وظیفه اصلی روحانیون ادیان ابراهیمی چیست ؟
همه روحانیون دینی اعم از آخوند و کشیش و خاخام و ......، وظیفه خود را هدایت بشر به سوی خداوند و بهشت میدانند و این امر را چنان جدی گرفتند که برخی از آنها ادعای ارتباط و واسطه بودن مابین خدا و بشررا دارند و آنرا نیز به مردمان ساده دل القاء کرده و آنها را میفریبند و از این راه ارتزاق میکنند و روزگار میگذرانند .//
و به گواه تاریخ هر زمان که آنها قدرت را در دست گرفتند و توانستند بر مردم حکم برانند ، آن دوره سیاهترین دوره برای آن سرزمین و مردم بوده و با وعده بهشت در آن دنیا ، زندگی آنها را در همین دنیا تبدیل به جهنم کردند .//
اما وظیفه اصلی آنها بدهکار کردن مردم به خدا ، البابت خلقت ناخواسته است و بس !
و با بدهکار کردن بشر به خداوند ، آنها نقش گماشتگان شخص طلبکار که خدا باشد را بازی میکنند و به هر مکر و کلک و نیرنگی که شده برای این بدهکاری مبلغی مشخص کرده و آنرا بصورت نقدی و یا جنسی و یا بیگاری ، از مردم وصول میکنند و عدم پرداخت آنرا سوختن و بریان شدن و با اره دونیم شدن و در آبجوش آب پز شدن و ...در جهنم بیان میکنند و با داستان های ساختگی که اگر فقط کمی مردم به آن دقت کنند میتواند سبب خنده و شادی و انبساط خاطر آنها شود ، ترس از عذاب را چنان در دل آنها می اندازند که حتی در خواب هم آرامش نخواهند داشت .//
اما آیا براستی ما بابت زندگی پر مشقت و پر از سختی و رنج و دلهره ، به خدا بدهکاریم ؟
و باید بابت اینهمه رنج و مصیبت و امتحانات و آزمایشات گوناگون درد آلود از او سپاسگزار و شاکر باشیم؟
میگویند بابت نعمت ها که با آن زنده میمانیم ، باید شکر گزار باشیم !!
مگر من از خدا التماس کردم و خواهش تمنا کردم که مرا به این دنیا بیاورد ، که بابت لقمه نانی که همچون سگ بدنبالش باید دوید و آنرا از کام پلنگ باید در آورد، تا بخوریم و زنده بمانیم ، از خالق تشکر کنم ؟
که حق با حافظ شیرین سخن است که میگوید :
دولت آنست که بی خون دل آید به کنار
ورنه با سعی و عمل باغ جنان اینهمه نیست
که خدا پدرش را بیامرزد که حرف درستی زده ، بله ....،
اگر بشر بدون رنج و تعب و بدون خوردن خون دل و بی رنج و محنت ،روزگارش میگذشت و میگذراند ، جای داشت که از فراهم کننده و سازنده آنها قدردانی و سپاسگزاری کند ، اما ، حتی تمام باغ های بهشت هم ارزش آنرا ندارد و آنقدری هم نیست که قرارباشد برای رسیدن به آن ، تن به هر خفت و ذلت و محنتی بدهیم و بابتش جان بکنیم .//
و این دیگر چه توقعی هست که بابت اخراج از بهشت ورنج کشیدن در دنیا وپس دادن تاوان کار آدم و حوا ، ما باید هم تشکربکنیم و هم بدهکار باشیم ؟ !!
و اگر اراده و خواست غیر منطقی و نا عادلانه خدا بر اینست که فرزندان باید تاوان کار بابا ، ننه خود را بدهند ، لااقل میزان و محدوده و مقدار آنرا
روشن بکند ، که بفهمیم چقدر بدهکاریم ؟
که این مردانگی و مروت نیست که یکصد و بیست و چهار هزار نفر را بفرستد که بجای مشخص کردن و طی کردن مبلغ و مقدار بدهی بیایند و ما را به جنگ و خونریزی در ازای بهشت هدایت بکنند !!
واین دیگر واقعا زور دارد که کسانی ادعای ارتباط و نایب بودن آنها را بکنند و بخاطر کاری که معلوم نیست واقعا گناه هست یا نیست ، درکار خدا فضولی بکنند و خودشان جای خدا ، ببرند و بدوزند و حکم کنند و بر بالای دار ببرند !!
همه روحانیون دینی اعم از آخوند و کشیش و خاخام و ......، وظیفه خود را هدایت بشر به سوی خداوند و بهشت میدانند و این امر را چنان جدی گرفتند که برخی از آنها ادعای ارتباط و واسطه بودن مابین خدا و بشررا دارند و آنرا نیز به مردمان ساده دل القاء کرده و آنها را میفریبند و از این راه ارتزاق میکنند و روزگار میگذرانند .//
و به گواه تاریخ هر زمان که آنها قدرت را در دست گرفتند و توانستند بر مردم حکم برانند ، آن دوره سیاهترین دوره برای آن سرزمین و مردم بوده و با وعده بهشت در آن دنیا ، زندگی آنها را در همین دنیا تبدیل به جهنم کردند .//
اما وظیفه اصلی آنها بدهکار کردن مردم به خدا ، البابت خلقت ناخواسته است و بس !
و با بدهکار کردن بشر به خداوند ، آنها نقش گماشتگان شخص طلبکار که خدا باشد را بازی میکنند و به هر مکر و کلک و نیرنگی که شده برای این بدهکاری مبلغی مشخص کرده و آنرا بصورت نقدی و یا جنسی و یا بیگاری ، از مردم وصول میکنند و عدم پرداخت آنرا سوختن و بریان شدن و با اره دونیم شدن و در آبجوش آب پز شدن و ...در جهنم بیان میکنند و با داستان های ساختگی که اگر فقط کمی مردم به آن دقت کنند میتواند سبب خنده و شادی و انبساط خاطر آنها شود ، ترس از عذاب را چنان در دل آنها می اندازند که حتی در خواب هم آرامش نخواهند داشت .//
اما آیا براستی ما بابت زندگی پر مشقت و پر از سختی و رنج و دلهره ، به خدا بدهکاریم ؟
و باید بابت اینهمه رنج و مصیبت و امتحانات و آزمایشات گوناگون درد آلود از او سپاسگزار و شاکر باشیم؟
میگویند بابت نعمت ها که با آن زنده میمانیم ، باید شکر گزار باشیم !!
مگر من از خدا التماس کردم و خواهش تمنا کردم که مرا به این دنیا بیاورد ، که بابت لقمه نانی که همچون سگ بدنبالش باید دوید و آنرا از کام پلنگ باید در آورد، تا بخوریم و زنده بمانیم ، از خالق تشکر کنم ؟
که حق با حافظ شیرین سخن است که میگوید :
دولت آنست که بی خون دل آید به کنار
ورنه با سعی و عمل باغ جنان اینهمه نیست
که خدا پدرش را بیامرزد که حرف درستی زده ، بله ....،
اگر بشر بدون رنج و تعب و بدون خوردن خون دل و بی رنج و محنت ،روزگارش میگذشت و میگذراند ، جای داشت که از فراهم کننده و سازنده آنها قدردانی و سپاسگزاری کند ، اما ، حتی تمام باغ های بهشت هم ارزش آنرا ندارد و آنقدری هم نیست که قرارباشد برای رسیدن به آن ، تن به هر خفت و ذلت و محنتی بدهیم و بابتش جان بکنیم .//
و این دیگر چه توقعی هست که بابت اخراج از بهشت ورنج کشیدن در دنیا وپس دادن تاوان کار آدم و حوا ، ما باید هم تشکربکنیم و هم بدهکار باشیم ؟ !!
و اگر اراده و خواست غیر منطقی و نا عادلانه خدا بر اینست که فرزندان باید تاوان کار بابا ، ننه خود را بدهند ، لااقل میزان و محدوده و مقدار آنرا
روشن بکند ، که بفهمیم چقدر بدهکاریم ؟
که این مردانگی و مروت نیست که یکصد و بیست و چهار هزار نفر را بفرستد که بجای مشخص کردن و طی کردن مبلغ و مقدار بدهی بیایند و ما را به جنگ و خونریزی در ازای بهشت هدایت بکنند !!
واین دیگر واقعا زور دارد که کسانی ادعای ارتباط و نایب بودن آنها را بکنند و بخاطر کاری که معلوم نیست واقعا گناه هست یا نیست ، درکار خدا فضولی بکنند و خودشان جای خدا ، ببرند و بدوزند و حکم کنند و بر بالای دار ببرند !!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر