به چه حقی ملت پنجاه سال پیش از این سرنوشت ملت بعد را معین میکند؟
این گفته و پرسش بنیانگزار جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب ( طغیان جهل ) در سال ٥٧ در بدو ورودش در بهشت زهرا است .
امروز روز ١٢ فروردین و روز جمهوری اسلامی میباشد , روزی که با شمارش آرای انتخابات ١٠ و ١١ فروردین که هیچ گزینه دیگری جز آری یا خیر وجود نداشت و جمهوری اسلامی تنها گزینه انتخاباتی مردم بود. و تنها با یک بله یا خیر ٣٥ سال بر مردم و ایران حکومت میکند .
به بقیه سخنان بنیانگزار راحل توجه کنید :
سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.ما در زمان سابق، فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها می‌آیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما، زمان آقا محمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه، سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است.
ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته‌است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته‌است که یک سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض می‌کنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد، ما فرض می‌کنیم که به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این می‌شود که بر فرض اینکه این امر باطل صحیح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمدرضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشترشان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادارک آن وقت را نکردند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟
اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند؟
هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟
مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می‌توانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟
این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا، سلطنت قانونی نیست.
خوب , ٣٥ سال از آن زمان میگذرد و همه ما کم و بیش به کارنامه این نظام آشنا هستیم , ولی :
آیا بنابر فرموده رهبر و بنیانگزار جمهوری اسلامی , این حکومت فعلی ما قانونی هست ؟
آیا ما حق نداریم که خواهان برگزاری یک رفراندم دیگر باشیم ؟
آیا ما حق نداریم سرنوشت خودمان را تعیین بکنیم ؟
آیا ما باید گرفتار و اسیر انتخاب پدران خود باشیم ؟
اگر نظام جمهوری اسلامی به خودش و مشروعیتش و محبوبیتش و درستی و راستی خود اطمینان دارد و آنرا باور میکند , یک رفراندم آزاد و با حضور رقبای جمهوری اسلامی برگزار کند تا ما هم به حقیقت آگاه و از آن مطمئن شویم !
سی و پنجمین سالگرد تاسیس جمهوری اسلامی را به تمام مردم ایران تسلیت عرض میکنم .//
این گفته و پرسش بنیانگزار جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب ( طغیان جهل ) در سال ٥٧ در بدو ورودش در بهشت زهرا است .
امروز روز ١٢ فروردین و روز جمهوری اسلامی میباشد , روزی که با شمارش آرای انتخابات ١٠ و ١١ فروردین که هیچ گزینه دیگری جز آری یا خیر وجود نداشت و جمهوری اسلامی تنها گزینه انتخاباتی مردم بود. و تنها با یک بله یا خیر ٣٥ سال بر مردم و ایران حکومت میکند .
به بقیه سخنان بنیانگزار راحل توجه کنید :
سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.ما در زمان سابق، فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها می‌آیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما، زمان آقا محمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه، سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است.
ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته‌است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته‌است که یک سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض می‌کنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد، ما فرض می‌کنیم که به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این می‌شود که بر فرض اینکه این امر باطل صحیح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمدرضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشترشان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادارک آن وقت را نکردند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟
اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند؟
هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟
مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می‌توانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟
این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا، سلطنت قانونی نیست.
خوب , ٣٥ سال از آن زمان میگذرد و همه ما کم و بیش به کارنامه این نظام آشنا هستیم , ولی :
آیا بنابر فرموده رهبر و بنیانگزار جمهوری اسلامی , این حکومت فعلی ما قانونی هست ؟
آیا ما حق نداریم که خواهان برگزاری یک رفراندم دیگر باشیم ؟
آیا ما حق نداریم سرنوشت خودمان را تعیین بکنیم ؟
آیا ما باید گرفتار و اسیر انتخاب پدران خود باشیم ؟
اگر نظام جمهوری اسلامی به خودش و مشروعیتش و محبوبیتش و درستی و راستی خود اطمینان دارد و آنرا باور میکند , یک رفراندم آزاد و با حضور رقبای جمهوری اسلامی برگزار کند تا ما هم به حقیقت آگاه و از آن مطمئن شویم !
سی و پنجمین سالگرد تاسیس جمهوری اسلامی را به تمام مردم ایران تسلیت عرض میکنم .//
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر