مستند انقلاب ٥٧ از تلویزیون من و تو - 1
مستندی با کلیپ های بی نظیر و نادری از دوران شاه فقید و اشاره به نکاتی اساسی و واقعی در شکل گیری انقلاب یا طغیان جهل سال ١٣٥٧ , مستندی جذاب و زیبا که تا پایان بیننده را بر جای خود میخکوب میکند.
اما در قسمت اول این مستند سه نکته قابل تعمق و سه نکته بسیار جالب وجود
دارد ,
سه نکته قابل تعمق و قابل تفکر آن :
١- سادگی و صداقت و رک گوئی غیر قابل قبول و عجیب و ناباورانه , شاه در مصاحبه ها و سخنرانی هایش که بنوعی شبیه به تخلیه اطلاعاتی میباشد که توسط خبرنگاران کارکشته و قهار صورت گرفته است و میبینیم که سازمانها ی امنیتی امریکا و دول غرب که زخم خورده از قدرتنمائی شاه در بالا بردن قیمت نفت بودند از همان نقطه نظرات شاه تماما بر علیه خودش استفاده کردند و به او از همانجا
ضربه وارد نمودند .
٢- غفلت و عدم مهارت و نداشتن کارائی در پیشبینی و پیشگیری از حوادث و تظاهراتهای سازمان یافته دانشجویان در خارج و برگزاری مراسم شب چهل و ختم در شهرها و ناتوانی درجلوگیری از درگیری و خونریزی توسط سازمان امنیت یا همان ساواکی که آنقدر بزرگش کرده بودند از آن هیولا ساخته بودند !
ساواکی که حتی نتوانسته بود نویسنده یک مقاله ( ائتلاف سرخ و سیاه )) را شناسائی و دستگیر کند!!
و میبینیم که ساواک واقعا در مقابل سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی چیزی مانند کاریکاتور یک سازمان امنیتی میباشد .
٣- ناآگاهی و بیخبری عجیب شاه در مورد سازمان یافته بودن و حرکتهای برنامه ریزی شده آخوند ها و روحانیون قم ! که انهم باید از سهل انگاری و یا خیانت چشم و گوشهای او در عدم خبررسانی ویا گزارشات نا درست آنها باشد.
و در عرصه بین المللی شخصی کردن پشتیبانی از صلح خاورمیانه که شاه در
هنگام ورود و استقبال انور سعادت از او با صدای بلند به خبرنگاران میگوید و
حضورش را به یک دیدار دوستانه تنزل میدهد که آن حرکت فقط پشتیبانی از پرزیدنت سادات میشود و جنبه دیپلماتیک و بین المللی حضور شاه را از میان میبرد و آنرا یک طرفداری و حمایت شخصی میکند.
و سه نکته جالب و چشمگیر :
١- مقایسه بین دیدار رسمی هیات ایرانی و هیات اردنی , که هیات ایرانی شاه و خلعتبری و زاهدی با کارتر و سولیوان و نفر سوم آمریکائی که با اعتماد بنفس و کاملا از نظر شخصیتی در حالت برتری و بالائی قرار دارند , ولی در مقابل حالت نوکرمابانه و حقیرانه ملک حسین و همراهانش در مقابل حالت تحکم و مغرورانه و اربابانه طرف آمریکائی ها بسیار چشمگیر است .
٢- آگاهی و هدایت و دادن دستورات لازم به مخالفان شاه برای تظاهرات و ایجاد اغتشاش از طرف خبرنگار زنی که حتی تعداد افراد تظاهر کننده فردا را هم پیشاپیش ١٨ هزار نفر اعلام میکند و چندین بار جای آنها را هم در گوشه جنوبی کاخ سفید به آنها یاداوری مینماید و نشان میدهد !!
آنهم درست شب قبل برگزاری مراسم خوش آمد گوئی که میزبان کاملا فراموش کرده که در اصل و قانونا و عرفا وظیفه امنیت و حفظ آرامش با آنها میباشد!
٣- مصونیت عجیب چشمهای جیمی کارتر و همسرش ( با آن نیشخندها و نگاه های نامهربانانه ) و بسیاری از مدعوین و حاضران در مقابل گاز اشک آور پلیس احمق واشنگتن ((که باید بدانند که در چند ده متری محل برگزاری نباید از گاز اشک آور استفاده کنند)) , درحالیکه که در نیم متری شان شاه و شهبانو گوله گوله اشک میریزند و تند و تند دستمال برای پاک کردن اشکشان عوض میکنند !!
لابد فقط چشمهای شاه و شهبانو در مقابل گاز اشک آور حساسیت داشت !!
مستندی با کلیپ های بی نظیر و نادری از دوران شاه فقید و اشاره به نکاتی اساسی و واقعی در شکل گیری انقلاب یا طغیان جهل سال ١٣٥٧ , مستندی جذاب و زیبا که تا پایان بیننده را بر جای خود میخکوب میکند.
اما در قسمت اول این مستند سه نکته قابل تعمق و سه نکته بسیار جالب وجود
دارد ,
سه نکته قابل تعمق و قابل تفکر آن :
١- سادگی و صداقت و رک گوئی غیر قابل قبول و عجیب و ناباورانه , شاه در مصاحبه ها و سخنرانی هایش که بنوعی شبیه به تخلیه اطلاعاتی میباشد که توسط خبرنگاران کارکشته و قهار صورت گرفته است و میبینیم که سازمانها ی امنیتی امریکا و دول غرب که زخم خورده از قدرتنمائی شاه در بالا بردن قیمت نفت بودند از همان نقطه نظرات شاه تماما بر علیه خودش استفاده کردند و به او از همانجا
ضربه وارد نمودند .
٢- غفلت و عدم مهارت و نداشتن کارائی در پیشبینی و پیشگیری از حوادث و تظاهراتهای سازمان یافته دانشجویان در خارج و برگزاری مراسم شب چهل و ختم در شهرها و ناتوانی درجلوگیری از درگیری و خونریزی توسط سازمان امنیت یا همان ساواکی که آنقدر بزرگش کرده بودند از آن هیولا ساخته بودند !
ساواکی که حتی نتوانسته بود نویسنده یک مقاله ( ائتلاف سرخ و سیاه )) را شناسائی و دستگیر کند!!
و میبینیم که ساواک واقعا در مقابل سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی چیزی مانند کاریکاتور یک سازمان امنیتی میباشد .
٣- ناآگاهی و بیخبری عجیب شاه در مورد سازمان یافته بودن و حرکتهای برنامه ریزی شده آخوند ها و روحانیون قم ! که انهم باید از سهل انگاری و یا خیانت چشم و گوشهای او در عدم خبررسانی ویا گزارشات نا درست آنها باشد.
و در عرصه بین المللی شخصی کردن پشتیبانی از صلح خاورمیانه که شاه در
هنگام ورود و استقبال انور سعادت از او با صدای بلند به خبرنگاران میگوید و
حضورش را به یک دیدار دوستانه تنزل میدهد که آن حرکت فقط پشتیبانی از پرزیدنت سادات میشود و جنبه دیپلماتیک و بین المللی حضور شاه را از میان میبرد و آنرا یک طرفداری و حمایت شخصی میکند.
و سه نکته جالب و چشمگیر :
١- مقایسه بین دیدار رسمی هیات ایرانی و هیات اردنی , که هیات ایرانی شاه و خلعتبری و زاهدی با کارتر و سولیوان و نفر سوم آمریکائی که با اعتماد بنفس و کاملا از نظر شخصیتی در حالت برتری و بالائی قرار دارند , ولی در مقابل حالت نوکرمابانه و حقیرانه ملک حسین و همراهانش در مقابل حالت تحکم و مغرورانه و اربابانه طرف آمریکائی ها بسیار چشمگیر است .
٢- آگاهی و هدایت و دادن دستورات لازم به مخالفان شاه برای تظاهرات و ایجاد اغتشاش از طرف خبرنگار زنی که حتی تعداد افراد تظاهر کننده فردا را هم پیشاپیش ١٨ هزار نفر اعلام میکند و چندین بار جای آنها را هم در گوشه جنوبی کاخ سفید به آنها یاداوری مینماید و نشان میدهد !!
آنهم درست شب قبل برگزاری مراسم خوش آمد گوئی که میزبان کاملا فراموش کرده که در اصل و قانونا و عرفا وظیفه امنیت و حفظ آرامش با آنها میباشد!
٣- مصونیت عجیب چشمهای جیمی کارتر و همسرش ( با آن نیشخندها و نگاه های نامهربانانه ) و بسیاری از مدعوین و حاضران در مقابل گاز اشک آور پلیس احمق واشنگتن ((که باید بدانند که در چند ده متری محل برگزاری نباید از گاز اشک آور استفاده کنند)) , درحالیکه که در نیم متری شان شاه و شهبانو گوله گوله اشک میریزند و تند و تند دستمال برای پاک کردن اشکشان عوض میکنند !!
لابد فقط چشمهای شاه و شهبانو در مقابل گاز اشک آور حساسیت داشت !!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر