چهارشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۹۳

سیدالشهدای اهل قلم مرتضی آوینی را بهتر بشناسیم -٣

سیدالشهدای اهل قلم مرتضی آوینی را بهتر بشناسیم -٣



من مطمئن هستم که مجیز گویان و مدح کنندگان آوینی که او را پایه گزار فرهنگ انقلابی و ارزشها میدانند و مینامند , یا نوشته های آن مرحوم را نخوانده اند و یا اگر خوانده اند هم , هیچ نفمیده اند .

 وگرنه کسی که در نوشته خود فرهنگ را چنین چیزی میداند و مینویسد و به خورد دیگران میدهد , نمیتواند آن چیزی که برادر حاتمی کیا و ده نمکی و دیگر برادران  میگویند باشد !

به نوشته زیر خوب دقت کنید ,


ایشان برای آنکه تهاجم فرهنگی را توضیح بدهند و تشریح کنند اول میخواهند برای مخاطب خودشان واژه فرهنگ و تهاجم را بشکافند تا به تهاجم فرهنگی دشمن برسند و آن را حالی دیگر برادران ارزشی کنند !

[[ مراد از تهاجم فرهنگی چیست؟

و چرا این روزهاست که این تعبیر بر سر زبان ها می افتد؟
در شیوه ی پژوهش، رسم است که در این گونه موارد به ریشه ی لغات و سابقه ی تاریخی استعمال آن و موضوعاتی دیگر از این قبیل رجوع می کنند و مثلاً از «فرهنگ جهانگیری» نقل می کنند که فرهنگ و فرهنج با فتح اول شش معنی دارد: دانش، ادب، عقل، کتاب لغت فارسی، نام مادر کیکاووس و نام شاخ درختی را گویند که بخوابانند و روی آن خاک ریزند تا ریشه دهد! (2)


از «برهان قاطع» کشف می شود که: «فرهنگ… کاریز آب را نیز گفته اند چه «دهن فرهنگ» جایی را می گویند از کاریز که آب بر روی زمین آید.» (3)


و بعد، از لغت نامه های دیگر پیدا می شود که «فرهیختن» و «فرهنگ» به یک معناست و هر دو به معنای «کشیدن» و یا «برکشیدن» است و تعلیم و تربیت و ادب کردن؛ و به مثابه شاهد مثال این شعر از خاقانی که:

 
کشتی آرزو در این دریا  ....نفکند هیچ صاحب فرهنگ !

(( پشت نویس کامیونها و نیسان های جاده ها که میگفتم ))

و بعد هم در ریشه ی «تهاجم» بحث می شود و سخنانی شبیه به آنچه گفته شد و بعد هم حرفهایی در نسبت این دو کلمه با یکدیگر و بالاخره اقتضا و شان صدور این تعبیر و تاریخچه ی آن.


(  پس از آنکه اذعان میکند که به چنین شیوه پژوهشی ایمان ندارد ادامه میدهند : )

[[ موضوع مورد بحث ما، یعنی تهاجم فرهنگی، چنین موضوعی است. لفظ «تهاجم فرهنگی» بی سابقه است ــ حتی اگر حقیقت آن بی سابقه نباشد ــ و حداکثر آن است که ما مباحثی را که در این یکی دو سال اخیر در این باره نگارش یافته و یا بر زبانها رفته است گردآوری کنیم و رابطه ای بین آنها بیابیم....]]

آیا فهمیدید چه شد ؟

فرهنگ که شد :  با فتح اول  ...دانش، ادب، عقل، کتاب لغت فارسی، نام مادر کیکاووس و نام شاخ درختی بخوابانند تا ریشه دهد !


و تهاجم هم شد : و بعد هم در ریشه ی «تهاجم» بحث می شود و سخنانی شبیه به آنچه گفته شد... !!


خوب حالا که کاملا فهمیدید که فرهنگ چیست و به چیزی فرهنگ میگویند و چطور فرهنگ را استعمال میکنند و کاربرد آن چیست و کجا آنرا میفروشند و مادر کیکاووس چند سالش بود و فرهنگ و فرهیختن جفتش یکی هست و همان کشیدن میباشد و صاحب فرهنگ کشتی در آرزو نمی اندازد و ...و تهاجم هم که سخنانی شبیه به آنچه گفته شد , هست ,


پس بدویم برویم قلم ها و چماق ها و باتوم ها را برداریم و به جنگ تهاجم فرهنگی برویم که جنگ پایان نگرفته وغایت دشمنان ما از آغاز کردن جنگ، مبارزه با انقلاب اسلامی است  ...

تازه بعد این همه توضیحات گنگ و پریشان و بی ربط ایشان مدعی میشوند که تهاجم فرهنگی و این تعبیر نو و تازه مانند قارچ خودبخود از زیر بته بیرون زده...


[[ 
این تعبیر بدیع که بصورتی کاملاً خودبخودی ابداع شده، بر این حکم منطقی استوار است که «دشمن ما، هر که هست، پس از اتمام جنگ در جبهه های نبرد نظامی، روی به حیله ای دیگر آورده و جبهه ای فرهنگی برای نبرد با انقلاب اسلامی گشوده است.» ]]


پس حالا با این توضیحات خودبخود از جناب رهبر فرهنگی و فکری پاسداران ارزش های انقلاب و دفاع مقدس که کاملا شفاف و روشن و قابل فهم همگان بود... ,

ما دیگرباید که  بدانیم و بفهمیم که برادران ارزشی به چه دلیل خانه سینما را میبندند و کتابها را سانسور میکنند و از دم قیچی میگذرانند و چرا به هر پوششی گیر میدهند وآب بازی و آتش بازی را حرکتی ضد فرهنگ انقلابی - اسلامی خودشان میدانند و به همین علت هیچ ضابطه و قانون مشخصی برای برخورد با مردم ندارند  !!



الگوی ما  سینمای جمهوری اسلامی  شهید آوینی هست !
نوشته پلا کارد برادرانی که خانه سینما را بستند !!

و همچنین ایشان در دنباله میفرمایند  :

[[ انقلاب اسلامی واقعه ای است بدیع که هیچ نظیری در دنیای جدید ندارد. هر واقعه ای خواه نا خواه منشاء و مبدئی دارد. و غایاتی که بدون درک آنها هرگز نمی توان به حقیقت آن واقعه پی برد. منشاء و مبداء و مرجع این انقلاب و همینطور غایت آن ، حکومت مدینه در صدر اول است و اگر این حقیقت را قبول نکنیم، از درک ماهیت انقلاب اسلامی عاجز خواهیم ماند.]]

پس لابد چون منشاء و مبداء و مرجع این انقلاب مدینه صدر اسلام است , باید که فرهنگ امت همیشه در صحنه و ولایتمدار و مردم انقلابی نیز همان فرهنگ صدر اسلام اولین مدینه باشد ؟!!


این ترشحات مغز سیدالشهدای فرهنگ و اهل قلم برادران حاتمی کیا و ده نمکی و دیگر مدعیان کارهای فرهنگی حکومت اسلامی میباشد .

خواهش میکنم نخندید و به شوخی نگیرید ,

چون کسانی که بر ما حکومت میکنند با بهره گیری از نام و عقاید چنین اشخاصی برما فرمان میرانند و تمام بدبختی و مشکلات ما در زمینه فرهنگی (که بنیان یک جامعه بر آن استوار است) از نتیجه برداشت شخصی مدیران اجرائی از همین نوشته های گنگ و بی سر و ته رهبران فکری آنهاست.

و بخاطر همین  است که چون فرهنگ یعنی  ادب و دانش و عقل که تهاجمی از جانب مادر کیکاووس و شاخ درخت محسوب میگردد و بر پاسداران ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس واجب است که پس شناخت دشمنان باید با آنها مقابله  آنها بتازند...

 

از دوستان خواهش میکنم که به این نوشته من قناعت نکنند و آنرا کافی و تکمیل ندانند و با رفتن به وبسایت اصلی و منبع خبر و خواندن تمام آن  به دیگر فرمایشات سید الشهدای کربلای فرهنگی جمهوری اسلامی هم واقف و آگاه شوند .//

منبع وماخذ :  http://www.aviny.com/Article/Aviny/Chapters/chera_roshanfekran_etteham.aspx  

 

هیچ نظری موجود نیست: