کجا هستند فداییان ولایت و جان بر کف ها و کفتران ولایت رهبری ؟
رهبر معظم ولایت فقیه ،در آخرین سخنرانی خودشان در سال ٩١ با چنان سوز و گدازی گفتند :
یكی از غصههایی كه همیشه برای بنده وجود دارد تلفات سفرهاست خصوصا در ایام نوروز
که جگر من که جز کفتران و کفتاران ولایت نیستم آتیش گرفت و سوخت .............
به والله , اگر رهبر من چنین چیزی میگفت وغصه تلفات جاده ای در تصادف ها (( که دست کمی از تعداد اعدام های شیخ صادق خلخالی آملی لاریجانی ندارد ،)) آنهم مخصوصا در نوروز (( عاشورا و تاسوعا ،خیالی نیست )) را داشت ومیخورد و خاطرش را مکدر میکرد .....،
بدون هیچ فتوا و امر حکومتی و حکم ولایتی ، یک قبضه بیل و یک فروند جاروی بلند بر دوش میگرفتم و بدون غسل شهادت راهی جبهه های نبرد حق ،چاله چوله پرکنی بر علیه تلفات باطل کافر عفلقی بعثی ، میشدم و میرفتم و تا خود سیزده بدر ،چاله ها که یکی از دلایل تصادفات هست را پر میکردم و و با جارو گرد و خاک ها را که آنهم یکی دیگر از عوامل تصادفات که منجر به تلفات و غصه دار شدن ،نایب برحق امام زمان میشود را میروفتم و با مژگانم گردگیری میکردم ......،
حیف که رهبر ما دلش برای اعدام شده های ، که عمدا و تنها با حکم دیوانه هایی ،چون صلواتی و مقیسه و ....کشته میشوند (( نه بر اثر سانحه و کمبود لاستیک و گرانی و بی احتیاطی و ....)) بیشتر میسوزد و غصه دار میشود ،حیف .//
وگرنه اگر میگفت که ،از برای روبات کاووشگر کنجکاوی بر سطح مریخ ، مکدر غصه دار است ، به چشم برهم زدنی بال در می آوردم و اگر در نمی آمد ، از برادران لجستیکی هوا فضای سپاه ،قرض میگرفتم و میرفتم مریخ و خاطرش را آسوده و خیالش را تخت میکردم .//
پس معلوم میشود آنهمه پاچه خواری و جای پا و نشیمنگاه آقا را بوییدن و بوسیدن الکی و برای تظاهر و ریاست .............
رهبر معظم ولایت فقیه ،در آخرین سخنرانی خودشان در سال ٩١ با چنان سوز و گدازی گفتند :
یكی از غصههایی كه همیشه برای بنده وجود دارد تلفات سفرهاست خصوصا در ایام نوروز
که جگر من که جز کفتران و کفتاران ولایت نیستم آتیش گرفت و سوخت .............
به والله , اگر رهبر من چنین چیزی میگفت وغصه تلفات جاده ای در تصادف ها (( که دست کمی از تعداد اعدام های شیخ صادق خلخالی آملی لاریجانی ندارد ،)) آنهم مخصوصا در نوروز (( عاشورا و تاسوعا ،خیالی نیست )) را داشت ومیخورد و خاطرش را مکدر میکرد .....،
بدون هیچ فتوا و امر حکومتی و حکم ولایتی ، یک قبضه بیل و یک فروند جاروی بلند بر دوش میگرفتم و بدون غسل شهادت راهی جبهه های نبرد حق ،چاله چوله پرکنی بر علیه تلفات باطل کافر عفلقی بعثی ، میشدم و میرفتم و تا خود سیزده بدر ،چاله ها که یکی از دلایل تصادفات هست را پر میکردم و و با جارو گرد و خاک ها را که آنهم یکی دیگر از عوامل تصادفات که منجر به تلفات و غصه دار شدن ،نایب برحق امام زمان میشود را میروفتم و با مژگانم گردگیری میکردم ......،
حیف که رهبر ما دلش برای اعدام شده های ، که عمدا و تنها با حکم دیوانه هایی ،چون صلواتی و مقیسه و ....کشته میشوند (( نه بر اثر سانحه و کمبود لاستیک و گرانی و بی احتیاطی و ....)) بیشتر میسوزد و غصه دار میشود ،حیف .//
وگرنه اگر میگفت که ،از برای روبات کاووشگر کنجکاوی بر سطح مریخ ، مکدر غصه دار است ، به چشم برهم زدنی بال در می آوردم و اگر در نمی آمد ، از برادران لجستیکی هوا فضای سپاه ،قرض میگرفتم و میرفتم مریخ و خاطرش را آسوده و خیالش را تخت میکردم .//
پس معلوم میشود آنهمه پاچه خواری و جای پا و نشیمنگاه آقا را بوییدن و بوسیدن الکی و برای تظاهر و ریاست .............
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر