محمود احمدی نژاد کلاه سرمان گذاشت ,
حسن روحانی کلاه مان را برداشت !
محمود احمدی نژاد با دولت منت گزار آمد و تمام اجناس و مایحتاج عمومی را گران کرد ولی با دادن ٤٥ هزار تومان و گفتن جفنگیات و خنداندن همه , دهان مردم را بست و هم چند صد برابر آنرا از ما پس گرفت و خیلی بد کلاه سر ما گذاشت!
و حسن روحانی با دولت کلید و تزویر آمد و او هم همان اجناس و مایحتاج را گرانتر کرد ولی با دادن حق انتخاب در گرفتن یا نگرفتن همان ٤٥ هزار تومان ,
او نیز آرام و آهسته چندین برابر آنرا پس خواهد گرفت و با داشتن بهانه از گرفتن یارانه و خالی بودن خزانه هم دهان ما را بست و هم گرانی ها را به گردن خود ما انداخت و خیلی فجیع کلاه ما را برداشت.
او با تزویر یک کلاهبرداری کلیدی از مردم کرد .
پس بدا بحال ما اگر فکر کنیم که حتی یکی از روساء و مدیران و مسئولان و دست اندرکاران جمهوری اسلامی به اندازه سر سوزنی به حال مردم دل میسوزانند و به منافع ملت فکر میکنند و یا در چپاول و غارت سرمایه های این کشور دست ندارد و شریک نیستند ویا آخوندش با آن یکی و یا آن یکی با دیگری فرقی میکنند با یکدیگر فرقی دارند, سخت در اشتباه هستیم و لیاقت مان همین خفت و ذلت وضعیت کنونی میباشد و باید دهان را ببندیم و کلامی هم نگوئیم , چرا که هنوز دوست و دشمن خود را نشناخته ایم و در درک حقیقت مشکل داریم .
چقدر باید ساده دل و ابله باشیم که تصور کنیم اینها بخاطر مردم با یکدیگر اختلافی
داشته باشند و طرز تفکر آنها با یکدیگر متفاوت است !!
چقدر باید کوته فکر و کوته بین باشیم که فکر کنیم این یکی آمده که کاری برای ما انجام بدهد و باری از روی دوش ما بردارد و یا کمکی به ما بکند !
چقدر باید از خودمان و کشور و دنیای اطراف و حال و وضع مملکت بیخبر غافل باشیم اگر فکر کنیم که حسین شریعتمداری نمیداند ظریف گماشته و پیک موتوری رهبر هست و فقط گفته ها و شنیده ها را جابجا میکند بدون دستور او حتی یک کلام حرف اضافه هم نمیتواند بزند .
و یا باید به اندازه برخی از برادران ارزشی و بسیجی بیشعور و کودن باشیم که خیال کنیم دولت و نمایندگان جمهوری اسلامی بدون دستور و هماهنگی رهبری مفاد قطعنامه های نشست ژنو ١+٥ را میپذیرند و سر خود کار میکنند ...
و باید برویم و سرمان را به زمین بگذاریم و بمیریم , اگر ندانیم که رئیس جمهورهای ایران هم مانند رئیس جمهورهای دیگر کشورها از مأمور اجرای دستورات و فرامین و اجرا کننده تصمیمات و برنامه های از پیش ریخته شده نیستند و جز حمالی خبر برای دیگر سران جهان , کار دیگری بتواند بکند و قدرت بیشتری داشته باشد.
و یا بتواند کاری برخلاف خواسته و میل قدرت حکم بکند و قدمی بردارد , هر چند که تصمیمی که قدرت حکم گرفته و هر برنامه ای که قدرت حکم ریخته به نام او و دوران و دولت او تمام میشود و در تاریخ مینویسند .
محمود احمدی نژاد و حسن روحانی هر دو یکی هستند و درعمل هیچ تفاوتی باهم ندارند.
هر دو با هر شکل وظاهر و قیافه و منشی و گفتاری یک کار را انجام میدهند و به یک نتیجه مشترک میرسند.
برای مثال همین یارانه نقدی ؛ محمود احمدی نژاد کلاه بر سرمان گذاشت .
او آمد و با دادن ماهی ٤٥ هزار تومن که حتی کمتر از مبلغی هست که ایرانی ها ماهیانه در صندوق صدقات و ضریح امامزاده ها میریزند را داد و با آن دهان مردم را بست و دلار هزار تومانی را سه هزار تومان و نان صد تومانی را پانصد تومان و پراید شش میلیونی را بیست میلیون کرد...
ولی ملت به مال مفت یارانه ها دلخوش بودند و فکر و ذکرشان شد اعلام یارانه ها و برای همان چندر غاز ٤٥ هزار تومانی , هیچکسی به گران شدن همه اجناس و مایحتاج اعتراضی نکرد(( در اصل نتوانستند که بکنند )) و صدها برابرش را از حلقوم ملت بیرون کشید و پس گرفت !
و دولت حسن روحانی کلاه ما را برداشت و کلاهبرداری کرد .
او با اجرای یک نمایش یا انصراف بدهید که میدانم نمیدهید , تا اجناس و مایحتاج را یواش یواش گران بکنم و آرام آرام پس بگیرم یا باز هم همین چندر غاز را بگیرید که میدانم میگیرد که هنوز نتایج آماری مشخص نشده بصورت ضربتی قیمت ها را بالا ببرم و اجناس را گران بکنم که یکدفعه از حلقومتان بیرون بکشم که آخ هم نتوانید بگید و صدایتان هم در نیاید...
و باز هر جور که ببینیم و نگاه کنیم میبینیم که هردو با یک حرکت در دادن یارانه نقدی به یک نتیجه مشترک که همان گران کردن مایحتاج و اجناس برای بیرون کشیدن پول و سرمایه مردم از مشت و جیبشان و خالی کردن دست آنها بود, رسیدند .
اما ...
اما او تمام شد و رفت ...
ولی این یکی تازه شروع کرده و هست ...
و درست دم دست ما هم هست !
حسن روحانی کلاه مان را برداشت !
محمود احمدی نژاد با دولت منت گزار آمد و تمام اجناس و مایحتاج عمومی را گران کرد ولی با دادن ٤٥ هزار تومان و گفتن جفنگیات و خنداندن همه , دهان مردم را بست و هم چند صد برابر آنرا از ما پس گرفت و خیلی بد کلاه سر ما گذاشت!
و حسن روحانی با دولت کلید و تزویر آمد و او هم همان اجناس و مایحتاج را گرانتر کرد ولی با دادن حق انتخاب در گرفتن یا نگرفتن همان ٤٥ هزار تومان ,
او نیز آرام و آهسته چندین برابر آنرا پس خواهد گرفت و با داشتن بهانه از گرفتن یارانه و خالی بودن خزانه هم دهان ما را بست و هم گرانی ها را به گردن خود ما انداخت و خیلی فجیع کلاه ما را برداشت.
او با تزویر یک کلاهبرداری کلیدی از مردم کرد .
پس بدا بحال ما اگر فکر کنیم که حتی یکی از روساء و مدیران و مسئولان و دست اندرکاران جمهوری اسلامی به اندازه سر سوزنی به حال مردم دل میسوزانند و به منافع ملت فکر میکنند و یا در چپاول و غارت سرمایه های این کشور دست ندارد و شریک نیستند ویا آخوندش با آن یکی و یا آن یکی با دیگری فرقی میکنند با یکدیگر فرقی دارند, سخت در اشتباه هستیم و لیاقت مان همین خفت و ذلت وضعیت کنونی میباشد و باید دهان را ببندیم و کلامی هم نگوئیم , چرا که هنوز دوست و دشمن خود را نشناخته ایم و در درک حقیقت مشکل داریم .
چقدر باید ساده دل و ابله باشیم که تصور کنیم اینها بخاطر مردم با یکدیگر اختلافی
داشته باشند و طرز تفکر آنها با یکدیگر متفاوت است !!
چقدر باید کوته فکر و کوته بین باشیم که فکر کنیم این یکی آمده که کاری برای ما انجام بدهد و باری از روی دوش ما بردارد و یا کمکی به ما بکند !
چقدر باید از خودمان و کشور و دنیای اطراف و حال و وضع مملکت بیخبر غافل باشیم اگر فکر کنیم که حسین شریعتمداری نمیداند ظریف گماشته و پیک موتوری رهبر هست و فقط گفته ها و شنیده ها را جابجا میکند بدون دستور او حتی یک کلام حرف اضافه هم نمیتواند بزند .
و یا باید به اندازه برخی از برادران ارزشی و بسیجی بیشعور و کودن باشیم که خیال کنیم دولت و نمایندگان جمهوری اسلامی بدون دستور و هماهنگی رهبری مفاد قطعنامه های نشست ژنو ١+٥ را میپذیرند و سر خود کار میکنند ...
و باید برویم و سرمان را به زمین بگذاریم و بمیریم , اگر ندانیم که رئیس جمهورهای ایران هم مانند رئیس جمهورهای دیگر کشورها از مأمور اجرای دستورات و فرامین و اجرا کننده تصمیمات و برنامه های از پیش ریخته شده نیستند و جز حمالی خبر برای دیگر سران جهان , کار دیگری بتواند بکند و قدرت بیشتری داشته باشد.
و یا بتواند کاری برخلاف خواسته و میل قدرت حکم بکند و قدمی بردارد , هر چند که تصمیمی که قدرت حکم گرفته و هر برنامه ای که قدرت حکم ریخته به نام او و دوران و دولت او تمام میشود و در تاریخ مینویسند .
محمود احمدی نژاد و حسن روحانی هر دو یکی هستند و درعمل هیچ تفاوتی باهم ندارند.
هر دو با هر شکل وظاهر و قیافه و منشی و گفتاری یک کار را انجام میدهند و به یک نتیجه مشترک میرسند.
برای مثال همین یارانه نقدی ؛ محمود احمدی نژاد کلاه بر سرمان گذاشت .
او آمد و با دادن ماهی ٤٥ هزار تومن که حتی کمتر از مبلغی هست که ایرانی ها ماهیانه در صندوق صدقات و ضریح امامزاده ها میریزند را داد و با آن دهان مردم را بست و دلار هزار تومانی را سه هزار تومان و نان صد تومانی را پانصد تومان و پراید شش میلیونی را بیست میلیون کرد...
ولی ملت به مال مفت یارانه ها دلخوش بودند و فکر و ذکرشان شد اعلام یارانه ها و برای همان چندر غاز ٤٥ هزار تومانی , هیچکسی به گران شدن همه اجناس و مایحتاج اعتراضی نکرد(( در اصل نتوانستند که بکنند )) و صدها برابرش را از حلقوم ملت بیرون کشید و پس گرفت !
و دولت حسن روحانی کلاه ما را برداشت و کلاهبرداری کرد .
او با اجرای یک نمایش یا انصراف بدهید که میدانم نمیدهید , تا اجناس و مایحتاج را یواش یواش گران بکنم و آرام آرام پس بگیرم یا باز هم همین چندر غاز را بگیرید که میدانم میگیرد که هنوز نتایج آماری مشخص نشده بصورت ضربتی قیمت ها را بالا ببرم و اجناس را گران بکنم که یکدفعه از حلقومتان بیرون بکشم که آخ هم نتوانید بگید و صدایتان هم در نیاید...
و باز هر جور که ببینیم و نگاه کنیم میبینیم که هردو با یک حرکت در دادن یارانه نقدی به یک نتیجه مشترک که همان گران کردن مایحتاج و اجناس برای بیرون کشیدن پول و سرمایه مردم از مشت و جیبشان و خالی کردن دست آنها بود, رسیدند .
اما ...
اما او تمام شد و رفت ...
ولی این یکی تازه شروع کرده و هست ...
و درست دم دست ما هم هست !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر