت وحشی و نفهم و  اوباش لباس شخصی ها هم , یکی که دو کلاس بیشتر از بقیه سواد دا شته  و در ولایتشان دبستانی بوده که مدرک سیکل ابتدائی خودش را گرفته  , دست به قلم شده  و خاطرات جنایات خودشان رااز اعتراضات خیابانی سال ٨٨  نوشته به چاپ رسانده است .

 البته به گفته سایت پارسینه بیشتر صفحات کتاب با ممیزی و سانسور وزارت ارشاد حذف شده که حتما غیر قابل چاپ بوده و خواندن آن برای مردم خوب نبوده و لابد چشم و گوش  را باز میکرده است !!

ما که همه جور وقاحت و چشم سفیدی از این جماعت متظاهر به اسلام ( انصار حزب الله و حزب الهی و ارزشی و برادر و مکتبی و و و ....) دیدیم و  شنیدیم و همین یکی را کم داشتیم که اوباش چاقو بدست هم با اسم اسلام از خودشان دفاع  کرده  و کلکسیون ما را تکمیل کند !



این اوباش لباس شخصی با نام مستعار ( ص . خ ) خاطراتش را با همان ادبیات درپیتی و چاله میدانی و درست مانند حرف زدنش نوشته و  ماجرا را با مغز اردک گونه خودش سنجیده و برداشت کرده و چنان از شهامت و دلیری خودش در مقابل جوانانی که میدانیم تا آخر هم مایل به صدمه زدن به آنها نبودند تعریف میکند که شما با همین تعریف ها میتوانید شغل پدر و یا در صورت فوت , حرفه مادر ایشان را هم بدرستی حدس بزنید و بفهمید که ایشان در کدام طویله بزرگ شدند و هنگام صدا کردن پدرش چند مرد اعم از بقال و قصاب و سبزی فروش و پیشنماز مسجد همزمان به او میگفتند: جانم  پسرم ...

و بسادگی میتوانید تشخیص دهید و بدانید که وقتی باسواد و دست به قلم لباس شخصی ها چنین فرد نفهم و لات و بی سوادی هست بقیه آنها چه  معجونی  هستند و از کجا جمع آوری شدند ؟

و مهمتر از همه میتوانید پی ببرید که به چه کسانی  و چه انگل هائی معروف به  کبوتران ولایت هستند و به چه کفتاارانی مخلصان نظام میگویند ؟!



این آدم نانجیب که گوی دروغگوئی و بی شرمی و نانجیبی را از دیگر همپالگی های خود ربوده چنین مینویسد :

[[ «من با صدای بلند و به تنهایی فریاد می زنم که لباس شخصی مظلوم است. مظلوم است چون میکروفن و جایگاه ندارد. مظلوم است چون فیس بوک و وبلاگ ندارد. مظلوم است چون نویسنده و خواننده ندارد . مظلوم است چون مصلحت سنجی بلد نیست.»(ص 62)

  

به عبارت دیگر ، کسانی که از سوی دیگران همیشه متهم به ظلم کردن اند، خود را مظلوم می دانند . این نکته ی مهمی است که در سراسر روایت کتاب دیده می شود . علاوه بر این ، یک دوگانگی دیگر هم در سراسر کتاب برجسته است که واجد دلالت سیاسی مهمی است. تقابل میان لباس شخصی ها با یقه سفیدان و مسئولان جلسه ای؛ نیز تقابل لباس شخصی ها با نیروی انتظامی . و به دیگر سخن تفاوت لباس شخصی ها با مردان قانون ؛ تقابل آرمان گرایی و مصلحت سنجی ؛ «این جماعت {لباس شخصی ها} عقب ماندن را نمی پسندند. آهسته حرکت کردن را دوست ندارند . از مصلحت اندیشی بیزارند .

مثل کف دست می مانند ، صاف صاف . همین صاف بودنشان است که همیشه کار دستشان می دهد . چون دورنگی بلد نیستند. . . هرچه که بوی مصلحت و مصلحت اندیشی بدهد. جماعت لباس شخصی را می رنجاند . ولی چه کنیم که فقط یک روی سکه ی ما پرده برداری شده. خلاصه اینکه هرکس می خواند، بداند که ما لباس شخصی ها مردمی ترین مردم هستیم . »(ص 62-63)



مهم نیست که با این روایت موافق باشیم یا مخالف . مهم نیست که آن را بپذیریم یا نه . مهم آن است که این روایت را هم بشنویم و حواسمان باشد که همیشه به جز روایت های ما ، روایت های دیگری هم هستند که شاید تا آخر عمر هم به گوش مان نخورند.روایت های مطرود.

شنبه 30 خرداد]1388[
حدود ساعت 12 رفتم شرکت. اوضاع خیلی ملتهب بود ، تا اون موقع خبر خاصی هم نبود ولی انگار هوا سنگین شده بود. کوهی از اخبار و اطلاعات سرازیر بود و یکی می گفت بعدازظهر کار تمومه ، اون یکی هم می گفت بعدازظهر کار تمومه . اولی کار نظام رو می گفت و دومی کار سبز به دست ها رو. ]....[ علی رغم اینکه خیلی جوگیر نمی شم و معمولا سعی می کنم اول فکر کنم بعد اقدام کنم ولی اون قدرفشار زیاد بود که گوشی رو برداشتم زنگ زدم به بچه ها گفتم همه ساعت 4:30 دفتر حاج ولی باشند .


اون شبی که جلوی مسجد ماشینم رو داده بودم به یکی از بچه ها و موتورش رو گرفته بودم ، دیگه فرصت نشده بود موتور رو برگردونم و ماشین خودم رو بگیرم . البته موتورش تریل(پرشی) بود و آدم خیلی حال می کرد.........]]


بقیه را در اینجا بخوانید :

 http://www.parsine.com/fa/news/208423/خاطرات-یک-لباس-شخصی-از-خرداد-1388 

  

چهارشنبه، آبان ۲۸، ۱۳۹۳

کی خدا به سردار نقدی گفت : امر به معروف بعهده بسیج است ؟!

کی خدا به سردار نقدی گفت : امر به معروف بعهده بسیج است ؟!

    

از قدیم میگویند آب که سر بالا برود قورباغه ابوعطا میخواند !

این حکایت سردار عراقی الاصل هندوانه فروش نقدی میباشد که مدعی پیامبری شده و گفته که :

 خدا وظیفه امر به معروف را بعهده بسیج گذاشته است !

حالا کی به ایشان وحی منزل نازل شده ؟

و جبرئیل امین چنین پیامی را در کجا و کی به ایشان رساندند؟

 الشیطان العالم !

لابد باید فردا داستان معراج ایشان را با پهپاد آر - کیو ١٧٠ به آسمان هفتم را هم بشنویم !

سردار,  شما چرا کار این بسیجی ها را که روی دستتان باد کردند و به درد هیچ کاری نمیخورند و فقط دیس های قیمه را خالی میکنند و حقوق میگیرند و مجبور هستید که سرشان را یکجوری گرم کنید و چون جز پاچه گرفتن کار دیگری به آنها یاد ندادید و چون میخواهید بسیج همیشه آماده سرکوب مردم باشد را گردن خدا می اندازید و مردم را از خدا متنفر و رویگردان میکنید ؟

آیا اسلام و مذهب کم نبود که خدا را هم برای مقاصد خود به بازی گرفتید و مایه تمسخر میکنید ؟

آخر مرد ناحسابی خدا در چه مکان و در چه زمانی چنین پیامی داده ؟

با کدام مدرک میتوانی چنین ادعائی را ثابت کنی ؟

در کدام قرآن و کتاب چنین چیزی نوشته شده ؟

در کدام آیه و روایت و حدیثی چنین چیزی نقل قول شده ؟

آیا تفسیر و فتوای چند پیرمرد خرفت و مالپرست , دنیا دوست که اسم روحانی بر خود گذاشتند کلام خداست ؟

از کجا میدانی که خدا چنین وظیفه ای را بعهده مجاهدین خلق یا تیم هاکی روی یخ یا اصلاح طلبان و یا همین نیروی انتظامی خودمان نگذاشته باشد ؟

این هم نتیجه دینداری و دین مداری مردم ایران , که هر سبزی فروشی ادعای پیامبری کند !!

ننگ بر هر فرد  مسلمان ایرانی که مزدور چنین افرادی شوند و اوامر اینها را اجرا کنند ...

ننگ بر پدر و مادرانی که اجازه دهند فرزندانشان اینگونه بازیچه دست یک مشت کافر و بی خدا شود...

ننگ بر هر جوانی که حتی از شدت بیکاری و بی پولی تن به چنین کاری دهد ...

چرا که قصد اینها بجز از بجان انداختن مردم با یکدیگر چیز دیگری نیست.

ومطمئن باشید که تاوان این کار را فقط پدر و مادرانی میدهند که جگر گوشه شان بخاطر همین طرح های من درآوردی سینه کش قبرستان میخوابد,



                چون دیگر گذشت آنزمان که ,
بگوئی و نشنوی 
               و بزنی و نخوری
                          و هر کاری دلت خواست بکنی
و مردم هم چیزی نگویند .//

سه‌شنبه، آبان ۲۷، ۱۳۹۳

خندیدن یک رفسنجانی !

                                       خندیدن یک رفسنجانی !

 
{ تذکر : در اینجا منظور از رفسنجانی همانا یکی از اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی هست نه اهالی و مردم محترم رفسنجان ))
 

مشکل از شما , راه چاره از ما -٦

                      مشکل از شما , راه چاره از ما  -٦
 



اول پرسش شخص و پاسخ آخوند نقویان را ببینیم :
سوال – پسری شانزده ساله هستم که در هنگام تنهایی دچار گناهانی می شوم . من از پس خودم برنمی آیم . وقتی تنها می شوم از خدا و نظارت او بر کارهایم غافل می شوم . لطف کنید راه کاری به من بدهید .

پاسخ – یکی از دستورات دینی ما این است که برای عموم انسانها تنهایی مضر است . مگر آنجایی که می دانی در تنهایی ، تو بر شیطان غلبه می کنی یعنی به خودت خیلی مطمئن باشی . چطور اگر شما بخواهی نصف شب و در تاریکی از خانه بیرون بروی می ترسی و کسی را همراه خودت می بری ، در تنهایی هم شما باید یک اسلحه با خودت ببری و الا هر جا شیطان ما را تنها گیر بیاورد به ما حمله می کند . در تنهایی اگر شما می توانید بر دشمنان غلبه کنید ، راه را بروید .

منبع : http://link.yamojir.com/sh-link-show.php?id=213

پسر جان آیا مشکل شما با این پاسخ ابلهانه حل شد ؟

این دین اینها ابلهانه میگوید تنهائی مضر است !!
آیا تنها بودن برای هر انسانی نیاز و یک ضرورت نیست ؟
آیا هر کجا که میروی میتوانی آویزان کسی بشوی تا غریزه خودت را سرکوب کنی ؟
آیا شیطانی دیدی که به تو حمله کند , یا خودت با فکر دختر همسایه و غیره یقه شیطان بیچاره را گرفتی ؟
این آخوند ابله میگوید اسلحه , ولی مدل و کالیبر آنرا نگفته !! تازه مگر شکار خرس میخواهی بروی ؟


                                        *******

 
 
مشکل : پسری شانزده ساله هستم که در هنگام تنهایی دچار گناهانی می شوم . من از پس خودم برنمی آیم . وقتی تنها می شوم از خدا و نظارت او بر کارهایم غافل می شوم . لطف کنید راه کاری به من بدهید .
راه چاره : پسر جان اول از همه بدان که این مشکل برای تمام پسرها و انسان هاست و تنها تو نیستی که با حساسیت بروی این نکته معذب شدی و تلقین مزخرفات مذهبی در مورد گناه بودن آن هم بیشتر دلت را آشوب میکند .
پس بدان اگر این کار گناه بود خدا آلت جرمی به تو نمیداد که با آن گناه کنی , پس این مزخرفات را بریز دور و خوب گوش کن :

١-  سعی کن که این رفتار خودت را کنترل کنی.

٢- در صورت انجام این کار هم , باید آنرا تخلیه بار اضافه تصور کنی و بدانی که اگر تو در بیداری چنین کاری نکنی , بدن تو بصورت اتوماتیک در خواب چنین تخلیه ای را انجام میدهد.

(( که در اینصورت اگر اتاقی برای خودت داشته باشی که هیچ , ولی اگر در جمع میخوابی که صبح کلی دردسر داری و زجر میکشی ...  ))

٣- هرگز بعد از انجام این کار بخودت فشار نیاور و احساس گناه نکن بلکه از خالی شدن بار اضافه احساس رضایت کن.

٤- ورزش بسیار به تو کمک میکند زیرا با ورزش درصد بالائی از این نیروی ذخیره و بار اضافه استفاده و سوخته میشود و بدن خسته نیز توان این کار را حتی در تنهائی مطلق را هم ندارد .

٥- در بهترین سنین زندگی خود هستی و تمام دنیا برای تو رنگی و زیباست و در همین سنین هست که پی میبری به جنس مخالف نیاز داری , پس بدنبال جفتی برای خودت باش تا نیازهای عاطفی که منشا چنین مشکلی برایت شده را برطرف کنی

(( منظورم این نیست که بر روی دختر مردم بپری...! نه با یک دوستی ساده بسیاری از غلیان های احساسی و عاطفی تو فروکش میکند , حتی با نگاه و یا نوشتن یک نامه ... ))

٦ - چون این کشش و خواسته در تو غریزی هست و دست خودت نیست , بهتر است با پسرهای فامیل و دوستانت بیشتر بر بخوری تا راه چاره ای پولکی برای این مشکل تا زمان ازدواج خودت پیدا کنی .

٧- صدردصد کتابهایی (( اصلا خواندن کتابهای مذهبی و دینی را به تو پیشنهاد نمیکنم چون نه تنها باری از دوشت بر نمیدارد بلکه جانت را هم میگیرند )) علمی و مفید و ساده در مورد نحوه آمیزش های جنسی و راه و روش آن بدست بیاور بخوان ( یا در نت ) تا اطلاعات کافی را از زیر و بم و و بالا و پایین آن بدست بیاوری و مخصوصا در مورد بیماریهای حاصل از آمیزش نادرست و ایدز و راهکارهای پیشگیری و مبارزه با آن پیدا کن و بخوان تا نحوه سرایت آن را بدانی و ذهنت نسبت به آن روشن باشد .

پسر جان باز هم میگویم که اول از همه به فکر ورزش کردن باش که بسیار موثر و کارساز است تا این نیروی اضافه تو صرف ساختن بدنت شود و از تجمع بار اضافی جلوگیری کند و بعد از آن با یک نکته که اگر خودت اینکار را بصورت دستی انجام ندهی و تخلیه نشوی  , بدن تو بصورت خودکار این کار را در خواب انجام میدهد و تخلیه میکند , پس اینکار در هر دو صورت انجام پذیر است و باید صورت بگیرد خودت را راحت کن و دیگر هیچ عذاب وجدانی گریبانگیر تو نیست.

 پس افراط نکن و ورزش را از یاد نبر و به حرف این آخوند های احمق هم گوش نکن , موفق باشی