حالا وقت هنر است و سرفرازی ....
در تب فرا گیر وب سازی و وب نگاری شاهد بروز استعداد ها و پدیدار شدن
افراد خوش قلم و دانا و توانائی، در همه عرصه های نویسندگی اعم از اجتماعی و سیاسی و طنز و انتقادی و .......بودیم که با سبک نگا رشی نو و جالب و ساده و جذاب ، طرفداران و مخاطبان بسیاری هم پیدا کردند .//
اما طبق قانون شیرینی و مگس ، بالطبع مگسان حسود و مغرض و تهی مغز پرمدعا نیز در جمع این مخاطبان حضور یافته و برای تسکین حقارت و عقده های
روانی خودشان و یا برای به چشم آمدن و دیده و مطرح شدن ، در قسمت کامنتها و نظرات و دیدگاه ها شروع به ویز ویز کردند و مزاحمتهائی هم برای آنها بوجود
آوردند و هنوز هم می آورند .//
اما کسانیکه پیگیر و خواننده ، مطالب وبلاگ های شخصی میباشند ، خوب میدانند که نزدیک به سه سال است که بهترین نویسندگان و دارندگان وب شخصی ، سکوت اختیار کرده اند و فعالیتی ندارند و اگر هم نامی از آنها در جائی ببینیم در حد یک اظهار نظر چند کلمه ای بیش نیست .......!!
شاید عده ای علت آنرا در سختگیری ها و تشدید مجازات ها بدانند که بنظر من عاملی در حد چند درصد بیش نیست ،
و یا شاید برخی زیاد شدن تعداد وب نگا ران و تراکم و دیده نشدن وب آنها را دلیل آن بدانند ،
اما این هم عامل کوچک و کم تاثیری میباشد و دلیل بسیار بزرگتری باید سبب
خاموشی و سکوت آنها شده باشد .//
در آخرین نوشته های آنها ،به نشانه هایی از سرخوردگی شدید و گلایه از
دون پروری چرخ گردون و فغان از عوامفریبان و گلایه از صرافان
گوهر ناشناس وشکایت از رفتار جماعت هزل پسند و مردم بی سلیقه ، برمیخوریم وپس از آن ، سکوت و خاموشی ...........!
تا جائی که میدانم و مطمئنم دلیل سرخوردگی و سکوت بسیاری از این شیرین قلمان
در سایت های مطرح و پر مخاطب امتیازی، باند بازی و توهین ها و دسیسه های
ریز و درشت ترول ها و افسران سایبری ، عامل سکوت و خاموشی آنها شده و میباشد.//
ودلیل دیگر قدر ناشناسی و بدفهمی خوانندگان است که با سوالهای بسیار احمقانه و لجاجت های کور و کودکانه سبب تحلیل قوا ی آنها و ایجاد خستگی مفرط و سپس زده شدن و
واپس خوردگی آنها شده است میشوند .......//
و نکتهودلیل مهم دیگر را از زبان حافظ شیرین سخن باز میگویم :
بی مزد بود ومنت ، هرخدمتی که کردم ..... یارب مباد کس را ، مخدوم بی عنایت
بله ، عدم عنایت و توجه و تشویق نیز دلیل بزرگ دیگری در خاموشی آنها میباشد.//
اما این مطالب مربوط به مخاطبان و خوانندگان و سلیقه و میزان درک آنها است وآنها طرف سخن من نیستند ، بلکه ر وی سخن من با همین دوستان کم تحمل و زودرنج در گوشه عزلت نشسته است ؛
آیا براستی چگونه شیران تاب این را دارند که میدان را به شغالان بی هنر بسپارند و فقط نظاره گر باشند ؟
آیا هنر دربیرون راندنشان و پوزه آنها را به خاک مالیدن نیست ؟
آیا نباید نیش قلم خود را برای فرو کردن در دل سیاه بی هنر آنها تیز کنید ؟
آیا نباید به خواننده ثا بت کنید که هنر در خلاقیت و خبر سازی هست نه در کپی کردن مطالب خبر گزاری ها و امتیاز گرفتن ؟
آیا در محیطی یکنواخت و بدون مخالف و ساکت برایتان نوشتن لذت بخش تر است ؟
اگر در چنین محیطی و در چنین روزگار دون پرور سختی توانستید هنر خود را که همانا نوشتن و جذب مخاطب و جلب توجه آنها به حقیقت است ، را نشان دهید و در این راه پیروز باشید ، کاری مردانه و هنرمندانه کرده اید ......
وگرنه تا مساعد شدن محیطی ساکن و ساکت و به به و چهچه گو .......،
به انتظار نشستن و سپس در صورت آماده و مهیا شدن آن شروع به کار کردن ، نه شرط هنرمندی و نه رسم جوانمردی میباشد و اگر زمانی برای نشان دادن آن هنر واقعی باشد آن زمان حالا هست
و حالا وقت هنر است و سرفرازیست ......
در تب فرا گیر وب سازی و وب نگاری شاهد بروز استعداد ها و پدیدار شدن
افراد خوش قلم و دانا و توانائی، در همه عرصه های نویسندگی اعم از اجتماعی و سیاسی و طنز و انتقادی و .......بودیم که با سبک نگا رشی نو و جالب و ساده و جذاب ، طرفداران و مخاطبان بسیاری هم پیدا کردند .//
اما طبق قانون شیرینی و مگس ، بالطبع مگسان حسود و مغرض و تهی مغز پرمدعا نیز در جمع این مخاطبان حضور یافته و برای تسکین حقارت و عقده های
روانی خودشان و یا برای به چشم آمدن و دیده و مطرح شدن ، در قسمت کامنتها و نظرات و دیدگاه ها شروع به ویز ویز کردند و مزاحمتهائی هم برای آنها بوجود
آوردند و هنوز هم می آورند .//
اما کسانیکه پیگیر و خواننده ، مطالب وبلاگ های شخصی میباشند ، خوب میدانند که نزدیک به سه سال است که بهترین نویسندگان و دارندگان وب شخصی ، سکوت اختیار کرده اند و فعالیتی ندارند و اگر هم نامی از آنها در جائی ببینیم در حد یک اظهار نظر چند کلمه ای بیش نیست .......!!
شاید عده ای علت آنرا در سختگیری ها و تشدید مجازات ها بدانند که بنظر من عاملی در حد چند درصد بیش نیست ،
و یا شاید برخی زیاد شدن تعداد وب نگا ران و تراکم و دیده نشدن وب آنها را دلیل آن بدانند ،
اما این هم عامل کوچک و کم تاثیری میباشد و دلیل بسیار بزرگتری باید سبب
خاموشی و سکوت آنها شده باشد .//
در آخرین نوشته های آنها ،به نشانه هایی از سرخوردگی شدید و گلایه از
دون پروری چرخ گردون و فغان از عوامفریبان و گلایه از صرافان
گوهر ناشناس وشکایت از رفتار جماعت هزل پسند و مردم بی سلیقه ، برمیخوریم وپس از آن ، سکوت و خاموشی ...........!
تا جائی که میدانم و مطمئنم دلیل سرخوردگی و سکوت بسیاری از این شیرین قلمان
در سایت های مطرح و پر مخاطب امتیازی، باند بازی و توهین ها و دسیسه های
ریز و درشت ترول ها و افسران سایبری ، عامل سکوت و خاموشی آنها شده و میباشد.//
ودلیل دیگر قدر ناشناسی و بدفهمی خوانندگان است که با سوالهای بسیار احمقانه و لجاجت های کور و کودکانه سبب تحلیل قوا ی آنها و ایجاد خستگی مفرط و سپس زده شدن و
واپس خوردگی آنها شده است میشوند .......//
و نکتهودلیل مهم دیگر را از زبان حافظ شیرین سخن باز میگویم :
بی مزد بود ومنت ، هرخدمتی که کردم ..... یارب مباد کس را ، مخدوم بی عنایت
بله ، عدم عنایت و توجه و تشویق نیز دلیل بزرگ دیگری در خاموشی آنها میباشد.//
اما این مطالب مربوط به مخاطبان و خوانندگان و سلیقه و میزان درک آنها است وآنها طرف سخن من نیستند ، بلکه ر وی سخن من با همین دوستان کم تحمل و زودرنج در گوشه عزلت نشسته است ؛
آیا براستی چگونه شیران تاب این را دارند که میدان را به شغالان بی هنر بسپارند و فقط نظاره گر باشند ؟
آیا هنر دربیرون راندنشان و پوزه آنها را به خاک مالیدن نیست ؟
آیا نباید نیش قلم خود را برای فرو کردن در دل سیاه بی هنر آنها تیز کنید ؟
آیا نباید به خواننده ثا بت کنید که هنر در خلاقیت و خبر سازی هست نه در کپی کردن مطالب خبر گزاری ها و امتیاز گرفتن ؟
آیا در محیطی یکنواخت و بدون مخالف و ساکت برایتان نوشتن لذت بخش تر است ؟
اگر در چنین محیطی و در چنین روزگار دون پرور سختی توانستید هنر خود را که همانا نوشتن و جذب مخاطب و جلب توجه آنها به حقیقت است ، را نشان دهید و در این راه پیروز باشید ، کاری مردانه و هنرمندانه کرده اید ......
وگرنه تا مساعد شدن محیطی ساکن و ساکت و به به و چهچه گو .......،
به انتظار نشستن و سپس در صورت آماده و مهیا شدن آن شروع به کار کردن ، نه شرط هنرمندی و نه رسم جوانمردی میباشد و اگر زمانی برای نشان دادن آن هنر واقعی باشد آن زمان حالا هست
و حالا وقت هنر است و سرفرازیست ......
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر