اظهارات ضد و نقیض و متفاوت قاضی پرونده ریحانه جباری
هر چقدردر اظهار نظر ها و گفتگو ها با مسئولین و مرتبطین پرونده ریحانه جباری پیش میرویم به موارد جدیدی برخورد میکنیم که با اظهارات قبلی متفاوت و گاه دارای اختلافی فاحش و یا کاملا با یکدیگر متناقض میباشند .
[[ عصر ایران : حسن تردست، قاضی بازنشستهای که حکم قصاص «ریحانه جباری» را صادر کرده، در گفتوگو با روزنامه قانون به بازخوانی پرونده ریحانه پرداخته و به ابهامات مطرحشده طی چند ماه اخیر پاسخ داده است.]]
ایشان انگیزه قتل را روحیه مردانه و خودشیفتگی و خودبزرگبینی و تصمیمگیری در لحظه عصبانیت را مهمترین دلیل ارتکاب قتل میدانند !
که آیا این دلایل از نظر حقوقی و کیفری میتواند سبب صدور حکم قصاص از جانب ایشان باشد ؟
در حالیکه خود ایشان در گفتگوئی با خانواده مقتول اقرار میکند که :
[[ ولی به هر حال پدرتان با آن سن و دارای شان خانوادگی و اجتماعی در ایجاد رابطه غیراخلاقی با چنین دختری مرتکب گناه شده است ! ]]
و باز در جائی میگوید :
(( خانم جباری حداقل سه بار در دادگاه گفت من به مقتول سرویس (میدادم ) تا او هم به من خدمات بدهد. اصلا رابطه کاری مطرح نبود. در اصطلاح این گروه از جوانان بی بند و بار، منظور از سرویس دادن، ایجاد روابط نامشروع و در اختیار قراردادن خود است. ))
که اگر متهم سرویس ( میداده ) پس ترس از تجاوز بیمورد میباشد و قابل قبول نیست !
ولی ایشان دوباره بر اقدام به تجاوز از طرف مقتول به متهمه صحه میگذارد و تاکید میکند :
[ در مسیر خانه، مقتول کاندوم میخرد و در داخل منزل جلوی چشمان ریحانه خانم روی میز میگذارد و لذا وقتی مقتول به طرف وی میآید تا او را طبق معمول اینگونه روابط، لمس کند، وی امتناع کرده و در مقابل این جمله که «روسریات را درآر و راحت باش. جایی نمیتونی بری»بهشدت عصبانی...]
و در جائی دیگر :
[ وکلای متهمه روش غلطی را در دفاع از وی به کار بردند و با طرح تجاوز به عنف، در نتیجه نهایی، هم علیه موکله خود اقدام کرده هم موجب ناراحتی شما ( خانواده مقتول ) شدند !!]
توجه داشته باشید این گفته های کسی هست که حکم قصاص و اعدام ریحانه جباری را صادر کرده است !!
و جناب قاضی در مورد آلت قتل میگوید :
[ کارد آشپزخانه با تیغه ٢٥ سانتی ...] در حالیکه فرزند مقتول مدعی بود کرد از نوع سلاخی با تیغه ٥٠ سانتیمتری بوده است !
و جناب قاضی مدعی است که :
[ ریحانه بدون اعلام اعتراض و یا فریاد اینکه میخواهد منزل را ترک کند از کیف خود چاقوی ۲۵ سانتی تازه خریداری شده را درآورده و ناگهان از پشت به کتف او با شدت ضربه میزند که به علت بلندی تیغه، چاقو از بین استخوانها وارد فضای سینه شده و ناف اصلی ریه را میشکافد ...!]
قد مقتول آیا از ریحانه کوتاه تر و از نظر جسمی ضعیف الجثه تر بوده ؟
که باز این حرف با گفته های پسر مقتول متفاوت و متضاد میباشد !!
[ وقتی از متهمه در دادگاه سوال شد چرا به در با چاقو زدی، وی جواب داد چون هیجانزده بودم و هول کرده بودم یک ضربه با چاقو به در زدم. از وی سوال شد درب قفل بود؟ وی جواب داد نه، قفل نبود. و وی ادامه میدهد که بعد از زدن ضربه چاقو مقتول گفت منو زدی؟؟!! و به طرف من صندلی را پرتاب کرد و بعد مقتول از پلهها رفت پایین و من هم با آسانسورخارج شدم. اگر در قفل بود چطور میتوانست بلافاصله خارج شود؟ به علت شدت جراحات که بریدگی ناف اصلی ریه بود، مقتول فقط از طبقه پنجم تا پلههای طبقه سوم میتواند برود و پس از چند بار گفتن دزد! دزد! در همان جا جان میدهد.]
چطور آدمی که ناف اصلی ریه و پرده دیافراگم او بریده و پاره شده و دارای خونریزی شدید است میتواند صندلی را بلند کند و بطرف ضارب پرتاب کند و دو طبقه به دنبال او بدود و فریاد آی دزد آی دزد بکشد ؟
و یا در جائی میگوید :
[ متهمه در بازپرسی و حتی حسب اظهارات مکرر خانم جباری در دادگاه، درب ورودی قفل نبوده و بعد از وارد کردن ضربه کارد آشپزخانه که دو روز قبل خریداری و در کیف خود داشت با آرامش از خانه خارج شده است.]
ولی : [ وقتی از متهمه در دادگاه سوال شد چرا به در با چاقو زدی، وی جواب داد چون هیجانزده بودم و هول کرده بودم یک ضربه با چاقو به در زدم.!!]
خلاصه آرامش داشته یا هول و دستپاچه بوده ؟
و چون کسی به ایشان نگفته من به ایشان میگویم که :
مرتیکه پدر سوخته الدنگ با این اظهارات ضدونقیض و آشفته ,تو غلط میکنی که میگوئی :
[[ توصیه میکنم این سیاهکاران سیاستکار سرنوشت اینگونه محکومان را با تبلیغات رسانهای و گزافهگوییهایی برای نمایاندن خود و چهرهسازی مجازی به نتیجه تلخ اجرای قانون و گرفتن فرصت رضایت اولیای دم دچار نکنند.و مداخله و جوسازی سیاسی یک عده حقوقدان سیاسیکار و خارجنشین و داخل کشور که به فکر چهرهسازی به قصد مخالفت سیاسی با نظام حکومتی این کشور و زیر سوال بردن مطلق دستگاه قضایی هستند ]]
هر چقدردر اظهار نظر ها و گفتگو ها با مسئولین و مرتبطین پرونده ریحانه جباری پیش میرویم به موارد جدیدی برخورد میکنیم که با اظهارات قبلی متفاوت و گاه دارای اختلافی فاحش و یا کاملا با یکدیگر متناقض میباشند .
[[ عصر ایران : حسن تردست، قاضی بازنشستهای که حکم قصاص «ریحانه جباری» را صادر کرده، در گفتوگو با روزنامه قانون به بازخوانی پرونده ریحانه پرداخته و به ابهامات مطرحشده طی چند ماه اخیر پاسخ داده است.]]
ایشان انگیزه قتل را روحیه مردانه و خودشیفتگی و خودبزرگبینی و تصمیمگیری در لحظه عصبانیت را مهمترین دلیل ارتکاب قتل میدانند !
که آیا این دلایل از نظر حقوقی و کیفری میتواند سبب صدور حکم قصاص از جانب ایشان باشد ؟
در حالیکه خود ایشان در گفتگوئی با خانواده مقتول اقرار میکند که :
[[ ولی به هر حال پدرتان با آن سن و دارای شان خانوادگی و اجتماعی در ایجاد رابطه غیراخلاقی با چنین دختری مرتکب گناه شده است ! ]]
و باز در جائی میگوید :
(( خانم جباری حداقل سه بار در دادگاه گفت من به مقتول سرویس (میدادم ) تا او هم به من خدمات بدهد. اصلا رابطه کاری مطرح نبود. در اصطلاح این گروه از جوانان بی بند و بار، منظور از سرویس دادن، ایجاد روابط نامشروع و در اختیار قراردادن خود است. ))
که اگر متهم سرویس ( میداده ) پس ترس از تجاوز بیمورد میباشد و قابل قبول نیست !
ولی ایشان دوباره بر اقدام به تجاوز از طرف مقتول به متهمه صحه میگذارد و تاکید میکند :
[ در مسیر خانه، مقتول کاندوم میخرد و در داخل منزل جلوی چشمان ریحانه خانم روی میز میگذارد و لذا وقتی مقتول به طرف وی میآید تا او را طبق معمول اینگونه روابط، لمس کند، وی امتناع کرده و در مقابل این جمله که «روسریات را درآر و راحت باش. جایی نمیتونی بری»بهشدت عصبانی...]
و در جائی دیگر :
[ وکلای متهمه روش غلطی را در دفاع از وی به کار بردند و با طرح تجاوز به عنف، در نتیجه نهایی، هم علیه موکله خود اقدام کرده هم موجب ناراحتی شما ( خانواده مقتول ) شدند !!]
توجه داشته باشید این گفته های کسی هست که حکم قصاص و اعدام ریحانه جباری را صادر کرده است !!
و جناب قاضی در مورد آلت قتل میگوید :
[ کارد آشپزخانه با تیغه ٢٥ سانتی ...] در حالیکه فرزند مقتول مدعی بود کرد از نوع سلاخی با تیغه ٥٠ سانتیمتری بوده است !
و جناب قاضی مدعی است که :
[ ریحانه بدون اعلام اعتراض و یا فریاد اینکه میخواهد منزل را ترک کند از کیف خود چاقوی ۲۵ سانتی تازه خریداری شده را درآورده و ناگهان از پشت به کتف او با شدت ضربه میزند که به علت بلندی تیغه، چاقو از بین استخوانها وارد فضای سینه شده و ناف اصلی ریه را میشکافد ...!]
قد مقتول آیا از ریحانه کوتاه تر و از نظر جسمی ضعیف الجثه تر بوده ؟
که باز این حرف با گفته های پسر مقتول متفاوت و متضاد میباشد !!
[ وقتی از متهمه در دادگاه سوال شد چرا به در با چاقو زدی، وی جواب داد چون هیجانزده بودم و هول کرده بودم یک ضربه با چاقو به در زدم. از وی سوال شد درب قفل بود؟ وی جواب داد نه، قفل نبود. و وی ادامه میدهد که بعد از زدن ضربه چاقو مقتول گفت منو زدی؟؟!! و به طرف من صندلی را پرتاب کرد و بعد مقتول از پلهها رفت پایین و من هم با آسانسورخارج شدم. اگر در قفل بود چطور میتوانست بلافاصله خارج شود؟ به علت شدت جراحات که بریدگی ناف اصلی ریه بود، مقتول فقط از طبقه پنجم تا پلههای طبقه سوم میتواند برود و پس از چند بار گفتن دزد! دزد! در همان جا جان میدهد.]
چطور آدمی که ناف اصلی ریه و پرده دیافراگم او بریده و پاره شده و دارای خونریزی شدید است میتواند صندلی را بلند کند و بطرف ضارب پرتاب کند و دو طبقه به دنبال او بدود و فریاد آی دزد آی دزد بکشد ؟
و یا در جائی میگوید :
[ متهمه در بازپرسی و حتی حسب اظهارات مکرر خانم جباری در دادگاه، درب ورودی قفل نبوده و بعد از وارد کردن ضربه کارد آشپزخانه که دو روز قبل خریداری و در کیف خود داشت با آرامش از خانه خارج شده است.]
ولی : [ وقتی از متهمه در دادگاه سوال شد چرا به در با چاقو زدی، وی جواب داد چون هیجانزده بودم و هول کرده بودم یک ضربه با چاقو به در زدم.!!]
خلاصه آرامش داشته یا هول و دستپاچه بوده ؟
و چون کسی به ایشان نگفته من به ایشان میگویم که :
مرتیکه پدر سوخته الدنگ با این اظهارات ضدونقیض و آشفته ,تو غلط میکنی که میگوئی :
[[ توصیه میکنم این سیاهکاران سیاستکار سرنوشت اینگونه محکومان را با تبلیغات رسانهای و گزافهگوییهایی برای نمایاندن خود و چهرهسازی مجازی به نتیجه تلخ اجرای قانون و گرفتن فرصت رضایت اولیای دم دچار نکنند.و مداخله و جوسازی سیاسی یک عده حقوقدان سیاسیکار و خارجنشین و داخل کشور که به فکر چهرهسازی به قصد مخالفت سیاسی با نظام حکومتی این کشور و زیر سوال بردن مطلق دستگاه قضایی هستند ]]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر