کار هر بز نیست خرمن کوفتن ...
بسیاری از ما معتقدیم که ریشه اصلی عقب ماندگی و مقصر اصلی در پیدایش مشکلات کنونی جامعه خود مردم هستند ونا آگاهی و جهل خود مردم سبب بروز ناهنجاری ها و بوجود آمدن معضلات اجتماعی میشود .
و اگر بخواهیم که تحولی ایجاد شود و اقدامی صورت پذیرد این تحولات اجتماعی و اقدامات فرهنگی باید توسط خود مردم و از پایین به بالا صورت گیرد و انجام پذیرد .
اما با نگاهی به تاریخ صد سال گذشته ایران و بنابر استفاده از تجربیات گذشته میبینیم که چنین نبوده و یا تا حال حاضر چنین کاری از جانب مردم نشده و اگر هم شده هیچ اقدام مثبتی صورت نپذیرفته است .
بدون شک بزرگترین تحول اجتماعی در یک قرن اخیر در ایران مربوط به روی کار آمدن رضا شاه بزرگ و گذر ایران از یک کشور سنتی و عقب مانده و ورود آن به شاهراه پیشرفت و تمدن و تجدد میباشد و بنابر شواهد موجود میبینیم که بزرگترین و بیشترین اقدامات زیربنائی اصولی در آنزمان و تحت رهبری و نظارت و اوامر وی و توسط رجال و مدیران و افراد شایسته و کوشا و پاکدامن و میهن دوست حکومت او انجام شد و به پایان رسیده است .
که با توجه به وضعیت آشفته کشور و درآمد مختصر حکومت و کارشکنی ها و اختلاف های فراوان و دخالت بیگانگان و از همه مهم تر بیسوادی و جهل و ناآگاهی و فقر و بیماری مردم در آن زمان , اهمیت این اقدامات و عظمت کار آنها صد چندان میگردد که باید به روان و روح بزرگ آن خدمتگزاران راستین و فرزندان حقیقی میهن هزاران درود فرستاد و یاد آنها را زنده داشت ....
و باید بدانیم که این اقدامات و تحولات تنها محدود به ساختن راه و جاده و ریل قطار و ساختمان و بنا نبوده بلکه روی فرهنگی آن که زدودن جهل و مبارزه با دزدی و اختلاس و رشوه و تنبلی و اعتیاد و خرافات وایجاد نظم و اطاعت از قانون و تحمیل و تشویق مردم به رعایت آن هست که بسیار بزرگ و سترگ و درخشان میباشد.
اینک در آستانه سی و ششمین سالگرد برپائی نظام و حکومت جمهوری اسلامی که نتیجه اقدامات و تحولات و جوش و خروش همین مردم در سال ١٣٥٧ میباشد , هستیم که نیازی به بازگوئی وضعیت نابسامان و حال پریشان فعلی ندارد و شرح دوباره نتایج سقوط دهشتناک حاصله از آن نیز مصداق همان نمک بر زخم پاشیدن است.
حرف از امید بستن و راه حل دانستن روش آگاهسازی مردم و تحولات از پایین به بالا بود که ما باید با دیدن رفتارها و کنش های غیر قابل قبول و غیر منتظره و دور از عقل مردم مانند تجمع برای دیدن صحنه اعدام ها و فیلمبرداری از جان کندن هم وطنشان و فرو رفتن در منجلاب خرافات و سگ شدن و مانند کرم لولیدن و قمه بر سر زدن و توسل به پشگل اسب امام حسین و بی مهری ها و دزدی ها و کلاهبرداری های بازاری و خانوادگی و بالا رفتن آمار توهین و تهمت و خشونت و درگیری و قتل در میان خودشان و غیره ...
بفهمیم و بدانیم که اگر ما ساده لوحانه دل به تحول از جانب مردم و و تغییراز پایین به بالا بسته ایم و نیروی خود را برای نیل و رسیدن به آن بکار میبریم , کاری بس عبث و بیهوده کرده ایم و ره به جائی نخواهیم برد .
و نیز میدانیم که با بر سر کار بودن آخوندهایی که بیرون بودن چند تار موی دختران از زیر روسری برایشان از حراج و فروش آنها در کشورهای همسایه مهمتر هست و اجرای احکام ١٤٠٠ سال پیش همچون شلاق و سنگسار و قطع انگشتان تنها راه کنترل جامعه و مبارزه با بزهکاری و جرائم کشور میباشد و میخواهند فقر و گرسنگی و سختی حاصل از بی کفایتی خودشان را با یاداوری شعب ابیطالب و تحمل انصار در مدینه صدر اسلام و جنگ خندق چاره سازی کنند , روزگاری سیاهتر و آینده ای وحشتناک تر در انتظارمان خواهد بود .
که باید به حقانیت این شعر و ضرب المثل :
کارهر بز نیست خرمن کوفتن * گاو نرمیخواهد و مرد کهن
پی ببریم .
تنها راه چاره ما برای نجات ملک و ملت و رهائی از این روزگار شوم و برای فرار از آینده تاریک و مبهم و بخاطر تباه نشدن آینده و زندگی فرزندانمان این است که دلیر مردان و آزاده زنان میهن پرست و با تدبیر و خردمند داخل و خارج از کشور را بشناسیم (( ویا بسازیم و پرورش دهیم )) و در راه همبستگی و هماهنگی و همدلی و هم آوائی آنها تا بدست گرفتن زمام امور بکوشیم و به ایشان یاری رسانیم و همواره از آنها پشتیبانی و اطاعت کنیم واز آنها فقط آزادی و آبادی و سربلندی ایران و آسایش و آرامش و امنیت ایرانیان را بخواهیم و طلب کنیم .//
بسیاری از ما معتقدیم که ریشه اصلی عقب ماندگی و مقصر اصلی در پیدایش مشکلات کنونی جامعه خود مردم هستند ونا آگاهی و جهل خود مردم سبب بروز ناهنجاری ها و بوجود آمدن معضلات اجتماعی میشود .
و اگر بخواهیم که تحولی ایجاد شود و اقدامی صورت پذیرد این تحولات اجتماعی و اقدامات فرهنگی باید توسط خود مردم و از پایین به بالا صورت گیرد و انجام پذیرد .
اما با نگاهی به تاریخ صد سال گذشته ایران و بنابر استفاده از تجربیات گذشته میبینیم که چنین نبوده و یا تا حال حاضر چنین کاری از جانب مردم نشده و اگر هم شده هیچ اقدام مثبتی صورت نپذیرفته است .
بدون شک بزرگترین تحول اجتماعی در یک قرن اخیر در ایران مربوط به روی کار آمدن رضا شاه بزرگ و گذر ایران از یک کشور سنتی و عقب مانده و ورود آن به شاهراه پیشرفت و تمدن و تجدد میباشد و بنابر شواهد موجود میبینیم که بزرگترین و بیشترین اقدامات زیربنائی اصولی در آنزمان و تحت رهبری و نظارت و اوامر وی و توسط رجال و مدیران و افراد شایسته و کوشا و پاکدامن و میهن دوست حکومت او انجام شد و به پایان رسیده است .
که با توجه به وضعیت آشفته کشور و درآمد مختصر حکومت و کارشکنی ها و اختلاف های فراوان و دخالت بیگانگان و از همه مهم تر بیسوادی و جهل و ناآگاهی و فقر و بیماری مردم در آن زمان , اهمیت این اقدامات و عظمت کار آنها صد چندان میگردد که باید به روان و روح بزرگ آن خدمتگزاران راستین و فرزندان حقیقی میهن هزاران درود فرستاد و یاد آنها را زنده داشت ....
و باید بدانیم که این اقدامات و تحولات تنها محدود به ساختن راه و جاده و ریل قطار و ساختمان و بنا نبوده بلکه روی فرهنگی آن که زدودن جهل و مبارزه با دزدی و اختلاس و رشوه و تنبلی و اعتیاد و خرافات وایجاد نظم و اطاعت از قانون و تحمیل و تشویق مردم به رعایت آن هست که بسیار بزرگ و سترگ و درخشان میباشد.
اینک در آستانه سی و ششمین سالگرد برپائی نظام و حکومت جمهوری اسلامی که نتیجه اقدامات و تحولات و جوش و خروش همین مردم در سال ١٣٥٧ میباشد , هستیم که نیازی به بازگوئی وضعیت نابسامان و حال پریشان فعلی ندارد و شرح دوباره نتایج سقوط دهشتناک حاصله از آن نیز مصداق همان نمک بر زخم پاشیدن است.
حرف از امید بستن و راه حل دانستن روش آگاهسازی مردم و تحولات از پایین به بالا بود که ما باید با دیدن رفتارها و کنش های غیر قابل قبول و غیر منتظره و دور از عقل مردم مانند تجمع برای دیدن صحنه اعدام ها و فیلمبرداری از جان کندن هم وطنشان و فرو رفتن در منجلاب خرافات و سگ شدن و مانند کرم لولیدن و قمه بر سر زدن و توسل به پشگل اسب امام حسین و بی مهری ها و دزدی ها و کلاهبرداری های بازاری و خانوادگی و بالا رفتن آمار توهین و تهمت و خشونت و درگیری و قتل در میان خودشان و غیره ...
بفهمیم و بدانیم که اگر ما ساده لوحانه دل به تحول از جانب مردم و و تغییراز پایین به بالا بسته ایم و نیروی خود را برای نیل و رسیدن به آن بکار میبریم , کاری بس عبث و بیهوده کرده ایم و ره به جائی نخواهیم برد .
و نیز میدانیم که با بر سر کار بودن آخوندهایی که بیرون بودن چند تار موی دختران از زیر روسری برایشان از حراج و فروش آنها در کشورهای همسایه مهمتر هست و اجرای احکام ١٤٠٠ سال پیش همچون شلاق و سنگسار و قطع انگشتان تنها راه کنترل جامعه و مبارزه با بزهکاری و جرائم کشور میباشد و میخواهند فقر و گرسنگی و سختی حاصل از بی کفایتی خودشان را با یاداوری شعب ابیطالب و تحمل انصار در مدینه صدر اسلام و جنگ خندق چاره سازی کنند , روزگاری سیاهتر و آینده ای وحشتناک تر در انتظارمان خواهد بود .
که باید به حقانیت این شعر و ضرب المثل :
کارهر بز نیست خرمن کوفتن * گاو نرمیخواهد و مرد کهن
پی ببریم .
تنها راه چاره ما برای نجات ملک و ملت و رهائی از این روزگار شوم و برای فرار از آینده تاریک و مبهم و بخاطر تباه نشدن آینده و زندگی فرزندانمان این است که دلیر مردان و آزاده زنان میهن پرست و با تدبیر و خردمند داخل و خارج از کشور را بشناسیم (( ویا بسازیم و پرورش دهیم )) و در راه همبستگی و هماهنگی و همدلی و هم آوائی آنها تا بدست گرفتن زمام امور بکوشیم و به ایشان یاری رسانیم و همواره از آنها پشتیبانی و اطاعت کنیم واز آنها فقط آزادی و آبادی و سربلندی ایران و آسایش و آرامش و امنیت ایرانیان را بخواهیم و طلب کنیم .//
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر