آقای خاتمی از حال و روز کنونی شما بسیار متاسف و متاثر هستم
به جرأت میتوان گفت که در بین سران جمهوری اسلامی پس از خمینی هیچکس به اندازه سید محمد خاتمی محبوب مردم و مورد اطمینان آنها نبود.
و تا آنزمان از هیچ کدام از حکام جمهوری اسلامی چنین استقبالی نشده بود و دارای چنین جایگاه مردمی پر طرفدار و همه گیری نبودند و چنین پایگاهی نداشتند.
او پس از یکدوره نکبت و تشدد و تحکم و اخم و تخم با روئی باز و لبخند برلب و با کلامی احترام آمیز به میان مردم آمد و با آنها گفتگو کرد.
او پس از یک دهه حرف از کشتن و مرگ و مصالح و منافع اسلام و تحمل زجر وتاریک اندیشی آمد و حرف از امید و زندگی و پیشرفت و منافع ملی و اصلاحات زد .
و مردم جنگ زده و مصیبت دیده و ناامید و غمگین و جوانان و دانشجویان تو سری خورده و تشنه با شنیدن این حرف ها و دیدن روزنه روشنی در سخنرانی های او از انتخاب خودشان بسیار راضی بودند و شدیدا دل به این سید خندان بستند و چشم امید همه آنها به او دوخته شد.
و چنین بود که تاثیر کلام او از همه بیشتر شد و همه با جان و دل سخنان او را میشنیدند و مشاقانه در مجلات و روزنامه ها بدنبال متن سخنرانی او میگشتند و آنرا میخواندند .
(( به آمار سرانه مطالعه و تعداد چاپ مجلات و آمار فروش آنزمان دقت کنید ))
و خیلی زودتر از آنچه که انتظارش میرفت آن شور و اشتیاق لازم برای رفرم و تغییر بوجود آمد و بسیار فراتر از آن چه که تصور میکردند , نیرو و پتانسیل لازم برای پیشبرد اصلاحات (( و یا هر چیز دیگری که اراده میکردند)) را در مشت و حمایت بی دریغ و واقعی مردم را در پشت سر خود داشتند و میدیدند و بر آن واقف بودند که بی شائبه در خدمت آنهاست .
اما خاتمی و همراهانش با آن چه کردند که به چنین روزی مبتلا شدند ؟
امروز در سایتی خواندم که پاپا نوئل آخوندها علم الهدی در میان خبرنگاران گفت :
[[ «وزیرانی که خود را پیرو رهبری میدانند نباید با محمد خاتمی دیدار میکردند.»]]
محدودیتها و تحقیرها بر علیه خاتمی به طوری هست که اجازه خروج از کشور را نیز ندارد وحتی اجازه حضور بر سر خاک پدرش را هم به او ندادند!
و برخی سرداران دلقک صفت و لوطی های بی عنتر مجلس نشین , بازگشت او را منوط بر توبه کردن و بوسیدن پای رهبر کردند و در رسانه ها نیز بیان فرمودند !
وشاید اگر ترس از واکنش های منفی وعواقب دوستی و احترام سران و روسای دیگر کشورها در دوران هشت ساله ریاست جمهوری وی نبود , او را هم مثل کروبی و موسوی گم و گور میکردند .
و این چیزی جز اشتباه از نتیجه تساهل و تسامح واعمال تئوری فشار از پائین و چانه زنی از بالا نبوده و نیست .
این برخورد های وقیحانه و غیر انسانی مسولین و مدیران حکومت و این نظام , برآمده از طرز تفکر و بیان (( حفظ نظام در اولویت و برای ما واجب تر است )) از دهان خودشان است.
این روزگار سیاه کنونی حاصل تفکر (( چو فردا شود فکر فردا کنیم )) میباشد .
این بیکسی و تنهائی و عدم حمایت و سکوت اجباری در مقابل این تحقیر ها و تهدیدات از کسیکه در مکان سخنرانی های او جای سوزن انداختن هم نبود بخاطر پشت کردن به مردم و فراموش کردن قولها و قرارها با حامیان مقتدر و اصلی خودشان یعنی جوانان و دانشجویان کشور است .
و در کل این ذلت و خفت نتیجه یکسانی برای همه آن کسانی هست که به قدرت و سرمایه اصلی یک سیاستمدار که حمایت و اعتماد مردم هست , میباشد.
واین آخر و عاقبت کسی هست خودش را فدای حفظ کفتارها و گرگ های یک نظامی با چنین افرادی که از هیچ چیزی بوئی نبرده اند , بکند.
آقای خاتمی از حال و روز کنونی شما بسیار متاسف و متاثر هستم ,
ولی خود کرده را تدبیر نیست.
باشد تا درس عبرتی شوید برای کسانیکه که بعد از شما میخواهند با احساسات و اطمینان این مردم بازی کنند و سپس به آن پشت بنمایند.//
به جرأت میتوان گفت که در بین سران جمهوری اسلامی پس از خمینی هیچکس به اندازه سید محمد خاتمی محبوب مردم و مورد اطمینان آنها نبود.
و تا آنزمان از هیچ کدام از حکام جمهوری اسلامی چنین استقبالی نشده بود و دارای چنین جایگاه مردمی پر طرفدار و همه گیری نبودند و چنین پایگاهی نداشتند.
او پس از یکدوره نکبت و تشدد و تحکم و اخم و تخم با روئی باز و لبخند برلب و با کلامی احترام آمیز به میان مردم آمد و با آنها گفتگو کرد.
او پس از یک دهه حرف از کشتن و مرگ و مصالح و منافع اسلام و تحمل زجر وتاریک اندیشی آمد و حرف از امید و زندگی و پیشرفت و منافع ملی و اصلاحات زد .
و مردم جنگ زده و مصیبت دیده و ناامید و غمگین و جوانان و دانشجویان تو سری خورده و تشنه با شنیدن این حرف ها و دیدن روزنه روشنی در سخنرانی های او از انتخاب خودشان بسیار راضی بودند و شدیدا دل به این سید خندان بستند و چشم امید همه آنها به او دوخته شد.
و چنین بود که تاثیر کلام او از همه بیشتر شد و همه با جان و دل سخنان او را میشنیدند و مشاقانه در مجلات و روزنامه ها بدنبال متن سخنرانی او میگشتند و آنرا میخواندند .
(( به آمار سرانه مطالعه و تعداد چاپ مجلات و آمار فروش آنزمان دقت کنید ))
و خیلی زودتر از آنچه که انتظارش میرفت آن شور و اشتیاق لازم برای رفرم و تغییر بوجود آمد و بسیار فراتر از آن چه که تصور میکردند , نیرو و پتانسیل لازم برای پیشبرد اصلاحات (( و یا هر چیز دیگری که اراده میکردند)) را در مشت و حمایت بی دریغ و واقعی مردم را در پشت سر خود داشتند و میدیدند و بر آن واقف بودند که بی شائبه در خدمت آنهاست .
اما خاتمی و همراهانش با آن چه کردند که به چنین روزی مبتلا شدند ؟
امروز در سایتی خواندم که پاپا نوئل آخوندها علم الهدی در میان خبرنگاران گفت :
[[ «وزیرانی که خود را پیرو رهبری میدانند نباید با محمد خاتمی دیدار میکردند.»]]
محدودیتها و تحقیرها بر علیه خاتمی به طوری هست که اجازه خروج از کشور را نیز ندارد وحتی اجازه حضور بر سر خاک پدرش را هم به او ندادند!
و برخی سرداران دلقک صفت و لوطی های بی عنتر مجلس نشین , بازگشت او را منوط بر توبه کردن و بوسیدن پای رهبر کردند و در رسانه ها نیز بیان فرمودند !
وشاید اگر ترس از واکنش های منفی وعواقب دوستی و احترام سران و روسای دیگر کشورها در دوران هشت ساله ریاست جمهوری وی نبود , او را هم مثل کروبی و موسوی گم و گور میکردند .
و این چیزی جز اشتباه از نتیجه تساهل و تسامح واعمال تئوری فشار از پائین و چانه زنی از بالا نبوده و نیست .
این برخورد های وقیحانه و غیر انسانی مسولین و مدیران حکومت و این نظام , برآمده از طرز تفکر و بیان (( حفظ نظام در اولویت و برای ما واجب تر است )) از دهان خودشان است.
این روزگار سیاه کنونی حاصل تفکر (( چو فردا شود فکر فردا کنیم )) میباشد .
این بیکسی و تنهائی و عدم حمایت و سکوت اجباری در مقابل این تحقیر ها و تهدیدات از کسیکه در مکان سخنرانی های او جای سوزن انداختن هم نبود بخاطر پشت کردن به مردم و فراموش کردن قولها و قرارها با حامیان مقتدر و اصلی خودشان یعنی جوانان و دانشجویان کشور است .
و در کل این ذلت و خفت نتیجه یکسانی برای همه آن کسانی هست که به قدرت و سرمایه اصلی یک سیاستمدار که حمایت و اعتماد مردم هست , میباشد.
واین آخر و عاقبت کسی هست خودش را فدای حفظ کفتارها و گرگ های یک نظامی با چنین افرادی که از هیچ چیزی بوئی نبرده اند , بکند.
آقای خاتمی از حال و روز کنونی شما بسیار متاسف و متاثر هستم ,
ولی خود کرده را تدبیر نیست.
باشد تا درس عبرتی شوید برای کسانیکه که بعد از شما میخواهند با احساسات و اطمینان این مردم بازی کنند و سپس به آن پشت بنمایند.//
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر