یکشنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۹۲

کجا دولت در مجامع بین المللی اسم امام زمان و فاطمه زهرا را فریاد کرده است ؟

کجا دولت در مجامع بین المللی اسم امام زمان و فاطمه زهرا را فریاد کرده است ؟



«بهار‌ آنلاین» نوشته که علی خامنه‌ای در جلسه‌ای با حضور اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفته است:

«بنده معتقد نیستم که این‌ها {تیم احمدی‌نژاد} بخواهند مکتب ایران را در مقابل اسلام قرار دهند با توجه به اینکه هیچ‌کس مثل این دولت اسم امام زمان و فاطمه زهرا را در مجامع جهانی فریاد نکرده است.»

والله این دولت با نظافت چی های فرودگاه برزیل و شتر ملک عبدالله عکس و خبر داره و......

 دیگر دولتی ها هم یا تو استخر به دختر بچه ها انگشت میکردند و یا مشغول اختلاس بودند.......

 و یا داشتند سر همدیگه فریاد میکشدند و فحش میدادند ، یا در مجامع بین المللی ابرو و حیثیت  مارو میبردند و .........

کجا یکی از آنها یا امام زمان و یا فاطمه زهرا رو زیر لب زمزمه کرده ،، تا ما بگیم فریاد زده ؟؟؟؟؟

طفلکی این پسر تپله ، فقط یه سوال کرد .....

 


طفلکی این پسر تپله ، فقط یه سوال کرد .....

این پسر تپله که پهلوی احمد خاتمی نشسته بود ، بدبخت یه کلام برا ی خودشیرینی 
از این احمد خاتمی پرسید  :

پشیمان نیستید که به احمدی نژاد رای دادید ؟

احمد خاتمی هم اول یه نگاهی به این بدبخت کرد که طفلکی جفت کرد ....



بعد جواب داد :

 «ما از رأی به احمدی‌نژاد پشیمان نیستیم چراکه انجام تکلیف پشیمانی ندارد» و «کسانی که رهبری را در سال ۸۸ تنها گذاشتند باید اعتراف به اشتباه کنند.»//

بدبخت پسره دیگه هیچی نگفت و در اولین فرصت هم جیم شد و رفت ........

مهدی خزعلی پای کدام ارزش ها ایستادگی میکند ؟

مهدی خزعلی پای کدام ارزش ها ایستادگی میکند ؟



در صدای امریکا  برنامه ای با عنوان مهدی خزعلی  را بهتر بشناسیم ، ٢٥ دقیقه از وی و دیگر برادرانش سخن میگوید تا وی را بیشتر به کسانی که از او دفاع میکنند و یا مخالف وی هستند بشناسا ند و معرفی بکند  .//

در این معرفی او :

١- فردیست مخالف و منتقد نظام ،در حد حرف و وبلاگ نویسی .//

[[ که ما از این افراد کم نداریم و بسیار از ایشان دست به قلم تر هستند و تندتر و بی محابا تر نیز نقد و مخالفت میکنند. و نوشتن مطالبی  همچون خاطره از کسیکه در بطن نظام بوده و حرفهای بسیاری برای گفتن دارد ، مبارزه نیست ! ]]



٢- سند مخالفت ایشان در بالاترین حد آن ، افشاگری از قتل احمد خمینی و دکتر سامی هست...... ، //

[[ که هیچ فایده ای برای هیچکس ندارد و ماجرا مربوط به سی و بیست سال قبل هست و بغیر از ایشان تمام مردم ایران هم میدانستند  که احمد خمینی را کشتند ، پس این افشاگری ها در اصل اطلاعات سوخته ای هست که با کمی جزییات بیشتر بیان شده و ما زمانی میتوانیم از ایشان ممنون باشیم که اطلاعات ایشان از مرگ و کشته شدن فردی جلوگیری کند ، وگرنه  نبش قبر دردی را از کسی درمان نمیکند و با نام بردن متهمین نیز.... ، که آنها راست راست دارند میگردند و کار خودشان را میکنند ]]



٣- از دست دادن مناصب و مشاغل و امکانات و جایگاه ها و .........//

[[ اول ببینیم ایشان بنابر چه شایستگی و توانائی و از طریق کدام ضابطه قانونی این  مناصب و مشاغل و .... را بد ست آوردند و احراز کردند ؟
و دوم ، همانگونه که ایشان یکمرتبه مخالف رژیم شدند و اینها را از دست دادند ، با یک چرخش دوباره خیلی آسانتر و سریعتر میتوانند خیلی بیشتر از اینها را بگیرند و بدست بیاورند و ضرری هم نکنند .]]

٤- مشکلات خانوادگی ایشان و بی مهری های پدر و برادر و .....//

[[ این هم مسئله ای هست خانوادگی و شخصی و اصلا به ما مربوط نمیشود ،چه رسد که بخواهد منتی بر گردن ما باشد و شود، خودشان میدانند و برادر قرتی و پاچه خوا رش ...... ]] 



٥-  دستگیری و زندان واعتصاب غذای ایشان ...//

[[ دستگیر شدن ایشان که امری بدیهی هست و مخالفان و منتقدان بسیاری نیز قبل و بعد از ایشان دستگیر شدند و میشوند ، فقط  امثال گمنامان و بی کسانی چون 
ستار بهشتی هستند که  وقت کشته شدنشان میفهمیم که دستگیر شده بود و در زندان بود ،ولی شمارش ضربان قلب ایشان را هم اکبر گنجی و مجتبی واحدی در امریکا 
دارند و میدانند و برایش نگرانند ........

آیا ایشان همبند و هم سلولی و دوستانی در اوین ندارند که کسی بغیر از خودش از وضعییت وی بگوید تا  سندی برای محکمتر کردن حرف ایشان باشد ؟ 

آیا در اوین کسی از حضور ایشان باخبر است اورا هرروز میبیند؟

یا همیشه در انفرادی هست و هیچکسی اورا نمیبیند و از همانجا هم آزاد میشود...!!

چه کسی از ایشان خواسته که اعتصاب غذا بکند ؟

فایده این اعتصاب غذاها چیست ؟

دفعه قبل فایده ای جز دعا کردن برای پدرشان و به حاشیه بردن اخبار مهمتر در رسانه ها و تحت الشعاع  قرار دادن اخبار اعدام ها ثمر دیگری داشت ویا  به حال کسی فایده ای داشت و کاری برای کسی کرد ؟]]



٦- اعتصاب غذای ایشان بنابر گفته وی، ایستادگی برارزش های  خودش میباشد!// 

ایشان پای کدام ارزش ها ایستادگی میکنند ؟

[[ آیا کسی از مواردی که برای ایشان ارزش محسوب میگردد و از مفاد کلی آن آگاه هست و کاملا آنرا میداند ؟

یا برای برچیده شدن بیدادگاه ها دست به این اقدام زده ، که جناب دکتر خزعلی ، این راه و مرگ شما هیچ کمکی به برچیده شدن این بیدادگاه ها نمیکند و شاید زنده بودنتان بهتر و موثرتر باشد و در جائی بدرد کسی بخورد /]]

شنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۹۲

تکذیب خبر استقبال از هوگو چاوز در بهشت

تکذیب خبر استقبال از هوگو چاوز در بهشت 

به گزارش خبر نگار کردار نیک از آن دنیا ، خبر استقبال از هوگو چاوز در بهشت جعلی هست و در راستای اهداف استکبار جهانی به سرکردگی صهیونیست ها میباشد !



[[ مجله مهر: پخش یک انمیشن از تلویزیون دولتی ونزوئلا نشان می‌دهد که هوگو چاوز، رئیس جمهور فقید این کشور به بهشت وارد می‌شود و مورد استقبال برخی از رهبران درگذشته آمریکایی لاتین همچون سیمون بولیوار و چوگوارا قرار می‌گیرد. در این انمیشن، چاوز در لباسی به رنگ پرچم ونزوئلا دیده می‌شود. وی در حالی که در حال قدم زدن در یکی از مناطق سرسبز ونزوئلا است، به محض دیدن انقلابیون درگدشته که وی تاثیر زیادی از آن پذیرفته است، لبخند می‌زند و به سوی آنان می‌رود. ]]    
 

همچنین خبرنگار اعزامی کردار نیک افزود : هوگو چاوز که لخت و عور و فقط بایک برگ انجیر که بطور ناجوری کنار رفته بود در میدان قیامت واقع در صحرای محشر با یک چماق ایستاده بود که بعد از فهمیدن ایرانی بودن ما  با چماق دنبالمان کرد.......

 که این مسئله با وساطت جبرئیل ختم به خیر شد.//

 او پس از دیدن کارت خبرنگاری کردار نیک ، با ما راضی به مصاحبه شد ، هوگو چاوز در پاسخ به سوال خبرنگار در مورد چماق بدست گرفتنش گفت :

به بهشت نمیروم تا احمدی نژاد را نبینم و حسابم را با او تسویه نکنم

وی همچنین اضافه کرد و گفت :

این چماق را با مجوز از دفتر الهی گرفتم و منتظر محمود احمدی نژاد میباشم ، که آبرو برای من نگذاشته و هنوز کفنم خشک نشده و در مراسم من مادرم را در آغوش کشیده وعکس عاشقانه انداخته ، تورو خدا شما بگید ، اینهمه من رفتم ایران یکبار مادر محمود را بغل کردم ؟


اوایل یکبار ما به پروین خواهرش یک چشمک زدیم ، آقا میخواست تمام روابط ایران و ونزوئلا را قطع کند و روابط دیپلماتیک و سفارتی را تاحد کاردار پایین بیاورد...... ،

حالا روز روشن جلوی آنهمه دوربین مامان منو بغل میکند ، صبر کن ، همینجا نشستم تا بیاید تا حسابش را کف دستش بگذارم ....


چاوز در جواب به شهادت و شهید شدن و رجعتش ، گفت :

شهید کیه ، شهادت کدومه ؟ چه کشکی ؟ چه پشمی ؟

این رجعت کردن هم کلکش بوده که مادر ساده دل منو فریب بده و بغلش بکنه .........    
خبر نگار ما ( کردار نیک ) ضمن تکذیب خبراستقبال گزارش کرد؛

 چگوارا بعلت مخالفت با ختنه کردن خودش هنوز در برزخ است
و تهدید کرده که در صورت اعمال فشار برای ختنه کردنش ، اقدام به تشکیل گروه هاو هسته های مقاومت میکند و در جنگلهای بهشت دست به عملیات چریکی خواهد زد ......

 و سیمون بولیوار نیز ،کاملا این خبر را تکذیب کرده ، آگاهان علت این تکذیب 
را بخاطر نبش قبر سیمون بلوار در زمان هوگو چاوزمیدانند و میگویند که او 
هنوز هم از دست وی شا کی هست و ریختش را هم نمیخواهد ببیند.//

خانم اوا پرون هم بخاطر بد حجابی (( فقط یک برگ انجیر به جلویش )) و اشاعه فحشا و فساد ، توسط  گشت ارشاد و مبارزه با مفاسد اجتماعی ،دستگیر شده و اکنون در قرار گاه بسیج مسجد مسلم بن عقیل ( ث) در طبقه اول جهنم  توسط  برادران بسیجی و بازجویان گمراه امام زمان مشغول بازجوئی میباشد و مادام کوری قرار است که وکالتش را بعهده بگیرد .//

                                                              

پس از ٣٤ سال فهمیدند ،حجاب محدودیتی برای مردهاست !


 

پس از ٣٤ سال فهمیدند ،حجاب محدودیتی برای مردهاست !

پس از ٣٤ سال گفتن یا روسری ، یا توسری و کتک زدن زنان و دختران و چسباندن روسری به سر زنها با منگنه و پونز و دستگیری دختران به بهانه بدحجابی و تجاوز به آنها و حتی کسب درآمد و کاسبی با ساختن برگه های جریمه برای بد حجابی ،
و دستگیری جوانان بجرم نگاه کردن (( باور کنید ، خود من را بجرم فقط نگاه کردن گرفتند و از من در مسجد و پایگاه خودشان پذیرائی کردند )) و ارعاب و تهدید و سرکوب وپس از عمری گفتن :

حجاب ، مصونیت است ، نه محدودیت ........

وزارت فرهنگ وارشاد جمهوری اسلامی ، فهمید که خانمها در مورد حجاب بی تقصیرند و این حجاب اصلا مصونیت نیست وهیچ مصونیتی هم  ندارد و کاملا محدودیت است واین محدودیت هم برای مردهاست ...

بنابراین از اول انقلاب حرف مفت زدند و تازه فهمیدند که این حجاب محدودیتی برای مردان است .!

باور نمیکنید ؟

پس به عکس زیر نگاه کنید :



همانطور که در نوشته پیداست  در این ٣٤ سال به ما دروغ میگفتند ، چون تازه به  حقیقت رسیدند و حقیقتا و حرف حقیقی آنست که حالا نوشته اند !!!

چون مشکل و مساله اصلی در حجاب ، دیدن مو و اندام زنان توسط  مردان میباشد واین فعل حرامی هست ، من چند راهکار برای حل این مشکل ارائه میکنم که ٣٤ سال بعد دوباره حرفشان بر نگردد تا حقیقتی دیگر بگویند . //

١- چشم همه مردان را از کاسه در بیاوریم ، تا دیگر نتوانند زنان را ببینند .//

٢- همه مردان را در زیر زمینها با زنجیر ببندیم که بیرون نروند تا زن نا محرمی ببینند .//

٣ - همه زنها موهایشان را با شماره ٤ بزنند تا موهایشان را نبینند و احتیاجی به روسری و حجاب نباشد .// 

٤- زنها و مردان را مثل طرح ترافیک ، زوج و فرد بکنیم ، روزهای فرد فقط مردان بیرون بروند و روزهای زوج فقط خانمها و روز جمعه هم کسی حقی ندارد که از خانه بیرون برود .//

٥ - به عصر جاهلیت عربها برویم ، و هرچه دختر نوزاد هست زنده بگور کنیم تا نسل زنها بر بیفتد و مشکل حجاب هم حل شود .//

٦- یا همه خانم ها و یا همه آقایان تغییر جنسیت بدهند ، تا مملکتی یکدست و امت اسلامی یکجور و یک فرم داشته باشیم .//

٧ - یک تیپا در کون این آخوندها بزنیم و از مملکت بندازیمشان بیرون و این بساط مسخره را جمع کنیم و مثل آدم زندگی کنیم .//

من خودم با آخری موافقم .//

احمدی نژاد به ریش امام میخندد یا به ریش ما ؟

احمدی نژاد به ریش امام میخندد یا به ریش ما ؟
احمدی نژاد که در جریان بازدیدی ،از مستر بین دولت آقای مشائی ، یک پانصد تومانی عیدی گرفته بود ، با نشان دادن آن به خبرنگاران  با آن صورت زیبا و لبخند ملیح ، چنین ژستی گرفت و آنرا سروته به ما نشان داد :





اما ما حیران این هستیم که خنده برای چیست ؟

دکتر به چی میخندی ؟

به گند ها و ترکمون هائی که زدی میخندی ؟

به ارزش پولی ریال که  در دولت شما به پائین ترین حد خود رسید ؟

یا به ریش کسی که بنیان حکومتی را گذاشت که تو رئیس جمهور آن بشوی ؟

یا به ریش اخوندهائی که اول طرفدارت بودند و حالا بالای منبر به تو بد و بیراه میگویند ؟

یا به ریش پدر مشائی که این عیدی را به تو داد ؟

یا به ریش کسانی که با این همه خیانت و دزدی هنوز تورا رئیس جمهور منتخب میدانند ؟

بخند ....بخند ، که گریه ات را هم خواهیم دید ......بخند ......
 

آخوند آیت‌الله مجتهدی تهرانی , سید کریم روحانیت مبارز

آخوند آیت‌الله مجتهدی تهرانی ، سید کریم روحانیت مبارز 



واقعا این آخوندها جانداران عجیبی هستند ، در دنیای آخوندها همه جور آخوند دیده بودیم ، اما  آخوندی که لطیفه و جوک بگوید و مردم را بخنداند ندیده بودیم ، آخر کار ملا و آخوند گریاندن مردم است ، نه خنداندن آنها .......

اما از برکت جمهوری اسلامی که آخوند کارشناس انرژی هسته ای و آخوند فیزیوتراپ ، و آخوند بیو لوژیست هم ارائه کرده و به عرصه جهانی معرفی 
کرده ،آخوند مجتهدی تهرانی که عمرش را به شما داده و ریق رحمت را سر کشیده کارش جوک گفتن و خنداندن مردم بوده...... ،

من ایشان را ندیدم و پای منبر مبارکشان نشستم ولی به گفته خبرگزاری :


 
فارس: مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی در دوران حیات خویش، ریاست علمی و مدیریت مدرسه علمیه حاج ملا محمد جعفر را بر عهده داشت که اکنون به نام حوزه علمیه آیت‌الله مجتهدی معروف است ، به مناسبت ایام نوروز که با شادی و شادکامی همراه است، داستان‌های دیگری را با استناد به کتاب «آداب‌الطلاب» از آیت‌الله مجتهدی تهرانی نقل می‌کنیم:

*ریش‌تراشی

جوانی همیشه ریشش را با تیغ می‌تراشید. وقتی علت این کار را از او پرسیدند گفت: «مادرم می‌گوید پسرم! اگر تو ریش بگذاری مردم فکر می‌کنند سنت زیاد است. آن وقت می‌گویند حتماً مادرش هم پیر است. پس بهتر است قید ریشت را بزنی!»

*درخت گردو

شخصی زیر درخت گردو ایستاده بود و می‌گفت: «خدایا! همه کارهایت درست است فقط نمی‌فهمم چرا گردوی به این کوچکی را بالای این درخت بزرگ قرار داده‌ای ولی هندوانه به آن بزرگی را لای بته‌های کوچک! » همین‌طور که داشت با خدا درددل می‌کرد ناگهان بادی وزید و گردویی روی صورتش افتاد و از بینی‌اش خون آمد. او به خودش آمد و گفت: «خدایا! کارت درست است. اگر یک هندوانه بالای درخت بود، معلوم نبود چه بلایی سرم می‌آمد!»

*حلالم کن

یکی از علما چند شب در هیأتی منبر رفت. شب آخر، پاکت چند شبی را که منبر رفته بود از صاحب مجلس گرفت. شخصی جلوی عالم را گرفت و گفت: «حاج آقا! بی‌زحمت یک دعا در گوش من بخوانید». آن عالم دعا را خواند. بعد آن شخص گفت: «آقا! من را حلال کنید». حاج آقا گفت: «حلالت کردم». چند دقیقه بعد آن عالم رفت تا برای خانه‌اش خرید کند. وقتی خواست پول اجناس را به صاحب مغازه بدهد، دست کرد داخل جیبش و دید ای داد بی‌داد! خبری از پول و پاکت نیست. عالم به لهجه ترکی گفت: «ددم وای! حلالش هم کرده‌ام».

*قاطر و آسیاب

شخصی وارد یک آسیاب گندم شد. دید به جای اینکه یک انسان گندم‌ها را آسیاب کند چوب آسیاب به گردن یک قاطر بسته شده. قاطر می‌چرخید و آسیاب کار می‌کرد اما به گردن قاطر یک زنگوله آویزان بود. از صاحب آسیاب پرسید: «برای چه به گردن قاطرت زنگوله بسته‌ای!» آسیابان گفت: «برای اینکه اگر ایستاد بفهمم و متوجه شوم که آسیاب کار نمی‌کند». آن شخص دوباره پرسید: «خب! اگر قاطر ایستاد و سرش را تکان داد، از کجا می‌فهمی؟» آسیابان گفت: «برو این پدر سوخته‌بازی‌ها را به قاطر من یاد نده!»

*آیه‌های سجده‌دار

علامه حلی در سنین کودکی پیش دایی‌اش که محقق بود می‌رفت و درس می‌خواند. وقتی درسی را یاد نمی‌گرفت یا شیطنت می‌کرد، دایی دنبالش می‌کرد تا تنبیهش کند. علامه کوچک اما سریع یک آیه سجده‌دار می‌خواند و دایی‌اش به سجده می‌رفت، آن وقت خودش پا به فرار می‌گذاشت و فرار می‌کرد.

*سنگ قبر سلطان

سلطان محمود غزنوی برای خود قبری ساخت، تا زمانی که مرد آنجا دفنش کنند. وقتی می‌خواست روی سنگ قبرش آیه‌‌ای از قرآن را بنویسد، از نوکرش پرسید: «چه آیه‌ای را بنویسم بهتر است؟» نوکر جواب داد: این آیه از قرآن را بنویس: «هذه جهنم التی کنتم توعدون؛ این جهنمی است که همواره وعده‌اش به شما داده می‌شد!»


خدا ببخشدش و بیامرزدش که اگر زنده بود و کاندیدای رهبری یا ریاست جمهوری میشد ، من حتما به او رای میدادم .!!

جمعه، فروردین ۰۹، ۱۳۹۲

حاج مهدی ، داداش بخور و بی خیال شهادت شو ...

حاج مهدی ، داداش بخور و بی خیال شهادت شو ...



آقازاده مهدی خزعلی که پنداری دوست دارد نامش در کنار نام بابی ساندز ثبت شود ، امروز نودمین  روز اعتصاب غذای خشک و تر خود را میگذارند ، و علم پزشکی را مدهوش و متحیر از زنده بودن خودش کرده ....

و ایشان پس از نود روز نخوردن ،  فقط اندکی ضربان قلبش کند شده !!

ایشان که من هروقت نامشان را در جائی میبینم دلم ضعف میرود و گلویم خشک میشود ، گوئی از بازی اعتصاب غذا خوششان آمد ه و مشغول تمرین برای چه مسابقه ای هستند را من نمیدانم ، اما رکورد قبلی ایشان ٦٤ روز بود .//



حالا حرف من اینست که حاج مهدی ، برادر من دمت گرم..........

شما قبلا گفتید که :

 پیش از آنکه در سوگ ارزش‌ها دق کنم؛ بگذارید به خیل شهیدان بپیوندم//

از کدام ارزش ها حرف میزنید که من نمیدانم و نمی فهمم ؟

 و برادر من این حرفها و کارها در حکومت اسلامی که خودشان ختم کار هستند بی فایده هست ، دفعه قبل چه شد و کجا را گرفتید ؟

(( این شد که بشینیم برای بابای سیاه کارنامه تان دعا کنیم !!))



ببین آقا مهدی ، اگر اعتصاب غذای شما شخصی بود و منتی بر سر ما نداشت و رنگ باختگان امروزی ،با آن چماق اعتصاب بر سرما نمیزدند و به خاطر نود روز ،آقا مهدی نود رووووز ......... از ما توقع همراهی و یا سکوت نداشتند ، هیچ خیالی نبود و اصلا من روی شما شرطبندی میکردم..... ،

و با بنیه ای که از خوراک بیست و سی ساله خوان رنگین انقلاب دارید ، نود روز که سهل است و برو داداش رو نهصد روز که مطمئنم آخ هم نمیگوئی ...

(( در عکس  آخر بغل شکم رو داشته باش ....هی قربونش برم ......))

   


ولی بخدا ارزش های  شما برای من و ما ارزش که نیست هیچ ، بلکه بنوعی ننگ محسوب میگردد و خودکشی شما که بنظرتان شهادت می آید، راه درستی نیست .//

شما کمی به مهدی و فائزه نگاه کنید و یاد بگیرید ، ببینید چقدر قشنگ خودشان را بدون شربت شهادت و سرم اعتصاب و کپسول شهرت و قرص ندامت ،
مطرح میکنند... ،

جوری که خاله فائزه اصلا دلش نمیخواست از زندان اوین درآید و شنیدم که با چک و لگد و تیپا ، بزور انداختنش بیرون .....

و آن مهدی که انگار آبگوشت اوین به او میسازد و تپل مپل تر و با لپهای گل انداخته بیرون آمد !!

انهم تازه آنها از سران فتنه بودند و چشم و گوش  فتنه محسوب میشدند ، کسی بارشان نکرد و به هیچ هم نگرفت..... ،

چه رسد به شما که ما یک مرگ بر دیکتاتور خشک و خالی هم در میدان انقلاب 
از دهانتان نشنیدیم ...



بی خیال برادر .....

 حاج مهدی ، داداش بخور و بی خیال شهادت شو ...

همراه سبز ,حاج حبیب سبزی اولادی خواستار آزادی رهبر و کمک رهبر سبز شد

همراه سبز, حاج حبیب سبزی اولادی  خواستار آزادی رهبر و کمک رهبر سبز شد



حاج حبیب  یکی از معدود همراهان سبز است که از قبل انقلاب سبز بوده 
(( سبز مغز پسته ای ))  و برادر سبزترشان حاج اسدالله روایت میکنند که ایشان در زمان بدنیا آمدن  سربند و مچبند سبز بسته بوده و درست موقع بیرون پریدن ، به زبان فارسی با لهجه دماوندی داد کشید : یا حسین ، میر حسین ، که پدرش میخواست نامش را سبزعلی بگذارد که زبانش نچرخید و حبیب شد .//

حبیب و اسدالله بخاطر کمک به جنبش سبز بازاری  و رئیس اتاق بازرگانی شدند و در زمان تأسیس هیئت موتلفه ، تا شش ماه اول  نام آن ، هیئت راه امید موتلفه سبز  بود که چون لاجوردی و حبیبی  ، مادرزاد زبانشان میگرفت  و نمیتوانستند درست بگویند آنرا خلاصه کردند .//



در انتخاب  موسوی برای نخست وزیری ، که خود امام هم زیاد از میر حسین خوشش  نمی آمد و  در جمع  اورا حسین پپه  ، یا حسین کمرو  صدا میکرد و میگفت :او  جنم و جربزه اداره یک نانوائی لواشی را هم ندارد .//

 ولی همراهان  سبز حبیب و اسدالله رفتند پیش آقا و یکساعتی  سه نفری در اتاق حرف زدند  که مرحوم آقا بی عمامه و پابرهنه دوید در  حیاط خلوت  و میر حسین را که دا شت با دمپائی ها ماشین بازی میکرد را قلمدوش خودش سوار کرد و به اتاق برد و تا وقتی زنده بود میر حسین هم نخست وزیر بود .//

در سال ٨٨ یکشب که حاج حبیب،  همراه همیشه سبز راه امید سبز و یاور
 شورای هماهنگی سبزتر ، با خانم بچه ها ، منزل  میر حسین   اینا  بودند ، زهرا خانم گیر داد و با میر حسین مرافه کرد و میر حسین هم قهر کرد رفت تو کوچه  مفاتیح  الجنان بخونه............. ،

که آنجا حاج حبیب فهمید  بیکاری برای این زوج خوشبخت خوب نیست ، و فردا حسین را صدا کرد که بیاید دم حجره و آنجا پیشنهاد کاندیداتوری  
ریاست جمهوری را داد ومیر حسین هم طبق  معمول سرخ و سفید شد و تورودربایستی موند و با اجازه بزرگتر هاش بله رو گفت...... ،

(( این عکس مال زمانی هست که حاج حبیب داشت  خرج و مخارج  راه امید سبز را حساب کتاب میکرد ، ببینید کت سبز تنش کرده ...))



و تمام هزینه و مخارج ستاد های میر حسین را حاج حبیب شخصا همه را هزاری سبز داد .//

و اصلا حاج حبیب اینها با احمدی نژاد  دشمن خونی هستند و این برمیگرده به دعوای پدر حاج حبیب سبز ، با پدر بزرگ احمدی نژاد  سر مرتع  چرای گوسپند ها و این دعوای طایفه ای دماوندی ها با مالداران آرادانی   سابقه طولانی دارد .//

خلاصه فریبا خاتمی و محمد جیگولو ( ابطحی ) هم به فرمان حاج حبیب سبز ،زیر  بال و پر موسوی رو گرفتند که یه تو سخنرانی ها زیر دست و پا له نشه  و یا دخترا اغفالش نکنند که زهرا خانم چادر ببنده کمرشو و .......بپا کنه .//



آقا این میر حسین هم که زود جوگیر میشه ، ترمز رو ول کرد و هر چی تو  مفاتیح الجنان و  بحا ر الانوار و تن تن و میلو و صحیفه نور خونده بود
و در فیلم در امتداد شب دیده بود ، را باهم قاطی کرد و تو سخنرانی هاش میگفت و اتفاقا باب میل جوونها دراومد.//

 و آقا دورش جمع که شدن جو گرفت و توهم زد و گنده گنده گفت ، خلاصه به گوش حاج حبیب سبز موتلفه رسوندن که چه نشستی نظام به زا رفت .//

و هر چی حاج حبیب گفت و پیغام فرستاد که میر حسین یه تک پا بره حجره نرفت که نرفت .//

آقا میونه شکر آب  شدید و باقی ماجرا رو هم که خودتون میدونید.... ،

(( در این عکس فکر نکنید ، که شکم حاج حبیب سبز ، برای خوردن پسته و با دام اینجوری باد کرده ، نه ....اینقدر از دست میر حسین حرص خورد ، اینجوری شکمش مثل طبل باد کرده و اومده بالا ....))



تا همین چند ماه پیش که یکشب حاج حبیب خواب حاجی مرحوم ابوی را دید که یقه اش را گرفته و میگفت : من میر حسینم رو از تو میخوام .....

که حاج حبیب از خواب که بیدار شد دید یه مچبند سبز به دستش بسته هست .//

الان هم برای همین زیاد تقلا میکنه که میر حسین و شیخ مهدی برگردند .
 
ماجرای سبز شدن و سبز بودن حاج حبیب این بود .// 
 

میزان سواد و فهم و کمالات چند تن از سبزنماترین های بالاترین

میزان سواد و فهم و کمالات چند تن از سبزنماترین های بالاترین

در وبسایت بالاترین ، بغیر از سبزهای واقعی که برای آنها احترام قائل هستم مثل کاربر ترانه موسوی ، مدعیان سبز پوشی هستند که بسیار خودخواه و مدعی ولی بی سواد و کم معلومات میباشند که کاربری با نام کاربری آیلین ailin ، یکی از آنهاست .//

ایشان یک دستگاه کپی و زیراکس و پرینتر بسیار مجهزی هستند که هر وقت جرس و یا کلمه سرشان خلوت هست و مطلبی برای جنجال آفرینی ندارند ، ایشان هر چی دم دستش میرسد را کپی کرده و آنرا در بالاترین  لینک میکند و اعضای باند سبزنما ها هم موظف به رای و امتیاز دادن به هر مهملی از ایشان میباشند.//

وچون آب که سربالا برود قورباغه ابوعطا میخواند و در شهر کورها ، یکچشم ها پادشاه میشوند و در شهر بی کلانتر همان قورباغه ای که ابوعطا میخواند ،هفت تیر کش میشود و ادعای لا تی میکند ، الغرض ، این ailin بالاترین هم که توهم فهم و کمال بواسطه امتیاز های ماموریتی و سازمان یافته در تویتر و فیس بوک ، برش داشته بود ،در کمال بلاهت لینکی از جائی کپی کرد و بدون اعلام منبع خبر ،طبق روال همیشه لینک کرد و رمه گوسپندان هم بع ..........

این لینک مثلا میخواست برترین های سال ٩١ سبز را عنوان کند ولی بجای استفاده از کلمه و واژه برترین ، از واژه مجهول  و مجعول [  سرترین ] استفاده کرد :

[[  در لفظ عامیانه شاید بگویند  سرتر  مثلا : فلانی از فلانی سرتر هست اما،  در زبان و دستور زبان فارسی ما واژه و کلمه ای بعنوان [ سرترین ] نداریم ، و در هیچ لغتنامه فارسی هم چنین واژه ای یافت نمیشود ]]

(( سرترین ویدئو: من گشنمه |سرترین گله: غم غفلت |سرترین فیلم کوتاه: نقّاش رؤیاها |سرترین گزارش: میم مثل مادر ستّار |سرترین داستان طنز: ساعتهای آخر جنگ |سرترین ترجمه: برگردان انگلیسی بیانیه‌های میرحسین |سرترین فتوا: حفظ نظام واجب است به شرط اینکه برای حفظ دین باشد نه من (وحید خراسانی).......))

، من هم برای تذکر (( چون پاچه خوری و نمامی و خبر چینی و گزارش رد کردن و زیراب زنی اصلا در وجود ما نیست ، خداوند از این صفت به آیلین و دوستانش هم اعطا کند )) با امواج دریای عطوفت دلم ، ایشان را مورد تفقد قرار داده و جمیع آدم حساب کرده و گوشزدی به ایشان کردیم ،

باقی قضایا را مستند ببینید :
 
۲ روز1364281683 قبل گفت:

استفاده از کلمه (( برترین)) درست میباشد .
 
 
+ - رأی-1mostafa23۲ روز1364282423 قبل گفت:

در زبان و دستور زبان فارسی ما واژه و کلمه ای بعنوان [ سرترین ] نداریم ، و در هیچ لغتنامه فارسی هم چنین واژه ای یافت نمیشود ، لطفا به ویرایش آن اقدام کنید .//
 
+ - رأی ۲ 2ailin۲ روز1364282834 قبل گفت:

اول این‌که نویسنده وبلاگ بنده نیستم. فقط لینک رو اسال کردم به بالاترین
دوم این‌که ایشون بر طبق سنت هرساله، این مطلب رو با "سین" نوشتن :)
 
[[ ایشان برای دفاع از خودش چنین دلیل مغلطه پسندی می آورند : ایشون بر طبق سنت هرساله، این مطلب رو با "سین" نوشتن :) ، اخه گماشته عزیز ، من به سنت و " سین " چکار دارم ......؟]]
 
+ - رأی-2mostafa23۲ روز1364283233 قبل گفت:
 
کاربر محترم ، اشتباه ،اشتباه است ،چه شخصی که بدون آگاهی کافی این واژه نادرست را نوشته ، چه شخصی که بدون آگاهی از آن اشتباه آنرا کپی و لینک میکند ، در هر صورت این واژه نادرست و اشتباه میباشد و شما موظف به تصحیح و ویرایش آن میباشید، چرا که از نظر قوانین نیز کاری غیر قانونی میباشد و درست نیست که در اشاعه اشتباه ، اشتباها بکوشید ، لطفا اشتباهتان را ویرایش و تصحیح بفرمائید .//
سپاسگزارم
 
+ - رأی ۰ 0ailin۲ روز1364284451 قبل گفت:

طبق قوانین من نمی‌تونم نظر شخصی خودم رو در تیتر اعمال کنم!
اگر از نظر شما کاری غیر قانونی انجام شده، گزارش بفرستید تا رسیدگی شود :)
ممنون از تذکر شما. موفق و پیروز باشید :)
 
[[  بلاهت= ایشان غلط آموزی را که  ک ...باشد نمیبینند، اما کدوی تیتر را دیدند ، و از من دعوت به پاچه خواری هم میکنند !]]  
 
+ - رأی-1mostafa23۲ روز1364286821 قبل گفت:

کاربر عزیز ، تا زمانیکه همچون دو انسان متمدن و آگاه میتوانیم با یکدیگر گفتگو کنیم و اشتباهات خودمان را به یکدیگر تذکر دهیم چه نیازی به نوشتن و رد کردن گزارش و تباه ساختن وقت و زمان دیگری داریم ؟ شما با گفتن اینکه این لینک نوشته شما نیست بصورت تقریبی به اشتباه بودن آن واژه اعتراف کرده و آنرا قبول کردید ، و از انسان فرهیخته و آگاهی چون شما بعید است که در نشر اشتباه اقدام کنید و مرا به نوشتن گزارش تشویق کنید (( باور کنید بلد نیستم چگونه گزارش رد میکنند و نمیخواهم که بلد باشم )) باز هم برای بالا بردن سطح آگاهی و در راه آگاه سازی درست ، از شما خواهش میکنم که این اشتباه را تصحیح و ویرایش بفرمائید . ممنونم //
 
+ - رأی ۱ 1zipper۲ روز1364292453 قبل گفت:

سرترین ترجمه: برگردان انگلیسی بیانیه‌های میرحسین
عبارت دوران طلايي رو چي ترجمه كرديد؟ golden age? :دي
                         
+ - رأی ۱ 1mostafa23۲ روز1364292830 قبل گفت:

دوست عزیز ، من این انتخاب این مطلب برای لینک در بالاترین را ،از بیسوادی و کم دانشی و عدم تحصیلات کلاسیک شما نمیدانم ، بلکه معتقدم شما اشتباه کردید و یادتان رفته به نویسنده این مطلب این اشتباه فاحش را گوشزد کنید تا از تکرار آن جلوگیری کرده باشید ، وگرنه از کاربری چون شما که همیشه برای آگاهسازی و نجات ایران از جهل و بند و مبارزات مردمی و در راه اصلاح و آزادی وآزادی بیان و رعایت قانون و قانونمندی و قانونمداری تلاش میکنید بعید است که به عمد دست به نشر و پخش اشتباه بزند و ویا با دانستن آن اشتباه دست به خیره سری و لجاجت بزند و همچون یک شخص بی فرهنگ ،جاهل رفتار کند ، بعید است و از شما دور باد .//
+ - رأی ۳ 3amir_tanha۲ روز1364305306 قبل گفت:

برترین امام سال: امام نقی (نق)
+ - رأی-1mostafa23۲ روز1364305555 قبل گفت:

کاربر آیلین ،متاسفانه زمان ویرایش مطلب گذشت شما در کمال ناباوری حتی اقدام به قبول اشتباه خود نکردید !
هر طور که دلتان میخواهد نسبت به سه بار تقاضای و خواهش مودبانه من برای ویرایش واژه اشتباه [ سرترین ] فکر کنید ، ولی این بی توجهی شما و عدم پاسگوئی منطقی و روشن و انداختن گناه اشتباه به گردن نگارنده مطلب (( عجیب اینجاست که چرا شما در نشر و پخش این اشتباه فعال هستید !!))، نشان دهنده شخصیت شماست ، شخصیتی که در ظاهر ثناگوی آزادی و مدح کننده آگاهی و روشنبینی و دلداده اجرای قانون و قانونمندی و گوینده لزوم انعطاف و نرمی و تساهل و تسامح و معتقد به روشن ساختن ذهن مردم و دادن آگاهی و آگاهسازی و خبررسانی درست و با محتوا و غنی و عاشق کسانی که حقیقت را گفته و پای حقیقت ایستاده اند ، هست و اینطور تظاهر میکنید و نشان میدهید ، ولی در عمل ،شخص خودخواهی هستید که حتی
تحمل یک نقد و درخواست محترمانه را برای رفع یک اشتباه مسلم ندارید .......دوست من چگونه به خامنه ای و شریعتمداری ها ایراد میگیری و به آنها میتازی که دیکتاتور و تمامیت خواه و انحصار گر و فاشیست هستند ، در حالی که خودتان در این مورد کوچک و به ظاهر کم اهمیت با خودسری و خیره سری و لجاجت کودکانه از پذیرش یک حرف درست و منطقی روبرمیگردانید و پاسخی نمیدهید و خودرا بی اعتناء نشان میدهید ؟
من باید سخنان شیرین شما را باور کنم یا رفتار ننگین شما را ؟چگونه میتوانید ادعا کنید درست میگویید و درست می اندیشید در حالیکه از پذیرفتن یک اشتباه کوچک وحشت دارید و از آن فرار میکنید ؟ دوست من واجبتر از شکستن بت دیکتاتوری رژیم برای شما و امثال شما شکستن منیت و غرور و جزمیت اندیشه خودتان است و باید اول در اینکارموفق شوید تا بتوانید سربلند و صادق و پاکدا...
+ - رأی ۰ 0mostafa23۲ روز1364305608 قبل گفت:

من باید سخنان شیرین شما را باور کنم یا رفتار ننگین شما را ؟چگونه میتوانید ادعا کنید درست میگویید و درست می اندیشید در حالیکه از پذیرفتن یک اشتباه کوچک وحشت دارید و از آن فرار میکنید ؟ دوست من واجبتر از شکستن بت دیکتاتوری رژیم برای شما و امثال شما شکستن منیت و غرور و جزمیت اندیشه خودتان است و باید اول در اینکارموفق شوید تا بتوانید سربلند و صادق و پاکدامن ادعائ روشنفکری و روشنگری و آزادیخواهی و (( سبز )) بودن بکنید ، دم خروستان را جمع کنید و بعد قسم حضرت عباس بخورید و سعی کنید که رفتارتان را با گفتارتان یکدست و هماهنگ کنید، برایتان آرزوی موفقیت میکنم .//
[[در اینجا یک ZORO تماما سبز لجنی ، به کمک او می آ ید و ابرو را که درست نکرد هیچ ، چشمانش را از کاسه دراورد ]] 
 
+ - رأی ۲ 2razes۱ روز1364329351 قبل گفت:

دوست گرامی، آقای مصطفی! خواهشمندم "ملالغتی-بازی" درنیاورید و اینجا ترول نکنید. واژه سر در زبان فارسی در اصل اسم است، اما هم به عنوان پیشوند به کار می رود، و هم گاهی در مقام صفت. برای مثال می گوییم: "تیم فوتبال برزیل از تیم آرژانتین سر است".
می بینیم که واژه "سر" می تواند صفت باشد، پس "صفت تفضیلی" هم می توان از آن ساخت: سرتر، سرترین. بسیاری از همشهریان ما هم که فارسی-زبان هستند، ترکیب "سرتر" و "سرترین" را به کار می برند، به ویژه در زبان محاوره ای.
پس بیخود شلوغش نکنید و اگر به توضیحات بیشتر در زمینه دستور زبان فارسی نیاز داشتید، همینجا بپرسید تا پاسختان را بدهم.
+ - رأی ۲ 2mostafa23۱ روز1364331916 قبل گفت:

واژه "سر" می تواند صفت باشد!!
، پس "صفت تفضیلی" هم می توان از آن ساخت!!!
آشپز اگر شما باشید اشکنه و کشک بادمجون هم میتوان ساخت ......
 
+ - رأی ۲ 2razesحدود ۱۸ ساعت1364405146 قبل گفت:

آقای مصطفی، شوربختانه شما از دانش بسنده (کافی) در دستور زبان فارسی برخوردار نیستید و نمی دانید که در زبان فارسی (و همچنین بسیاری زبانهای دیگر همچون انگلیسی و عربی) یک واژه می تواند چندین کاربرد داشته باشد. واژه هایی که هم می توانند صفت باشند و هم قید (بسته به کاربرد و معنا در جمله فراوان هستند). کاربرد دوگانه صفت-اسم البته کمتر است، اما ناممکن نیست. در ادبیات کهن و کلاسیک ما نیز از آن نمونه داریم:
در دو چشم من نشین ای آن که از من منتری
تا قمر را وانمایم کز قمر روشنتری
اندرآ در باغ تا ناموس گلشن بشکند
ز آنک از صد باغ و گلشن خوشتر و گلشنتری
تا که سرو از شرم قدت قد خود پنهان کند
تا زبان اندرکشد سوسن که تو سوسنتری
وقت لطف ای شمع جان مانند مومی نرم و رام
وقت ناز از آهن پولاد تو آهنتری
چون فلک سرکش مباش ای نازنین کز ناز او
نرم گردی چون زمین گر از فلک توسنتری
زان برون انداخت جوشن حمزه وقت کارزار
کز هزاران حصن و جوشن روح را جوشنتری

به گمانم می خواهید برای مولانا نیز کامنت بنویسید تا شعرش را هرچه زودتر اصلاح کند؟
+ - رأی ۲ 2razesحدود ۱۸ ساعت1364405159 قبل گفت:

با نشانه شگفتی (!!!) ردیف کردن پشت سرهم و ملالغتی-بازی نمی توانید ناآگاهی خود از ادبیات را لاپوشانی کنید.
بخش نظرات غیرفعال شده است. 
 
[[ این بیسواد مفلوک هم شعری نوشت که نه از سر نه سرتر و نه سرترین خبری هست ، فقط احتمال قوی میدهم که توسنتری ( توسن تری ) ، را اشتباهی بجای (تو سرتری ) گرفته و بجای پوزش خواستن از حضرت مولانا ،مرا دعوت به نوشتن کامنت میکند !!!!١ جان مادرت بس کن که دیگر نمیتوانم بخندم ، خواهش میکنم ......بسه ........]]
 
و این گوله نمک و خوراک خنده کاربر razes ، مرا تا حد اشک از چشم ریختن ، خنداند و شاد کرد ، که خداوند عمر این تلخک دربار جرس را دوچندان کند........
 
البته کسی مانند کاربر ailin  بیشتر از تلخک razes ،سنگش را به سینه نمیزند و نمیتواند چنین آبرو  بری هم بکند ! 
این هم گوشه ای از کمالات و فهم علقه هایی که  پدرانشان  عکس امام را در ماه دیدند و پس افتاده هایشان 
در موسوی رهبری دمکرات و ناجی افسانه ای میبینند.//

در ضمن ایشان دارای گماشتگان و پارتی در قسمت مدیریت وبسایت بالاترین هستند که میتوان گفت سقوط کیفیت و مقام بالاترین و منفعل کردن فعالان خوب و باسواد و
 مقصر جنجال و توهین و درگیری وکشمکش در سه سال اخیردر بالاترین ،
مدیون این افراد بی شرف و بی وجدان و پلید و پلشت و رذل هست و میباشد.// 
 
پرودگار به من تحمل دربرابر جهل و به آنها یک جو عقل اعطا کند ./// آمین      

پنجشنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۹۲

ظاهر دروغ و حقیقت

ظاهر دروغ و حقیقت 



 

چرا ما به جائی نمیرسیم ؟

چرا ما به جائی نمیرسیم ؟


برای خیلی از ما این سوال پیش آمده که ، ما با این کشور و با این ذخایر عظیم  طبیعی ، با این توانائی ها ، با این استعداد ها ، با سطح فکری که از خیلی از مردم و ملتهای دیگه بالاتره و با اینکه میدانیم چه دارد بر سرمان می آ ید و با آنکه داریم 
میبینیم ، رو به سقوط تباهی هستیم و با آنکه در خیال خودمان
 ، تلاش و کوشش هم برای رهائی از وضعیت موجود میکنیم ،

پس چرا به جائی نمیرسیم؟


 و حتی درجا  هم نمیزنیم و ایکاش به عقب برمیگشتیم که آنهم نه........ ،

بلکه  داریم سقوط میکنیم....... 

میتوانیم به اندازه هفتاد وپنج میلیون دلیل برای این نرسیدن  
بیاوریم و و پاسخی بدهیم ، ولی مطمئنم تنها یک مشکل است
 که مارا اسیر خود کرده و چون دربند آن هستیم به جائی 
نمیرسیم  و تا اسیر آن باشیم ، ره به جائی هم نخواهیم برد .//

دروغ ............،



ما اسیر دروغ و دروغ گفتن و دروغ شنیدن هستیم .....

نطفه ما بسته میشود با دروغ ،
بدنیا می آییم با دروغ ،

در گوشمان میخوانند دروغ ،
اولین چیزی که یاد میگیریم  دروغ ،


رشد میکنیم با دروغ ،
بزرگ میشویم با دروغ ،

مدرسه میرویم دروغ ،
یاد میگیریم با دروغ ،

یاد میدهیم به دروغ ،
به ما میگویند دروغ ،

به هم میگوئیم دروغ ،
تجارت میکنیم با دروغ ،

میخریم با دروغ ،
میفروشیم با دروغ ، 

میبینیم با دروغ ،
میشنویم دروغ ،

میگوئیم دروغ ،
میزنیم با دروغ ،

میخوریم از برای دروغ ،
ازدواج میکنیم با دروغ ،

طلاق میگیریم برای دروغ ،
بدنیا می آوریم با دروغ ،

میزنیم برای دروغ 
و میکشیم هم برای دروغ ،

ما زندگی میکنیم با دروغ.............. 



و دروغ با ما عجین شده ،

و پنداری بدون آن زندگی برایمان مفهومی ندارد،

و یا اصلا نمیتوانیم بدون آن زندگی کنیم ،


باور نمیکنی ،

ببین در یک شبانه روز با چه کسی روراستی؟ 

و به چند نفر تو ، میگوئی دروغ .......؟

واین را  نیز  بخاطر بسپار  که :

گفتن نیمی از حقیقت معادل یک دروغ کامل است .....

(( زرتشت  خردمند ))

    

لجن های سبز

لجن های  سبز 

هیچ میدونید آفت یک برکه ، یا یک آبراه چی هست ؟

خودم به شما  میگم :
 لجن هست ،لجن های سبز رنگی که  یک برکه را تبدیل به گنداب و مرداب میکنند و به جای ماهی های زیبای رنگارنگ ، میشه  محل زندگی وزغ ها ی سبز و خرچنگ ها و انواع زالو ها و پشه و مگس ......

و همون لجنها هستند که آب پاک و زلال را تبدیل به آب کدر و بدبوئی میکنند که فقط خودشون میتونند در آن دوام بیارن و به زندگی انگلی خودشون در آن لجنزار ادامه بدهند .//

و این مصداق سبز نماهای گمنام امام زمان در دنیای مجازی 
ماست.
 کسانی که با پناه گرفتن در پشت جنبش سبز و مدعی سبز بودن ,  دارند دنیای مجازی رو تبدیل به گندابی میکنند که فقط خودشون بتونند در آن حرف بزنند و غور غور بکنند.

از جرس بگیر تا تفاله هایی در بالاترین و آزادگی و تقریبا همه جا هستند، تخم و ترکه و علقه مضقه های برحق پدرانشون که توی ماه دنبال عکس خمینی میگشتند.......... ،

همونهائی که پدارانشون ایران و دنیا رو به گند کشیدند و توله هاشون دنیای مجازی رو دارند به گند میکشند...... ،

کرمهای گندابی که تا چند وقت دیگه مجبورند شروع به خوردن همدیگه بکنند........،

مثل  پدارانشون که توی حکومت مشغول دریدن همدیگه هستند ........

حرامیانی که نه میهن میفهمند و نه شرف میدونند چی هست ، و نه به چیزی پایبند هستند ،

مولی هایی  که برای نوازش دست اربابشون پاچه هرکسی رو میگیرند و دلشون به یه تیکه استخون خوش هست تا بلیسند...

فقط تاسف من برای اون عده گوسپندی هست که از دور 
اون لجنها رو چمن سبزی میبینند و دارن براش بع بع میکنند...