آیا یکبار مردن برای مجازات کافی نیست؟
چرا کسیکه برای تاوان اشتباهش سه سال حبس را تحمل کرده و یکبار هم حکم اعدام وی اجرا شده و مرگ وی به تأئید پزشک هم رسیده است را به هردلیلی ٬ چه خواست خدا یا ترحم بر دو فرزد خردسالش و یا میل به زندگی و یا در اثر فرآیندهای بیولوژىکی و زیستی ٬ مشمول رحمت حق گردیده وباز قادر به ادامه حیات وزندگی شده است را باید دوباره کشت و از قید حیات ساقط کرد؟
چرابرای آخوندها خوابیدن ورم باد فتق و ساکت شدن درد دندان و کارکردن مزاج و رفع یبوست در جوارحرمی یا درکنار ضریحی ٬ جز کرامات و معجزات آن حضرت محسوب میگردد و از نشانه های قدرت خدا بحساب می آید ٬ ولی زنده شدن آدمی بعد از ۲۴ ساعت کار خدا نیست وجز خواست ومشیت و حکمت های الهی بحساب نمی آید؟
زنده ماندن مجرم بعد از اجرای حکم، از علمای عظام هم در استفتائات پرسیده شده است. در کتاب استفتائات آیت الله بهجت، چاپ 1428 قم آمده است: «اگر پس از اعدام و حلق آویز کردن مُجرم، کشف شود که وى زنده است، باید دوباره اعدام شود.»
پس از اعدام یعنی پس ازپائین آوردن از چوبه دار نه پس از ۲۴ ساعت در سردخانه بودن ...
در جلد دوم جامع الاحکام هم از آیت الله صافی گلپایگانی نقل شده است: «در صورتى که بعد از اعدام و قبل از دفن در سردخانه یا پزشکى قانونى و ... در مجرم علائمى حیاتى دیده شود و با مداوا سلامت خود را بازیابد، ظاهراً حکم اجراى حد و قصاص به قوت خود باقى است.»
جناب صافی گلپایگانی ٬بهتر نبود که فتوا میدادید اگر علائمى حیاتى حتی بعد از شب اول قبر و بازپرسی اکیر و منکر وحتی پس از گذشتن از پل صراط ودرست تا دم در بهشت ٬ در اعدامی دیده شد ٬خدا موظف است که اورا به شما تحویل بدهد تا دوباره اورا بکشید و به آن دنیا بفرستید؟
درثانی جرم این شخص قتل نفس نیست که باید رضایت ولی دم را جلب کند تا قصاص نشود !
پس میتوان با زندگی دوباره ای که خداوند به او بخشیده ٬ به او فرصتی برای جبران اشتباهش را داد و سایه پدری را از سر فرزندانش نگرفت و آنها را بی پدر و بی یار و تنها در اجتماع رها نکرد.
چرا کسیکه برای تاوان اشتباهش سه سال حبس را تحمل کرده و یکبار هم حکم اعدام وی اجرا شده و مرگ وی به تأئید پزشک هم رسیده است را به هردلیلی ٬ چه خواست خدا یا ترحم بر دو فرزد خردسالش و یا میل به زندگی و یا در اثر فرآیندهای بیولوژىکی و زیستی ٬ مشمول رحمت حق گردیده وباز قادر به ادامه حیات وزندگی شده است را باید دوباره کشت و از قید حیات ساقط کرد؟
چرابرای آخوندها خوابیدن ورم باد فتق و ساکت شدن درد دندان و کارکردن مزاج و رفع یبوست در جوارحرمی یا درکنار ضریحی ٬ جز کرامات و معجزات آن حضرت محسوب میگردد و از نشانه های قدرت خدا بحساب می آید ٬ ولی زنده شدن آدمی بعد از ۲۴ ساعت کار خدا نیست وجز خواست ومشیت و حکمت های الهی بحساب نمی آید؟
زنده ماندن مجرم بعد از اجرای حکم، از علمای عظام هم در استفتائات پرسیده شده است. در کتاب استفتائات آیت الله بهجت، چاپ 1428 قم آمده است: «اگر پس از اعدام و حلق آویز کردن مُجرم، کشف شود که وى زنده است، باید دوباره اعدام شود.»
پس از اعدام یعنی پس ازپائین آوردن از چوبه دار نه پس از ۲۴ ساعت در سردخانه بودن ...
در جلد دوم جامع الاحکام هم از آیت الله صافی گلپایگانی نقل شده است: «در صورتى که بعد از اعدام و قبل از دفن در سردخانه یا پزشکى قانونى و ... در مجرم علائمى حیاتى دیده شود و با مداوا سلامت خود را بازیابد، ظاهراً حکم اجراى حد و قصاص به قوت خود باقى است.»
جناب صافی گلپایگانی ٬بهتر نبود که فتوا میدادید اگر علائمى حیاتى حتی بعد از شب اول قبر و بازپرسی اکیر و منکر وحتی پس از گذشتن از پل صراط ودرست تا دم در بهشت ٬ در اعدامی دیده شد ٬خدا موظف است که اورا به شما تحویل بدهد تا دوباره اورا بکشید و به آن دنیا بفرستید؟
درثانی جرم این شخص قتل نفس نیست که باید رضایت ولی دم را جلب کند تا قصاص نشود !
پس میتوان با زندگی دوباره ای که خداوند به او بخشیده ٬ به او فرصتی برای جبران اشتباهش را داد و سایه پدری را از سر فرزندانش نگرفت و آنها را بی پدر و بی یار و تنها در اجتماع رها نکرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر