زنان ایرانی ٬ نابرابری و محدودیت ها
خبربالا رفتن آمار طلاق و مصرف مواد مخدردر زنان خبری هست که نمیتوان بسادگی از کنار آن گذشت و در مورد آن بیتفاوت بود .
نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند و میدانیم که آنها با محدودیت هایی برآمده از اعمال قوانین مذهبی در جامعه دچار مشکلاتی گردیده اند و درگیرآن میباشند .
اما با وجود سازمانها و گروه ها و انجمن های زنانه و برگزاری مراسم و نشست ها و سمینارهای داخلی و خارجی و بین المللی در مورد حقوق زنان ٬ بازهم شاهدیم که زنان ایرانی کار چندانی از پیش نبرده و کماکان گرفتار همان مشکلات سی ساله و سابق میباشند و در همان نقطه اول درجا میزنند .
و اینجاست که این پرسش پیش می آید که :
آیا براستی فقط فشارها و محدودیت ها و کمبودهاست که سبب عدم دستیابی به حقوق و تحقق خواسته ها و اهداف آنها میباشد ؟
که باید با اطمینان و قاطع و صریح گفت : خیر و اصلا اینطور نیست.
بلکه مسائلی پنهان در میان خودشان وجود دارد و پیداست که آنان دارای مشکلات ریشه دار تر و گرفتاری های عمیقتری هستند.
و میبینیم همان مشکلات قدیمی و مسائل پنهان آنها را مغلوب و حرکت آنها را معکوس و قهقرائی کرده است .
نکته بسیار جالب در اینجاست که با وجود بالا رفتن سطح تحصیلات و رشد صعودی آمار زنان و دختران دانشجو و دانشگاهی که امتیاز اجتماعی بسیار مهم و بزرگی برای آنها میباشد و محسوب میگردد و میبایستی سبب بالا رفتن میزان آگاهی و درک و شعور بیشتر آنها گردیده باشد وما شاهد رفتار های خردمندانه و پخته تر و حرکتهای منسجم تر و سنجیده شده ای از جانب آنها باشیم ...
ولی در کمال تاسف و در نهایت شگفتی میبینیم که اصلا چنین نشده و بلکه شاهد رفتار هائی از زنان و دختران میباشیم که هیچ جوابی برای آن نمیتوان پیدا کرد و هیچ دلیلی هم برای آن نمیتوان آورد !!
ما متأسفانه شاهد از بین رفتن و از هم گسیختگی کانون خانواده ها و سقوط و شکست زنان در زندگی شخصی شان بدلایل ذیل میباشیم :
( اعتقاد و رواج وحشتناک خرافات و فال و جادوو جنبل در بین آنها )
( تقاضای مهریه هائی که باید به سلامت عقلی پیشنهاد کننده شک کرد )
( رکورد گذاشتن در آمار طلاق و جدائی انهم بدلیل استقلال مادی )
( جراحی های بدلیل زیبائی و دماغ که گاه شاهد ظهور هیولاهائی میشویم )
( رکورد مصرف لوازم آرایشی ووابستگی شدید روحی و روانی به آن )
( رواج و پایین آمدن سن فحشاء و روابط پنهانی غیر اخلاقی )
( تمایل شدید و گسترش مصرف موادمخدر به بهانه لاغری )
( عدم تمایل به بارداری پدیده سزارین و رشد و شیوع کودک آزاری )
و بی توجهی و اهمالامرخطیرتربیت فرزندان و مسابقه تجمل گرائی , و خرید های غیر ضروری منزل٬ چشم همچشمی و الی ماشالله ...
که خطرات و عواقب وعوارض حتمی حاصل از آنها , که فاجعه ای بمراتب بزرگترو جبران ناپذیرتر و وحشتناکتراز زلزله وسونامی و بمباران اتمی برای یک کشور است را در آینده ای نه چندان دور شاهد خواهیم بود .
و مطمئنم که در آن زمان و پس از وقوع آن مصیبت دیگر کلمات آزادی و رفع تبعیض و برابری اجتماعی و آزادی پوشش و هشتم مارس و فمینیسم و غیره ... برای هیچ زنی و هیچکدام از آنها جالب توجه و بااهمیت و پر کشش و جذاب نخواهد بود!
به گمانم اگر زنان و مادران ایرانی از همان اول ( سی و پنج سال پیش) کمرهمت به زاییدن و آموزش فرزندانی مطیع و آگاه میبستند و آنها را بنابر خواسته وهدف و حق خودشان پرورش میدادند و تربیت میکردند و سپس آنها را وارد اجتماع و روانه نهادها و سازمانها و ارگانهای دولتی و حکومتی میکردند ...
نه تنها اینک هیچ مسئله و مشکل و معضلی نداشتند و شکوه و شکایتی نمیکردند بلکه روزگار خوب و خوشی را با احترام و عزت میگذراندند و سپری میکردند .//
خبربالا رفتن آمار طلاق و مصرف مواد مخدردر زنان خبری هست که نمیتوان بسادگی از کنار آن گذشت و در مورد آن بیتفاوت بود .
نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند و میدانیم که آنها با محدودیت هایی برآمده از اعمال قوانین مذهبی در جامعه دچار مشکلاتی گردیده اند و درگیرآن میباشند .
اما با وجود سازمانها و گروه ها و انجمن های زنانه و برگزاری مراسم و نشست ها و سمینارهای داخلی و خارجی و بین المللی در مورد حقوق زنان ٬ بازهم شاهدیم که زنان ایرانی کار چندانی از پیش نبرده و کماکان گرفتار همان مشکلات سی ساله و سابق میباشند و در همان نقطه اول درجا میزنند .
و اینجاست که این پرسش پیش می آید که :
آیا براستی فقط فشارها و محدودیت ها و کمبودهاست که سبب عدم دستیابی به حقوق و تحقق خواسته ها و اهداف آنها میباشد ؟
که باید با اطمینان و قاطع و صریح گفت : خیر و اصلا اینطور نیست.
بلکه مسائلی پنهان در میان خودشان وجود دارد و پیداست که آنان دارای مشکلات ریشه دار تر و گرفتاری های عمیقتری هستند.
و میبینیم همان مشکلات قدیمی و مسائل پنهان آنها را مغلوب و حرکت آنها را معکوس و قهقرائی کرده است .
نکته بسیار جالب در اینجاست که با وجود بالا رفتن سطح تحصیلات و رشد صعودی آمار زنان و دختران دانشجو و دانشگاهی که امتیاز اجتماعی بسیار مهم و بزرگی برای آنها میباشد و محسوب میگردد و میبایستی سبب بالا رفتن میزان آگاهی و درک و شعور بیشتر آنها گردیده باشد وما شاهد رفتار های خردمندانه و پخته تر و حرکتهای منسجم تر و سنجیده شده ای از جانب آنها باشیم ...
ولی در کمال تاسف و در نهایت شگفتی میبینیم که اصلا چنین نشده و بلکه شاهد رفتار هائی از زنان و دختران میباشیم که هیچ جوابی برای آن نمیتوان پیدا کرد و هیچ دلیلی هم برای آن نمیتوان آورد !!
ما متأسفانه شاهد از بین رفتن و از هم گسیختگی کانون خانواده ها و سقوط و شکست زنان در زندگی شخصی شان بدلایل ذیل میباشیم :
( اعتقاد و رواج وحشتناک خرافات و فال و جادوو جنبل در بین آنها )
( تقاضای مهریه هائی که باید به سلامت عقلی پیشنهاد کننده شک کرد )
( رکورد گذاشتن در آمار طلاق و جدائی انهم بدلیل استقلال مادی )
( جراحی های بدلیل زیبائی و دماغ که گاه شاهد ظهور هیولاهائی میشویم )
( رکورد مصرف لوازم آرایشی ووابستگی شدید روحی و روانی به آن )
( رواج و پایین آمدن سن فحشاء و روابط پنهانی غیر اخلاقی )
( تمایل شدید و گسترش مصرف موادمخدر به بهانه لاغری )
( عدم تمایل به بارداری پدیده سزارین و رشد و شیوع کودک آزاری )
و بی توجهی و اهمالامرخطیرتربیت فرزندان و مسابقه تجمل گرائی , و خرید های غیر ضروری منزل٬ چشم همچشمی و الی ماشالله ...
که خطرات و عواقب وعوارض حتمی حاصل از آنها , که فاجعه ای بمراتب بزرگترو جبران ناپذیرتر و وحشتناکتراز زلزله وسونامی و بمباران اتمی برای یک کشور است را در آینده ای نه چندان دور شاهد خواهیم بود .
و مطمئنم که در آن زمان و پس از وقوع آن مصیبت دیگر کلمات آزادی و رفع تبعیض و برابری اجتماعی و آزادی پوشش و هشتم مارس و فمینیسم و غیره ... برای هیچ زنی و هیچکدام از آنها جالب توجه و بااهمیت و پر کشش و جذاب نخواهد بود!
به گمانم اگر زنان و مادران ایرانی از همان اول ( سی و پنج سال پیش) کمرهمت به زاییدن و آموزش فرزندانی مطیع و آگاه میبستند و آنها را بنابر خواسته وهدف و حق خودشان پرورش میدادند و تربیت میکردند و سپس آنها را وارد اجتماع و روانه نهادها و سازمانها و ارگانهای دولتی و حکومتی میکردند ...
نه تنها اینک هیچ مسئله و مشکل و معضلی نداشتند و شکوه و شکایتی نمیکردند بلکه روزگار خوب و خوشی را با احترام و عزت میگذراندند و سپری میکردند .//
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر