یکشنبه، آبان ۰۵، ۱۳۹۲

نامه امام نقی به سهیل بابادی زندانی بند ٣٥٠ اوین

نامه امام نقی به سهیل بابادی زندانی بند ٣٥٠ اوین

سهیل جان سلام  ،
من  ابوالحسن، علی بن محمد بن علی بن موسی الهادی النقی العسکری،
دهمین امام شیعیان یا همان امام ّ نقی خودتان هستم .

   

خبر دستگیری و مصیبت هایی  را که در زندان  بر سرت آورده اند خواندم و گریستم و شرح شکنجه هایت جگرم را خون کرد .

سهیل عزیز ،
به خدا سوگند که من هیچ نقشی در دستگیری و زندانی شدن تو نداشتم و ندارم و از صبح تا شب برای آزادی تو به درگاه خدا دعا میکنم و از صمیم قلب خواستار آزادی تو میباشم.

سهیل جان ،
هرچند که جرم تو را عضویت در گروه کمپین یادآوری نقی به شیعیان به قصد اقدام علیه امنیت ملی اعلام کرده اند و به این بهانه دستگیرت کردند ، ولی  باور کن من از هیچکدام از جوانانی که این کمپین را درست کردند ،
 نه ناراحت شدم و نه شا کی بودم و هستم و خواهم بود .

 برعکس  ، از اینکه بالاخره یکی از ما امامان سبب شادی و نشاط شما شده همگی ما خوشحال هم شدیم.

 کار و زندگی ما که فقط  ، اشک شما را درآوردن و ناله شما را به آسمان بردن  وعزاداری راه انداختن و  برسر زدن  ، برای شما مردم نبوده و نیست.

چه ایرادی دارد که با شوخی با ما ، دقایقی شاد باشید و بخندید؟ 

باور کن از اسم و مقام من سواستفاده کردند و آنرا بهانه و دست آویزی برای تحکیم پایه حکومت خودشان کردند.

خودت کمی فکر کن ،
به نظر تو این مسخره نیست و آیا این توهین به ما نیست ؟ 

که من امامشان باشم  ومن معجز دارم ومعجزه میکنم و برای آنها  وصل به خدا میباشم  و  مقدس هستم  ،

بعد من خودم عاجزم و نمی توانم کاری بکنم ! 

ولی اینها میتوانند و باید بکنند و میکنند ؟  

 ما هیچ شکایتی حتی از قاتلین خودمان نداشتیم و نکردیم ،
چه  رسد به تو و امثال تو.... 

آیا شوخی ، بی احترامی به ما ست و یا سب و نفرین کسی به ما میرسد و یا از ما چیزی کم میشود و یا خللی به حرمت ما وارد میکند؟

 نه , بخدا نه ،

این حرفها فقط ، میزان فهم و شعور و تربیت گوینده را نشان میدهد،همین .

و قضاوت بدی یا درستی کار آنها هم با مردم و در قیامت با خدا هست و بس . 

 سهیل مظلوم ،
ما حتی یک حدیث و روایت هم برای زندانی کردن و مجازات کسانی که با ما شوخی میکنند ویا حتی اگر ما را سب کنند هم نگفتیم و نداریم.

و بدان که خود آنها ابوبکر وعمر و عثمان را که برای دیگر مسلمانان محترم و عزیز میباشند  لعنت و سب میکنند ، پس نمیتوانند حتی دیگران را از شوخی و یا توهین به مقدسات خودشان نهی کنند ,
چه رسد به اینکه اورا دستگیر و زندانی کنند و مجازاتی  برای او در نظر بگیرند .

سهیل جان ،
من نویسنده رساله جبر و اختیار هستم  و هر انسانی را برای گفتار و کردار در اعتقادات خودش ، صاحب اختیار میدانم.

 و معتقدم که خداوند اگر اختیاراتی  به انسان داده ،
حد و حدود و نتیجه وعواقب  آنرا هم مشخص کرده...

 اصلا  بخاطر همین روز قیامتی را تعیین کرده و بهشت و جهنم را آفریده.... ،
که در آنروز به همه آنها رسیدگی کند و  ازریز اختیارات آدمها جویا شودو بپرسد و بنابر استفاده درست و یا سواستفاده کردن از اختیاراتی که به  آنها داده به حساب آنها رسیدگی کند و پاداش و سزای آنرا بدهد.

که اگر قرار بود خداوند در این دنیا به کسانی قدرت اینکار را بدهد ، دیگر روز قیامت و بهشت و جهنمی  در کار نبود و آنها را نمیساخت .

 ((منظورمن از اختیار در دین و عقیده شخصی انسانها میباشد ،  نه اختیارو آزادی در نقض قراردادهای اجتماعی وشکستن قوانین برای؛ دزدی و قتل و آزارمردم... )) 

سهیل عزیز ، 
 اینها را گفتم که بدانی من و دیگر امامان اینگونه فکر میکنیم ،
تا خدائی نکرده مارا مسبب زندانی شدن خودت ندانی و در دلت مارا لعن  و نفرین نکنی و شکایت مارا به درگاه خداوند نبری  .

بخداوند سوگند که نه خود خدا و نه پیامبران و نه هیچکدام از ما  ، اجازه اینکارها  را به آخوندها و هیچ بنی بشردیگری ندادیم و نمیدهیم و نخواهیم داد.

 و بدان از آخوندها و کسانی  که به نام ما و به بهانه دفاع از ما  ، چنین جنایاتی را میکنند به درگاه عدل الهی شکایت و گله گزاری  خواهیم کرد.

ای سهیل بابادی , 
 تندرستی و سلامتی جسم و روحت را از خداوند خواهانم ،
وهمچنین برای آزادی تواز زندان جهل و دروغ این نابکاران ،
دست به دعا برده واستخلاص و رهائی  هرچه زودتر تورا
 از  پروردگاربزرگ خواستارم .....  
                            
               قربانت هادی یا همان  امام نقی  همیشگی  شما         

۷ نظر:

ناشناس گفت...

نق و نق و نقی‌ جون

تق و تق و تقی‌ جون

قالی رو بکش تو ایوون

بدو برو تو میدون

برین به سر مسلمون

ناشناس گفت...

ای نظر دهنده حتما این اراجیفی را که سرهم کردی را اسم شعر گذاشتی اگر پیام انسانی مطلب را درک کرده بودی کمی انسانی تر فکر میکردی.

Unknown گفت...

+++++ ای نظر دهنده حتما این اراجیفی را که سرهم کردی را اسم شعر گذاشتی اگر پیام انسانی مطلب را درک کرده بودی کمی انسانی تر فکر میکردی.+++++

ناشناس گفت...

الله اکبر ... الله اکبر ... نقی جون رهبر ...مرگ برضد ولایت نقی ... مرگ بر آفریقا ... مرگ بر اروپا ... مرگ بر عزراییل

ناشناس گفت...

من هم درست نمی‌‌دانم منظور آن نظر دهنده بالائی از آن شعر چیست. ولی‌ اگر منظورش این است که دین مسخره و پوچ است با او موافقم. چون حرف حساب و منطق تو کله متعصبین نمی‌رود دین را باید مسخره کرد و باید کاریکاتور کشید تا تابوی آن بشکند.

Unknown گفت...

سلام , به بالائی کاری نداشته باشیم ...داره حالشو میکنه !

من با نظر شما موافق نیستم چون :

یک : نمیتونیم به عقیده و سلیقه آنها پوچ و مسخره بگیم همانطور که بنظر آنها سلیقه و عقیده ما شاید پوچ و مسخره باشه بنابراین درست نیست که درباره عقیده هندو های گاوپرست هم اینطور قضاوت کرد و به این رکی و سرراستی گفت .

دو : حرف حساب و منطق بدون همدلی واقعی و بدون ادبیات مودبانه برای من و شما هم یاوه و مهملی بیش نیست.

سه :بجای گیر دادن و یا متقاعد کردن همدیگه بهتر نیست به هم احترام بگذاریم و این مهم را به هم گوشزد و رعایت کنیم ؟

(( دوست من از حق نمیتوان گذشت من با خیلی از همین متعصبین کل کل کردم و خدائی نود درصدشان بسیار باادب و محترم و فروتن و باگذشت بودند ..... ))

ناشناس گفت...

مرگ بر اقیانوس اطلس، مرگ بر آبشار نیاگارا، مرگ بر برف‌های کلیمنجارو، مرگ بر قطب جنوب، آخرش هم خامنه‌ای رهبر