سه‌شنبه، دی ۱۰، ۱۳۹۲

راستشو بگین ببینم , کی تو عاشورا ٨٨ آبجو خورده ؟

راستشو بگین ببینم , کی تو عاشورا ٨٨ آبجو خورده ؟
 


نگین نخوردیم و قسم بیخود هم نخورین که باورم نمیشه !

آخه این حرفو  یک روحانی با اصل و نسب و پدر مادر دار بنام مهدی طائب زده :

 << روز عاشورا بیایند و بگویند این حرف های مسخره! را جمع کنید و شال سبزی بیاندازند و آب جو بگذارند و بگویند که ایستگاه صلواتی است! >>

و خودتون میدونید که قشر روحانیت مبارز  اصلا دروغ تو ذاتشون نیست !!

(( ترانه موسوی ها را میکشند و به پسران و دختران دست و پا بسته تجاوز میکنند ,ولی دروغ نمیگن .....))

خلاصه که این خیلی نامردیه ....

به ما که همش از این ودکا روسی ها ئی که به خرس قطبی بدی بخوره چل درجه تب میکنه دادند و لال بمیرم اگه تو عاشورای ٨٨ لب به آبجوی تگری زده باشم ..... 

بابا همه مال یه جنبشیم...... ,

نباید تبعیض قائل بشیم....... ,

 حالا خیالی نیست و گذشته ها گذشت.....

 ولی انشالله تو فتنه بعدی از این خبر ها نباشه

 و اگه آبجو پخش میکنید ,به ما هم بدین ....

ولی جناب طائب چند تا مطلب عجیب گفتند ,

      

مثلا , از خود آیه نازل و در کرد و گفت :

الفتنه اشد من القتل، فتنه یعنی اقدام برای براندازی نظام حق از قتل بالا تر است.

( حالا کدوم خری فتنه را با براندازی معنی میکنه , خودش مثل بچه آدم بگه تا .....)
  
*وی همچنین اظهار داشت:

به آقای موسوی گفتند که اگر دوباره انتخابات شود و رای نیاوری، چه می گویی؟

گفت دوباره می گویم تقلب شده!

ای که کله پدر هر چی آخوند  دروغگو ری.......,

باز اگه میگفت کروبی اینجوری گفته جای شک دا شت.... ,  
چون شیخ مهدی خودش آخونده و زبون اینا رو میفهمه و جوابشونو میده و کم نمیاره .....

 ولی اون میر حسین طفلک آنقدر ماخوذ به حیا بود و نجابت داشت که حتی احمدی نژاد اون حرکت زشت ناموسی رو کرد و دربیارم و نشون بدم و بگم بگم کرد باز هم میر حسین روش نشد و چیزی بهش نگفت . 

اما مطمئن شدم که  این بابا یا قاطی داره یا جنس قاطی دار بهش میدن میکشه چون :
 
پارسینه: مهدی طائب که با تسنیم مصاحبه ای مفصل داشته، معتقد است که موسوی و کروبی دنبال براندازی بودند و به همین دلیل ازآن جا که براندازی نظام اسلامی از مصادیق «افساد فی الارض» است، حکم این دو اعدام است. 
 
مرد حسابی با چه عقلی این حرفو میزنی ؟
 
اگه نگرانیت از بابت نظام و براندازی هست خیالت راحت باشه و بپر و برو دست و پاشون رو ببوس که همونها با شل بازیشون  ٥٠ سال نظام رو بیمه کردند......  

ما باور نداریم ونمیخواهیم قبول کنیم

 

برای ما ایرانیان همیشه حاشیه ها مهمتر و جذاب تر از اصل مطلب و نتایج حاصل از آن میباشد.

    

و ما نمیخواهیم قبول کنیم که هر عملی را نسبت به نتایج بدست آمده از آن میسنجند و ارزیابی میکنند و این همان واقعیت و عین خود حقیقت میباشد  .

مثلا در سال ١٣٥٧ ما خیال کردیم که میفهمیم و به فهم شعور و بلوغ سیاسی رسیدیم و تمام کسانیکه بر ما حکومت کردند را ستمگر و فاسد و دزد تصور کردیم و خود را تحت ستم و مظلوم احساس کردیم  وناموس و غیرت و اخلاق و دین و  ارزش ها را در خطر دیدیم ومحیط را خفقان آور و بسته احساس کردیم و زندگی بدون آزادی را بندگی دانستیم و فریاد زدیم که :

 ما  از خواب غفلت بیدار شدیم و میفهمیم و دیگر خودمان  میدانیم و میخواهیم سرنوشت خود را بدست خود بگیریم و .....

رفتیم عکس آقا را در ماه دیدیم ودوتا کتاب شریعتی خواندیم و امپریالیسم و کمونیسم و کاپیتولاسیون را توانستیم درست تلفظ کنیم و عکس چه گوارا و جمیله بوپاشا را تو اتاق زدیم و نشستیم فیلم قیصر و گوزنها را سیاسی نگاه کردیم و .....

سپس انقلابی شدیم و ریختیم در خیابانها و داد و فریاد کردیم وساختمان ها و بانک ها و مراکز و ساختمان های دولتی را  که در اصل آن هم برای مردم و جزء سرمایه ملی خودمان بود را آتش زدیم و درخیالات  خود , ما در یک  نهضت مردمی خود جوش  و بدون هیچ  کمکی  از اجانب و دول خارجی  یک انقلاب ! کردیم.

          

و چنان  شور برمان داشته بود و هیجانی داشتیم که میخواستیم برویم تا تمام ملل دنیا را هم از بند ظلم و زنجیر ستم آزاد کنیم و خودمان را پرچمدار آزادی و پیشرو دیدیم و فریاد میزدیم :

ای جمهوری اسلامی ما باتو به آزادی میرسیم و دست بیگانگان را از کشور کوتاه میکنیم  و استقلال بدست می آوریم و در مقابل تمام کشورهای استعمارگر می ایستیم و تا جان در بدن داریم با آنها مبارزه میکنیم و بساط ظلم و جور  آنها را برمیچینیم و بعد که به داد تمام مظلومان جهان رسیدیم  دنیا را گلستان میکنیم و ....

اما در عمل و در نتیجه , نه به جمهوری دست یافتیم و نه اسلامی شدیم!

و نه تنها آزادتر نشدیم بلکه بخاطر آزادی حتی آسایش و آرامش و امنیت خودمان را هم به باد فنا دادیم.

ولی انقدر استقلال یافتیم  و به خودکفائی رسیدیم که هر چه بخواهیم چینی ها برای ما میسازند وبه آن سطح از خودکفائی رسیدیم که  میتوانیم نیاز مان را با نفت بصورت پایاپای معامله کنیم  و بجای دلار برنج آمونیاکی و سرنگ آلوده و دمپائی ابری بگیریم... ,

و مجبور شدیم برای تهیه برای گوشت و مرغ و نفت و قند و چای تشکیل صف بدهیم و گاهی شب هم همانجا در صف بخوابیم , 

(( ولی خیلی عجیب هست که  با سی سال تجربه در صف ایستادن هنوز  یاد نگرفتیم که جا نزنیم و نوبت را رعایت کنیم!)) 

پس از سی سال و بیرون آمدن پرونده ها تازه  فهمیدیم که گوادلوپی بود و امریکا و اروپا نمیتوانستند در آسیا دو ژاپن را تحمل کنند  و کارتلهای نفتی اجازه تسلط بر قیمت و میزان تولید نفت  را به کشورهای دارنده نفت نخواهند داد و خودرائی را در اوپک تحمل نمیکنند و مشخص شد که برای  ساختن هرم قدرت وایجاد  نظم نوین جهانی  برای تک قطبی شدن جهان و برای فروپاشی شوروی , اول باید تغییراتی درحکومت ایران و وضعیت ایرانیان صورت بگیرد .

پس آنها درجلسات ,  برای معادلات و سیاست های کلان جهانی نقش و جایگاه  ایران را مشخص کردند و برای ایران حکومت جمهوری اسلامی در نظر گرفتند شروع به برنامه ریزی کردند و ...

ما  باور نداریم ونمیخواهیم قبول کنیم  که حرکت های مارا BBC هدایت میکرد و تصمیمات در لندن و نوفل لوشاتو و ریاض و بیروت گرفته شده بود و انقلابی های ما هم هر کدام در پشت پرده به CIA و موساد و 6 MI  و آویزان بودند...

(( و در حقیقت چندان نیازی هم به دستور دادن آنها نبود چرا که نشان دادیم و در جهالت سنگ تمام گذاشتیم  و در بلاهت گل کاشتیم و بعد رفتیم در خارج آنرا به زبانهای دیگر هم نوشتیم و سر تاپیاز ماجرا را برای همه آنها تعریف هم کردیم  ))

 

شاید هنوز کسانی از روی خیره سری و لجاجت و خجالت وخودفریبی بگویند :

 نه , ما درست فکر کردیم و نیت ما درست بود و ما میخواستیم ولی , اما , اگر , شاید , احتمالا اگر اونجوری نمیشد , خاله ما دائی میشد!

این افراد درمانده عصر پارینه سنگی فکری  , نمیتوانند و اصلا  نمیخواهند که به نتیجه برامده از کار خودشان بعنوان واقعیت و حقیقت کارشان نگاه کنند و بیاندیشند پس فکر میکنند که کارشان را یا منحرف کردند و یا دزدیدند که این خودش عذر بدتر از گناه میباشد .

ولی هم خودشان و هم همه میدانیم که گول خوردیم  و ندانسته و نفهمیده و نسنجیده آلت دست شدیم و  خودمان را بیچاره کردیم و نتیجه آن خیزش خلق قهرمان و بیداری توده ها و میهن پرستی و خشم ملی و آزادیخواهی و استقلال طلبی و دین خواهی ما شد , همین روزگار فعلی و کاسه چکنم چکنم در دست گرفتن وگفتن خودم کردم که لعنت بر خودم و همه چیز ما رفت بر باد ...

اما فکر نکنید که کار به همین جا ختم شدو ما از این فاجعه درس گرفتیم و پشیمان شدیم و  از آن بعنوان تجربه یاد میکنیم واین تجارب را  به  نسل آینده منتقل کردیم ویا برای جبران آن دست به تلاش و کوشش زدیم و  سعی در تکرار آن نکردیم و نمیکنیم...

نه ......

ما باز هم ادامه دادیم ...  

   

  
   

دوشنبه، دی ۰۹، ۱۳۹۲

مبارک باد ...

حماسه ! نهم ٩ دی

 روز غلبه خشونت بر تفکر ,

                                  روز تثبیت وقاحت بر نجابت ,

روز نمایش اقتدارموقت حرف زور

                                     برسر جنازه یک خواسته برحق ,


روز پیروزی یک نظراشتباه فردی 

                                 بر تفکر صحیح و عقل جمعی ,

بر تمام عبرت نگرفته ها از تاریخ 
                     
                             و برهمه غافلان از مکافات عمل   

                       میمون و  مبارکباد ...

نیاز شدید به فتوای مراجع و آیات عظام برای راه رفتن در خیابان

نیاز شدید به فتوای مراجع و آیات عظام برای راه رفتن در خیابان



در حالیکه دنیا درصدد دست یافتن به سرعت بالاتر برای حرکت و رفتن به فضا و  فتح کهکشان هاست و متفکران و عالمان و دانشمندان  آنها نیز  برای راه رفتن  انسان بر سطح سیاره مریخ و دیگر کرات مشغول پژوهش وتحقیق و  برنامه ریزی میباشند , علماء و متفکران و فقیهان بسیار دانشمند وخیلی فاضل فیضیه قم برای راه رفتن دو جنس مخالف از جماعت مسلمین با یکدیگردر روی زمین و در خیابان های ام القرای اسلام دچار مشکل شدند وابراز نظر میکنند و اظهار فضل مینمایند و از خود فتوا در میکنند !

فتوا درباره دختران و پسرانی که با هم راه می‌روند  

حضرات آیات عظام شبیری زنجانی،موسوی اردبیلی،روحانی ،مکارم شیرازی ،صانعی،جعفر سبحانی، به پرسش شفقنا درباره  نسبت فسق دادن به دختران و پسرانی که با هم راه می روند پاسخ گفته اند.
به گزارش شفقنا، متن پرسش مطرح شده و پاسخ این مراجع تقلید شیعه بدین شرح است:
دختران و پسرانی که بایکدیگر در حال راه رفتن هستند و فسقی مرتکب نمی شوند، آیا کسی مجاز است نسبت فامیلی یا محرمیت آنان را مورد پرسش قرار دهد؟

کسانیکه که مایل به خواندن فتاوی میباشند به آدرس زیر مراجعه کنند :
http://www.tabnak.ir/fa/news/367753

بعد خیلی جالب هست که آقایان از  ازدواج نکردن جوانان و بالا رفتن سن ازدواج و کاهش نرخ جمعیت , اظهار تعجب میکنند و بدنبال راه چاره برای  آن هستند !

آخر در مملکتی که برای راه رفتن (( دقت کنید , فقط راه رفتن )) در خیابان های آن نیاز به فتوای مراجع باشد و آنها برای راه رفتن باید حکم کنندو نظر بدهند و در کشورخودش فقط بخاطر راه رفتن ,  مورد بازجوئی  قرار بگیرد وازاو بازخواست بکنند و در صورت مقاومت و خواستن دلیل هم ممکن است کار به ضرب و شتم و منکرات و دادگاه انقلاب برسد , کدام آدم عاقلی  را ضی میشود که ازدواج کند و تشکیل خانواده بدهد تا یک بیچاره دیگر به نفوس مسلمین جهان اضافه کند و سبب بدبختی او شود ؟

         
 
حالا فقط کمی به فتوای یکی ازاین بزرگان دین و فروشندگان آخرت دقت کنید:

<<  حضرت آیت الله العظمی  موسوی اردبیلی :     بسمه تعالی
پرسیدن نسبت فامیلی اشکالی ندارد ولی آنها ملزم به جواب دادن نیستند و سوال کننده حق الزام آنها بر جواب را ندارد البته اگر به خاطر رعایت مصالح عمومی در این رابطه قوانینی وضع شده به قوانین مربوطه عمل شود.>>


آخر مرد ناحسابی ,

چطور وقتی الزامی به جواب دادن نباشد , پرسیدن نسبت فامیلی بدون اشکال خواهد بود ؟

اگر لزومی ندارد که سؤال کننده بسیار بیجا میکند نسبت فامیلی آنها را میپرسد !!

و اصلا چرا کسی کاری که الزامی ندارد و لازم نیست را باید انجام بدهد ؟

و در کجای دنیا راه رفتن دختر و پسر بر خلاف مصالح عمومی هست و بخاطر آن قانون وضع میکنند ؟

  
  

یکشنبه، دی ۰۸، ۱۳۹۲

حاجی های ایرانی با دلار آمریکائی در عربستان سوغاتی چینی میخرند!

حاجی های  ایرانی با دلار آمریکائی در عربستان سوغاتی چینی میخرند!


                 


آنهم نه یک میلیارد یا دو میلیارد تومان , بلکه هر سال نزدیک به ٨١٠ میلیارد تومان !

 [[ پارسینه : اين در حالي است كه با يك حساب سرانگشتي مي‌توان ميزان ارزي را كه زائران با خريد سوغاتي از كشور خارج مي‌كنند، بررسي كرد. براي نمونه، چند سالي است ​ به زائران تمتع و عمره ۳۰۰ دلار ارز پرداخت مي‌شود؛ يعني به حدود ۹۰۰ هزار زائر حج و عمره​ در سال حدود ۲۷۰ ميليون دلار ارز تعلق مي‌گيرد. حال اگر فرض كنيم زائران خانه خدا همين ۳۰۰ دلار را صرف خريد سوغاتي كنند، مي‌توان نتيجه گرفت هر سال چيزي حدود ۸۱۰ ميليارد تومان از سوي زائران سرزمين وحي از كشور خارج مي‌شود.]]

حال اگر نزد اکثر همین خداپرستان از خانه خدا برگشته بروی و بگوئی برای ساختن مدرسه یا نظافت شهر یا اسکان کارتن خوانها ,یا ساماندهی کودکان کار کمکی بکنید ...

چنان آه و ناله سر میدهند و ندارم و بدبختم میگویند که راضی میشوی هرچه پول داری به او بدهی!

گاهی آدم یقین میکند که در این مملکت ,
یا حماقت  مثل آنفولانزا مسری هست و سرایت میکند  ویا از طریق ژنتیک از پدر به پسر انتقال پیدا میکند ! 

شنبه، دی ۰۷، ۱۳۹۲

حد ترخص حکمی ناشی از کسر تعقل در مرز تمسخر میباشد!

حد ترخص حکمی ناشی از کسر تعقل در مرز تمسخر میباشد!

بار دیگر آفتاب علم و دانش از فیضیه قم تابان شد و نقطه عطفی در تاریخ اسلام بر جای نهاد و برای کمک به بشریت  و خدمت به انسانها و مبارزه با فقر و ریشه کن کردن اعتیاد و حل معضل طلاق و ساماندهی کودکان کار و ساختن فرصت شغلی برای بیکاران و پیشگیری از بیماری ایدز و جلوگیری از فرار مغز ها و کاهش آمار کشته های تصادفات جاده ای و آتش نگرفتن اتوبوس های اسکانیا و کباب نشدن مردم و درکل برای سعادت و آسایش امت همیشه در صحنه از تابلوهای ی حد ترخیص در جاده های قم پرده برداری شد.

              

خدمت آندسته از مردم غیورو انقلابی  که هنوز معنی حد ترخص را از نظر فقه اسلامی نمیدانند :

 حدّ ترخّص در اصطلاح فقه به مکانى اطلاق مى‌شود که مسافر با رسیدن به آنجا دیوار خانه‌هاى شهر را نبیند و اذان را نشنود.

(( در مورد نماز خواندن و روزه گرفتن مسافران مسلمان کاربرد دارد))

جای دارد که یکی از این فقیهان دانشمند و فاضل لطف کنند و توضیح دهند که:

 چگونه برای انسانهایی که همه آنها قوه بینائی و قدرت شنوائی یکسانی ندارند و درجه بینائی و شنوائی برخی بسیار کم و در سطح پایینی میباشد , چطور و با کدام عقل میتوان مسافت شرعی و حد ترخص یکسانی برای همه تعیین کرد و مشخص نمود ؟

مگر همه میتوانند بطور یکسان در فاصله مشخص شده فوق دیوار خانه های شهر را ببینند یا نبینند ؟

یا مگر همه شنوائی یکسانی دارند که از فاصله تعیین شده شما صدای اذن را بشنوند یا نشنوند ؟

و برای تائید حماقت و تکمیل بلاهت چنین میگویند :

[[ در اینکه معتبر در حدّ ترخّص، تحقق یکى از دو ملاک یاد شده (ندیدن دیوار خانه‌هاى شهر و نشنیدن اذان) است، یا هر دو باهم، و یا نشنیدن صداى مؤذن به تنهایى و یا ندیدن دیوار خانه‌هاى شهر به تنهایى، اختلاف است. قول اوّل به مشهور متقدمان و قول دوم به مشهور متأخران منسوب است!!]]
 

جمعه، دی ۰۶، ۱۳۹۲

چرا مدعیان جنبش سبز از محاکمه موسوی - کروبی استقبال نمیکنند؟

چرا مدعیان جنبش سبز از محاکمه موسوی - کروبی  استقبال نمیکنند؟


در حالی که محمد جواد لاریجانی خبر از آغاز روند قضایی  (( حصر ))  موسوی و کروبی «در آینده نزدیک» داد , اما هیچ واکنشی از جانب جرس و کلمه و هواداران و طرفدارانی که آن دو را رهبرشان میدانند و برای آنها روزشمار درست کردند و در فراق آنها ناله ها سر دادند و شعر گفتند و از غم دوری آنها اشک ریختند ! دیده نشد و این خبر را که میبایست برای آنها خبر خوب و خوشی باشد اصلا پوشش ندادند !

و عجیبتر آن است که مدعیان پیروی از رهبران سبز با وجود آنکه به بیگناهی و ناحق بودن حصر و پاک بودن  و مظلومیت آنها  اقرار میکنند و باور دارند , اما انگار از محاکمه آنها میترسند و وحشت دارند !!

و بسیار جالب است  در حالیکه  جرس و کلمه و طرفدارانشان باید از این موقعیت برای اثبات بیگناهی آنها استقبال کنند و آنرا غنیمت بدانند و میبایست برای محاکمه علنی آنها پایفشاری کنند و اصرار بورزند و یکپارچه خواهان آن باشند و برای اجرای آن تلاش و کوشش کنند , به نوشتن مطلب درباره  فساد مالی ترکیه و قرداد ژنو و مرگ علی اکبر پرورش و خاطره نویسی از دوران حصر منتظری سرگرم و مشغول میباشند!

که اینجا ما به شک افتادیم که آیا واقعا آنها دغدغه آزادی رهبرشان را دارند و خواهان آن هستند ؟

یا هنوز نفهمیدند و دوزاری آنها کج است و جا نیفتاده و قادر به درک مطلب نیستند ؟

و یا با آینده نگری دریافتند که با آزاد شدن موسوی و کروبی باید دکان خودشان را ببندند و کاسه کوزه هایشان را جمع کنند و قصه آنها هم بسر خواهد آمد , بنابرین خودشان را به نفهمی میزنند و به روی خودشان نمی آورند؟

آیا واقعا این عدم واکنش و بی توجهی مدعیان و طرفداران و هواخواهان موسوی و کروبی فقط  بخاطر مطرح شدن  و ماندن در موقعیت فعلی خودشان نیست که راضی به جریان افتادن پرونده آنها و محاکمه و مشخص شدن وضعیت رهبران خود نمیباشند و بی توجهی و و عدم استقبال شان نشانگر این مطلب نیست ؟         

مگر دیوانه هستیم ؟ اول نوحه و گریه بعد شوخی و خنده !

مگر دیوانه هستیم ؟ اول نوحه و گریه بعد شوخی و خنده !

پرودگار مردم ایران را از دست این دیوانه ها نجات دهد !
 
آخه کدوم آدم عاقل و بالغ  و فهمیده ای,  بعد از نوحه خواندن و بر سر و سینه کوفتن و عر زدن و  اشک ریختن و ....

میشینه شوخی میکنه و جوک میگه و غش غش  میخنده ؟

زیاد راه دور نروید......

همین حاج سعید حدادیان و بقیه کسانی که در عکس زیر مشغول آتیش بازی و قور قوری کردن و سیخ بازی و ویلون زنی  و کرکر خنده بعد از نوحه خواندن و زوزه کشیدن هستند :

 
 
سعید حدادیان در واکنش به اظهارات استاندار یزد:
 
 
سعید حدادیان یکی از مداحان تهران
 
به این گفته استاندار یزد که :
 
«مردم این شهر بر اثر مجالس زیاد روضه و عزاداری دچار افسردگی شدند»
 
واکنش نشان داد.
 
منبع خبر : http://www.ostanban.com/
 
 

در هر صورت , این اقدام تحسین برانگیز پیرزن انگلیسی میباشد!

در هر صورت  , این  اقدام تحسین برانگیز پیرزن انگلیسی میباشد!




او ل خبر را بخوانید ؛

شبستان: پیرزن 92 ساله انگلیسی ساکن شهر «سوئین داوون» برای کمک به کودکان سرما زده سوریه 400 پلیور بافت.این کمک رسانی در پاسخ به فراخوان انجمن « دست در دست برای سوریه» صورت گرفت !

حالا یکدقیقه فکر کنید ...

خانم هائی که دستی در بافندگی دارند لطفا بگویند :

بافت هر پلیور برای یک زن جوان کدبانوی قبراق و سرحال و فرز , چقدر طول میکشد ؟

من فکر نمیکنم که کمتر از یکروز باشد !

خوب یک پیرزن ٩٢ ساله چطور ؟

اگر ٣ روز حساب کنیم ....

ایشان از قبل از درگیری های سوریه مشغول بافتن پلیور برای بچه های سرما نزده سوریه بودند !



مادر بزرگ من در سن ٩٢ سالگی وقتی میخواست یک سوزن را نخ کند , پس از صبحانه شروع میکرد و بعد از اذان ظهر هنوز نخ نکرده   میگفت : بزار نمازم را بخوانم , بعد آنرا نخ میکنم ......

آنهم نه بخاطر  ندیدن و سوی چشمها و بینائی اش بلکه فقط بخاطر لرزش دستها .....

البته بقول مش قاسم : از این انگلیسیای بی ناموس هر چی بگی بر میاد .....

اما بهتر بود که این مادر بزرگ پر تلاش و بشر دوست و یتیم نواز ٤٠٠ بار به دولت و حکومت انگلیس میگفت که :

 ساخت سلاح و تسلیحات جنگی و شیمیایی  و وسایل کشتا ر جمعی را متوقف کند ودست از دخالت در امور دیگر ملل بخاطر زیاده خواهی و منفعت طلبی بردارد....

  

ای کاش تربت امام حسین خریت را درمان میکرد وحماقت را شفاء میداد !

ای کاش تربت امام حسین خریت را درمان میکرد وحماقت را  شفاء میداد !



واقعا چقدر حماقت و خریت لازم است که کسی باور کند که :

[[ در بعضی از دعوات از حضرت بقیه‌ا... امام عصر رسیده است:
هر که این دعا را با تربت امام حسین(ع) در قدحی بنویسد و دست خود را بشوید !
و با انگشت شهادت به مریض دهد تا بخورد صحت یابد.]]
 
(( و اگر پاهایش را هم در آن بشوید حتما الله گناهانش را به حساب  پسر همسایه شان مینویسد و اگر آنرا با انگشت شست دست چپش در حلقوم بیمار بتپاند, پدر بزرگ مرحومش هم زنده میشود .....))
 
[ این دعا را حتما باید بخوانید هر چند که میدانم هیچکدام آنرا نمیفهمید و به دنبال معنی آن نمیروید...] 

بِسْمِ الله الرّحْمنِ الرّحیم
بِسْمِ اللهِ شِفاءً وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهِ اِکْفاءً اَذْهِبِ البَأسَ رَبَّ النّاسِ وَ اشْفِ اَنْتَ الشّافی شَفاءً وَ
اَنْتَ الْکافی کِفاءً لا یُغادِرُ شِفاءَکَ سُقْماً وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِه اَجْمَعینَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

خداوندا , پروردگارا , به این جماعت یک جو عقل عنایت بفرما 

درمان بیماران سرطانی با تربت امام حسین(ع) - عقیق 

شفای نوه یک مرجع تقلید با تربت حضرت سیدالشهداء(ع) 

شفای بیمار سرطانی باخواندن حدیث کسا و خوردن تربت امام حسین(ع ... 

فوائد بی نظیر تربت امام حسین(ع) - عاشورا 

درمان بیماران سرطانی با تربت امام حسین (ع) - شیعه آنلاین 

شفا بخشي تربت امام حسين 

شفا یافتن بیمار با تربت امام حسین (ع) - بیتوته 


 :: خبرگزاری رسا - آثار و برکات تربت امام حسین

آثار و برکات تربت پاک سيد الشهداء علیه السلام - دفتر فناوری اطلاعات 

نور - تربت سرخ(4): تربت حسین(ع)، شفا می دهد

پنجشنبه، دی ۰۵، ۱۳۹۲

زنجیره انسانی برای کارون , برای هامون , برای ...

زنجیره انسانی برای کارون , برای هامون , برای ...




بعد از زنجیره انسانی رود کارون  در آستانه ورود رئیس سازمان محیط زیست کشور معصومه ابتکار  به منطقه سیستان، زنجیره انسانی هامون هم در فرودگاه زابل تشکیل شد.

قصدم اصلا دلسرد و مایوس کردن این عزیزان نیست , ولی از زنجیره های انسانی قبل چه نتیجه ای گرفتند  که شما بگیرید ؟

دوستان محترم و دلسوز , زنجیره انسانی را برای مسئولینی تشکیل میدهند که آدم باشند و بفهمند !

اگر شما دیدید که در فرانسه و یا نروژ و یاسوئیس فعالین و جوانان و مردم زنجیره انسانی میبندند و وآنرا یک متد و روش موثر برای نشان دادن مخالفت و یا قبول درخواست خودشان میدانند , برای این هست که حکام و مسوولین و مدیران آنها آدم هستند و فهم و شعور دارند و حرف حساب سرشان میشود !

اما شما برای چه کسی نیرو و وقت خودتان را بهدر میدهید ؟

برای مشتی دزد و دلقک و بیسواد ی که حتی معنی زنجیره انسانی را نمیفهمند و اعتراض شما را توهین به فهم نداشته خودشان تصور میکنند ؟

زنجیره انسانی را برای مخالفت و یا درخواست از مقام و مسئولی تشکیل میدهند که خودش را به کوری و کری نزده باشد !

زنجیره انسانی را در صورتی مجددا تشکیل میدهند و میبندند که که کارائی خود را به اثبات رسانده باشد و از آن نتیجه گرفته باشند .

           

این مدیران و مسئولان و نمایندگانی که میبینید فقط مشغول دله دزدی و اختلاس و رانت خواری هستند و اگر سطح دانش و معلومات آنها را از محیط زیست روی هم بریزید از یک مأمور پارک هم کمتر میفهمند و تجربه دارند.

و حتی اگر با چماق هم بر فرق سرشان بکوبید , بازهم کاری نمیکنند , چون واقعا نمیفهمند و نمیدانند که چکار باید بکنند و چه عکس العملی نشان دهند !

شما باید بجای کارون و هامون بدور مجلس و وزارت خانه ها زنجیره انسانی بکشید واز ورود آنها به محل کارشان  ( دکان دزدی و اختلاس شان  ) جلوگیری کنید , تا یک نفر که حرف حساب میفهمد و به اندازه یک انسان معمولی فهم و شعور و سواد دارد بجای او بیاید تا به برای مخالفت شما ارزش قائل شود و به درخواست شما رسیدگی نماید .

مطمئن باشید که این روش و راهی که گفتم  هم بهتر و هم سریعتر و هم کار آمد تر میباشد .

        

یک نکته جالب و قابل تعمق و تفکر

یک نکته جالب و قابل تعمق و تفکر



آیا تا بحال به زمان نوشتن مقاله و مطالب و نظریات صاحب قلم های نامی و اسم و رسم دار جراید و روزنامه ها و وبسایت ها دقت کردید؟

اگر کمی دقت کنید خیلی راحت متوجه خواهید شد که آنها در مورد خبرهای مهم 
و بزرگ و حتی جنجالی ترین خبر های روز ,  همیشه چند روز یا چند هفته بعد
مقاله ای مینویسند و نظر خودشان را بیان میکنند!

و ای کاش مسئله به همین جا ختم میشد ودلیل آنرا  گرفتاری و مشغله میدانستیم !

اما اینطور نیست و در واقع با یکنوع سرقت نظری  و رذالت اخلاقی روبرو هستیم .

تقریبا تمامی آنها با حوصله تمام نظریات منتشر شده در باره خبرمربوطه و سوژه مقاله خودشان  را میخوانند و سپس نظریات جالب و پر طرفدار را گلچین نموده و با اضافه کردن چند ( و )  , ( یا ) , (با) و ( اما ) و ( اگر) عین هما ن نظرها را کپی کرده (( بسیار جالب است که برخی با همان غلط های املائی آنرا در مقاله خود کپی میکنند !)) و در آخر با یک پیشبینی پیش پا افتاده آنرا به اتمام میرسانند و برای نشر میفرستند و بخورد مخاطبان و خوانندگان میدهند ! 

وعده ای سبکسر  و بیسواد و نا آگاه هم برای آن به به و چهچه میکنند و  بدین ترتیب آنها خودشان را خبرنگار و ژورنالیست و مقاله نویس و صاحب نظر تصور میکنند و میدانند و معرفی میکنند!!

و در حالیکه منتقدان و مقاله نویسان و صاحب نظران و صاحب قلم های جهان با کوشش و تلاش در صدد کسب آگاهی بیشتر برای نوشتن و تحلیل مطالب قبل از 
وقوع و نشر و پخش اخبار میباشند تا بدینوسیله از بروز آن جلوگیری کنند و
یا آنرا به سمت و سوی مورد دلخواه خودشان هدایت و کنترل بنمایند ,
 صاحب نظران و صاحب قلم ها معروف ما پس از اظهار نظر کاظم آقا بقال و فراموش شدن خبر , با احتیاط بسیار  و رعایت کامل خود سانسوری نظر
خودشان را ابراز میکنند اقدام به نشر و پخش آن میکنند  .
واقعا خسته نباشید ....

 
  

سه‌شنبه، دی ۰۳، ۱۳۹۲

به جای آن کاری کنید که مردم خوششان بیاید !

به جای آن کاری کنید که مردم خوششان بیاید !

            


*اسفندیار رحیم‌مشایی یک تئوری بیشتر نداشت و آن اینکه می‌گفت :

کار اساسی نکنید چون خرج کار اساسی زیاد است و به جای آن کاری کنید که مردم خوششان بیاید.

از خودش شنیدم که گفت:

 درست کردن یک بزرگراه خیلی خرج دارد و یک ماه بعد هم کسی به یاد ندارد که چه کسی آن را ساخته است.

 * راجع به وزارت اطلاعات و وزارت ارشاد با ایشان ( داش محمود )صحبت کردم...

در حدود یک ربعی که من صحبت می کردم ایشان زیر شیشه میز را درست می‌کرد.

* در آخرین هفته دولت، دفتری را که مهندس [میرحسین] موسوی در آن کار می کرده به صورت ۱۵ ساله به یک شخص بسیار محترم !حقیقی ولی با عنوان حقوقی واگذار شده، دولت بعد آن دفتر را بگیرد یا نگیرد؟

* مرحوم دکتر مجید شریف که جزو مقتولین مظلوم قتل های مشکوک بود کتاب آقای روژه گارودی را ترجمه کرده بود یعنی افراد منتسب به نهضت آزادی موضوع افسانه پنداشتن هولوکاست را اولین بار در جامعه ما ترجمه کرد پس مساله کشف آقای احمدی نژاد نبود.

اینها گفته حسام الدین آشنا مشاور اطلاعاتی احمدی نژاد در زمان شهرداری و مشاور روحانی در حال حاضر میباشد! 

    

مشاور رئیس جمهور  و سرپرست مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری این موضوع را به مجله «اندیشه پویا» گفته است.
 
 احمدی نژاد در بیت رهبری ادعای بودن در گردان شهادت را دا شت و با کله به خط مقدم دشمن رفتن و عملیات انتحاری را  کرد ,اما  آقای آشنا معتقد است که او جز یگان تخریب و  تخریب چی بوده و تمام مواضع و راه ها و پست های دولت را در آخرین هفته های ریاستش مین گذاری کرده :
 
* برخی از مین‌ها کشف شد برخی هم در آستانه انفجار است و فقط کافی است که پایمان را از روی آن برداریم!

در موضوع یارانه ها پای ما الان روی مین است نه می توانیم ادامه دهیم و نه می توانیم قطع کنیم آیا به مردم می توان گفت که اشتباه شده است؟ مسکن مهر هم همین طور است!



* صداوسیما هشت سال نمایشگاه بین المللی را می‌خواست، به او ندادند و یک باره در هفته آخر کاری دولت آن را به صداو سیما دادند. این مشخص است که در دولت بعدی نمایشگاه را به صداو سیما نخواهند داد و این یعنی گذاشتن مین در رابطه صداوسیما و دولت جدید."
 
* در یک مورد دیگر دولت آقای احمدی نژاد، "شرکتی را که ۱۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان قیمت دارد به آستان قدس واگذار کرده که باز هم مشخص است دولت بعدی آن را ابطال می کند و این می شود مین گذاری در رابطه آستان قدس و دولت تازه......
 
ایشان به گفته خودش مدت کوتاهی در دوره شهرداری آقای احمدی نژاد در جلسات مشورتی که او تشکیل داده بوده شرکت می کرد , اما می گوید که محمدرضا مهدوی کنی (رئیس فعلی مجلس خبرگان) او را از رفتن به جلسات منع کرد!
 
(( ای کاش  کنی ,  مقام عظما را از نزدیک شدن نظرش به نظر احمدی نژاد منع  میکرد )) 
 
     
 
فقط من نمیدونم هشت سال زبان اینها در کجا یشان بوده که حالا زبان باز میکنند ؟
 
اما یک نتیجه کلی میتوان گرفت :
 
 برای همه اینها منافع شخصی و پست و مقام و خدم و حشم ,
از ویرانی کشور و بدبختی مردم مهم تر و عزیز تر است .//
  
  

دوشنبه، دی ۰۲، ۱۳۹۲

اندر کرامات مرحوم آقا مجتبی !

اندر کرامات مرحوم آقا مجتبی !
 



من کاری به آقامجتبی تهرانی ندارم و اصلا نمیشناسمش  ولی چون دستش از دنیا کوتاهه میگم : خدا بیامرزدش و نور هم به قبرش بباره....

ولی از زنده هائی که دست از سر مرده ها هم بر نمیدارند در تعجبم که چه چیزهائی برای آنها ملاک هست تا یکی را قبول داشته باشند؟

تا  اورا الگو قرار بدهند و برای فقدان او پرپر بزنند!

اول تعریفش را بخوانید بعد به چند چشمه از کارهای که برای دوستدارانش کرامات محسوب میشه نگاهی بندازید...

 بعد ببین ثقل زمین کجاست و تو در کجای آن ایستاده ای ؟

سالگرد پرکشیدن آقا مجتبی


در آستانه اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و مصادف با سالگرد رحلت استاد اخلاق آیت الله العظمی حاج شیخ مجتبی تهرانی (ره) امروز برگزار شد.

در همین چهارچوب، «تابناک»، منتخبی از خاطرات نقل شده از ایشان را به نقل از کتاب خاطراتش می‌ آورد، به امید آنکه راهی که این عارف بزرگ پیمود را در پیش بگیریم.......

http://www.tabnak.ir/fa/news/366400/عالمی-که-تنها-45-دقیقه-در-شبانه-روز-می‌خفت 

1- ایشان می‌گفتند: «اگرخواستی صدقه بدهی، همین‌طوری صدقه نده؛ زرنگ باش، حواست جمع باشد، صدقه را از طرف امام رضا علیه‌السلام برای سلامتی آقا امام زمان‌عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بده.

[ پول از جیب تو بره .... بگی از طرف امام رضا .....برای سلامتی امام زمان !! این  زرنگیه ؟]

٢-یکی از آقایانی که از علاقه مندان حاج آقا هم بود، بچّه‌دار نمی‌شد و می‌خواست زن دوم بگیرد. خدمت حاج آقا آمد تا اجازه بگیرد. حاج آقا فرمودند: «قبول داری آن خدایی که از زن دوم می‌خواهد به تو بچّه بدهد، از زن اوّل هم می‌تواند بدهد؟!» گفت: «بله!» حاج آقا گفتند: «بله؟! یا سِفت بله؟!» گفت: «سِفت بله!» گفتند: «اگر سِفت بله، پس زن دوم نگیر و برو، از همین زن اوّل بچّه‌دار می‌شوی! من دعا می‌کنم!» این آقا کمی بعد دوقلو بچّه‌دار شد!

[ این حرفو هر چند نمیتونم بگم که خدا لنگ دعای حاج آقا بوده اما هیچ کار خدا بی حکمت نیست و بهتره آدم در کار خدا دخالت نکنه ولی  .....چشم بسته قبول میکنم , فقط اسم و آدرس این بابا رو به من بدید .....!]

٣-  گفتم: من صبح می‌روم سر کار و مسؤولیّت اداری‌ دارم، بعد از ظهر که برمی‌گردم افطاری می‌خوریم و بعد هم خودم را برای اینکه خدمت شما برسم، آماده می‌کنم. بعد تا برسم خانه، ساعت دوازده می‌شود، تا آماده خواب بشوم، خلاصه من چهار ساعت می‌خوابم. ایشان فرمودند: «چهار ساعت می‌خوابی»؟ گفتم: حاج آقا! پس چقدر بخوابم؟ ایشان گفتند: «آقا! جدّاً چهار ساعت می‌خوابی»؟ من یک شیطنتی کردم گفتم: شما چقدر می‌خوابید؟ من امیدوارم آن‌هایی که می‌شنوند به دقّت بشنوند و باور کنند. ایشان فرمودند: «چهل و پنج دقیقه». من مغلطه کردم و گفتم: حاج آقا! بعد از نماز صبح، چهل و پنج دقیقه؟ فرمودند: «نخیر؛ مغلطه نکن پسر! چهل و پنج دقیقه».

[ چرا امیدواری ؟ با چه عقلی باور کنم ؟ والله دانشمندان میگویند : آدمیزاد باید ٨ ساعت بخوابه .....!!چون بیخوابی سبب اختلال مشاعر و هزار درد بی درمون دیگه میشه !حالا چرا فقط ٤٥ دقیقه ؟ نمیشد سرراست یکساعت باشه ؟ احتمالا ٤٥ دقیقه میخوابید و هفت ساعت و پانزده دقیقه چرت میزد !یا ساعت خانه خراب بوده !یا ٤٥ دقیقه حاجی با ٤٥ دقیقه ما فرق میکرده !!]

٤- به همسایه جوانی که بیکار شده بود، ‎گفتند: شما برو شاه‎عبدالعظیم زیارت کن. زیارت که کردی بگو: آقا! من بیکارم، همین. هیچ چیز نمی‎خواهد بگویی؛ خودش گفت: من برگشتم خانه، صبح زود یکنفر زنگ زدند گفت: حسین! بیکاری؟ گفتم: آره. گفت: الآن بیا فلان جا! من رفتم، مرا گذاشت سر کار. می‌گفت: کارش سبک است؛ یعنی خیلی مهم نیست ولی سر کار رفتم؛ ماهی این‎قدر به من می‎دهد و در حال حاضر مشغول هستم.
[ آقا من هم بیکارم ..... هی آقا با توام , میگم من بیکارم ..... مشتی این دوزاری رو بگیر و ما روهم تحویل بگیر ...میگم بیکارم ... هووی عمو , من بیکارم ...... آقا به قمر بنی هاشم منهم بیکارم .... هی شازده , جون مادرت , منهم بیکارم .....
یعنی احمدی نژاد این حاجی رو میشناخته ؟ من جای یارو بودم میرفتم میگفتم: من بیکارم ولی به جای کار بهم پول بده ....]

اینها میدونند که  دهخدا و باغچه بان  کی هستند و چه کاری انجام دادند و سالگرد شون کی هست و چه روزیه ؟






 

جمعه، آذر ۲۹، ۱۳۹۲

وظیفه روحانیت و شغل روحانیون

 وظیفه روحانیت و شغل روحانیون 
 
  عجب شغل مزخرفی هست این آخوندی و چه آدمهای بیخودی هستند این ملاها ........


 

همه کارشون با مرگ و مرده و عزا و گریه و ناله ومردن هست و اگر هم مجالس عروسی برای خواندن خطبه هم میرن , صدای موسیقی رو قطع میکنند وهیچکس نمیخنده و نمیرقصه تا گورشونو گم کنند و برن  ....

دیدید ؟

فقط روضه میخونند .




و یا دارند گریه میکنند ...





یا  مردمو گریه میندازن ...





جدیدا هم که شدند ناظر  بر ذبح شرعی !





یعنی بازهم کارشون با مرگ و کشتن و اینهاست ... 

تا حالا جایی خوندید یا شنیدید که یکی از اینها چیزی کشف کرده باشه یا اختراعی کرده باشه که  بدرد مردم بخوره ؟





آخه تورو خدا اینو ببین ....




لابد داره  فکر میکنه خدا , اون عظمت کائنات رو ول کرده و چارچشمی زل زده به این که ببینه مبادا گردن یه مرغ کمی کج بریده شده باشه و این نفهمه و بره اون دنیا گرز آتشین تو ماتحتش فرو بکنند ...

بدبخت اونهائی که آویزون اینها میشن!
ببین اونها دیگه چی هستن که اینا براشون آدم حسابی هستن...



و بیچاره کسانیکه میخوان از بغل اینها دربیارن و بدن به زن و بچه شون بخوره .... 




 

چرا یکی از دولتمردان و مسئولانی که دزدی کردند را اینطور شلاق نمیزنید؟

چرا یکی از دولتمردان و مسئولانی که دزدی  کردند را اینطور شلاق نمیزنید؟




میگویند حد و مجازات اسلامی اجرای عدالت هست !

پس چرا این عدالت فقط برای افراد بدبخت و بیچاره و بدون پول و پارتی اجرا میگردد ؟

آیا زور اسلام فقط به مردم عادی میرسد ؟

آیا قوانین اسلامی شامل حال آقایان و آقازاده ها نمیگردد ؟

اسلام , اسلام که میگن ........اینه ؟ 

موهبتی بنام آرامش وکمبود آن در زندگی ملت شریف و متشنج ایران

 موهبتی  بنام آرامش وکمبود آن در زندگی  ملت شریف و متشنج  ایران



آرامش یکی از موهبت های بزرگ در زندگی انسانهاست.

زندگی  بدون آرامش یعنی عذاب , یعنی همان زجردیدن و درد کشیدن و بی گمان همان جهنم است .

تمام جوامع بشری و همه مردم دنیا خواستار یک زندگی آرام و خواهان آرامش در جامعه و محیط اطراف خودشان میباشند و برای بدست آوردن آن تلاش میکنند .

اما انگار در فرهنگ لغات ما ایرانیان دیگر کلمه ی آرامش وجود ندارد و ما هم نعمت آرامش را از یاد برده ایم ونیاز به آنرا  فراموش کردیم.

 روزهای  ما پر از اضطراب و تشنج و تنش است و اگر نداشته باشیم هم برای خودمان میسازیم !



 شبهای ما با ترس و نگرانی از فردا به صبح میرسد.

و پنداری این دل نگرانی ها و تنش ها و اضطراب ها جزئی از زندگی ما شده و به آن عادت کردیم .

هر لحظه منتظر شنیدن خبر بدی هستیم .

هیچکس از یکساعت بعد خودش خبرندارد  و به آن مطمئن نیست ,  چون وضعیت زندگی ما دارای ثبات نیست .

محیط اطراف ما پر از هیاهو و سرصدا و همهمه و تشنج و درگیری میباشد .

ما با هم حرف نمیزنیم بلکه بر سر یکدیگر فریاد میکشیم .

ما باهم زندگی نمیکنیم بلکه یکدیگر را تحمل میکنیم 

بیشتر حرفهای ما درباره گذشته است وبیشتر اوقات ما صرف افسوس خوردن
میگردد .  

همه درصدد بدست آوردن بیشتر و باز هم بیشتر داشتن هستند و قناعت دیگر برای ما مفهومی ندارد .

لوازم و وسایلی که برای آسایش انسان ها ساخته شده و مایه آرامش آنها میباشد برای ما تبدیل به کا بوس و تهیه آن مایه درد سر شده ...

چرا که تهیه آن مستلزم جان کندن وحرص خوردن و  سگدو زدن واسیر روزمره گی شدن است , و نداشتنش هم  مایه اندوه و کمبود و حسرت و خون دل خوردن میباشد.

برای ما دیگر کاربرد و کارآئی محصولات و اجناس مهم نیستند , بلکه فقط به داشتن آن فکر میکنیم !

که داشتن آنهم خود معضل و دردسر دیگری برای ما خواهد بود . 

ما بقدری از آرامش دور شدیم که دیگر آنرا نمیبینیم و به آن فکر نمیکنیم .

حتی دیگر تصور یک زندگی با آرامش و ثابت و مطمئن برای ما سخت و یا غیرممکن شده ...

اکثرا منتظر وقوع یک انفجار هستیم و انتظار آنرا میکشیم......

 انگار که با خودمان لج کردیم و لجبازی میکنیم!

 و نمیدانیم و یا  نمیخواهیم بدانیم که ما هم میتوانیم یک زندگی راحت و آرام داشته باشیم و شب را بدون نگرانی و دلهره از فردا و با آرامش بخوابیم. 

   
   

       

احمدی نژاد چی شد و کجا رفت و چیکار میکنه ؟

احمدی نژاد چی شد  و کجا رفت و چیکار میکنه  ؟



آقایون کسی اطلاع نداره و نمیدونه که این رئیس جمهور سابق , دکتر محمود احمدی نژاد و یا بقول خودش " داش محمود " کجاست؟

ودوباره داره کی و بدبخت میکنه و اصلا  چیکار میکنه و سرش به چی گرمه ؟

راستی کسی از دادگاه دوم ایشون خبری  نداره ؟

چی شد ؟

هنوز دادستان و قاضی را بدهکار و محکوم  نکرده  ؟

یا هنوز تفهیم اتهام نشده ؟

یا شاید هنوز هم آقایون و قوه قضائیه را به سنبل پسرش هم حساب نمیکنه و دادگاه نمیره ؟



خدائی این دادگاه برای همه خیلی مهمه , 

 از ملت انقلابی غیور  و خلق قهرمان و  ایرونی های آریائی  و امت همیشه در صحنه و کمون ها و توده های اجتماعی تا مردم  بدبخت و گرفتار ایران , همه و همه بیصبرانه منتظر شنیدن سخنان و اعترافات احمدی نژاد هستند .

نه بخدا...

نه  به حضرت عباس ,  نه ...

یه وقت فکر نکنید برا پولش میگیم ها ....

فقط همینجوری خیلی دوست دارند بدونند که این پوله چی شد ؟

و چه جوری بالا کشیدنش ؟

والله من خودم با بدبینی و شک و به جیب گشاد و دهن باز آقایون و با تساهل و تسامح در حساب دودوتا , با  یه حساب منصفانه و سر انگشتی هرجوری حساب کردم  با همه ریخت و پاش ها و بذل و بخشش ها و اختلاس ها و دزدی ها باز هم  باید دویست تا دویست و هفتاد میلیارد دلار پول  نقد و اگر نبود طلاهائی که از ترکیه خریدند , اون گوشه کنار یا  ته خزانه باقی مونده باشه !

باور کنید که ما نه حسودی میکنیم و نه بخیل هستیم , 

 نوش نوش جانتون , زرنگید , میتونید , میکنید ...

تازه ما که مثل برادرای ارزشی و بسیجی های مخلص , خشتکمون را برای حفظ نظام جر ندادیم و خدمت صادقانه و بی ریا براتون نکردیم که ازتون متوقع باشیم ...

فقط همینجوری میخوایم بدونیم چه جوری اونهمه پولو بالا کشیدند که صدای آروغ زدنشونو هم ما نشنیدیم ؟ 

استغفرالله یه وقت فکر نکنید که مردم میخوان حساب و کتاب کنند و پول نفت شونو بگیرن ...

نه , دیگه توبه کردند و به قبر شش در چهار جد و آبادشون هم میخندن اگه دیگه اسمشو بیارن !

میگن  " اگه هوسه یه بار بسه "
 
هول زدند که پول نفت بیاد سر سفره هاشون که سفره و بشقاب و قاشق چنگال و در کل ,  آش رو هم با جاش بردند ......

دیگه التوبه ......

چشممون هم کور و دندمون هم نرم پول گاز میدیم , نفت میخوایم چیکار ؟

آقا تورو خدا این دادگاه رو راه  بندازین ,

ظریف هم دیگه تو فیسبوک چیز میز جالب نمی نویسه ,

حوصله مون سر رفت ........