یکشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۹۲

علت علاقه جاسوسان به استان کرمان

علت علاقه جاسوسان به استان کرمان



این تیتر خبری؛

[[ چرا جاسوسان به کرمان علاقه دارند ؟ ]]

 امروز در تمام سایت ها و خبرگزاریها و وبسایت ها درج گردیده بود و دیده میشد و آخر خبر نیز با یک پرسش که همان تیتر خبر بود,  ما را به فکر فرو برد......

اول فکر کردم که ؛

خوب بیایند به تهران با آن هوای آلوده و ترافیک علاقه مند باشند ؟

اصلا خود آقایان سالاری و قربانی اگر مامور سیا و مو ساد و  M.I .SIX  باشند به تهران علاقه مند میشوند ؟

والله جاسوس های کشورهای دیگر هم آدم هستند و به سلامت و جان خودشان اهمیت میدهند !

اما , چرا به استانهای  اردبیل و سمنان و مرکزی و دیگر که آب و هوای خوبی دارند نمیروند؟

پس دلیل آب و هوا نیست....

کرمان هم یکی از استانهای سربزیر ایران هست و مرزی هم نیست که بگوئیم , دنبال تحرکات مرزی و خودمختاری و اینها بروند و تابحال حرکتی هم بر علیه رژیم در آنجا اتفاق نیفتاده ( مانند گنبد و آمل و کردستان و سیستان ),
و مردمش هم کله شان بوی قرمه سبزی نمیدهد....!

 والله تا جائی که من برخورد داشتم  و میشناسم , کرمانی ها نه تنها یکی از بهترین ایرانیها بلکه یکی از بهترین مردمان جهان هستند و بسیار خونگرم و صمیمی و مهمان نواز و شوخ و سرزنده و با محبت میباشند و چند تن از بهترین دوستان من کرمانی میباشند .
خوب که فکر کردم دیدم :

کرمانی ها اهل تریاک هستند ولی اهل سیاست نیستند ,

( نه اینکه اهل سیاست  نباشند طالب درگیری بیخود و شرکردن  نیستند)  

مخصوصا تریاک زرد ماهان که آوازه بین المللی دارد .

بله , خودشه.......تریاک ,

 درسته , نکته همینجاست , هر چه هست در همین تریاک هست .

یادم هست که ٢٥ و ٢٦ سال پیش به کرمان و خانه یکی از هم خدمتی هایم رفتم ....

آقا ما هر کجا با این دوستمان رفتیم , آنی بسا ط منقل و وافور و تریاک تکه تکه شده داخل نلبکی گل سرخی می آوردند و بعد از کلی تعارف از آنها و کلی قسم از طرف ما  که اهلش نیستم , با معذرت خواهی جمع میکردند...



 (( البته نمیگم پسر امامزاده هستم , آقا یه بنگ حبیب الله دادند ما کشیدیم که  سه روز به یه یک شتره  که فکر میکردم راننده اتوبوسی هست که با آن به کرمان آمدم ,سیگار تعارف میکردم و خوش و بش میکردیم و میخندیدیم ......))

بعد که از دوستم پرسیدم چرا اینجا تا میشینی بساط میچینند ؟

 او هم  با خنده ملیحی گفت : اینجا اینجوریه دیگه ........

حالا چرا ماموران و جاسوس ها همه انگلیسی هستند ؟

آقا شستم خبر دار شد که چون انگلیس جزیره هست و نم داره و مرطوبه و پا درد و کمر درد گرفتنبخاطر شرجی بودنش مرسومه .... ,

پس وقتی که به  ایران می آیند 

 ( و حتما تو هواپیما از لندن تا تهران هم کتاب سفرنامه ادوارد براون را میخوانند و ........که دیگه باید یه سرحتما  بیان کرمان دیگه!! )

 زود میپرن میروند کرمان که با دوتا بست مشتی نم و رطوبت بدنشان را بگیرند و دوتا بست , دوتا بست.....

اونهم با مهمانوازی کرمانی ها و اون رطب های عسلی  بدون هسته که دیگه بهشتشوون میشه .....

و علت اینکه بدفعات می آیند و میروند هم اعتیاد به تریاکشان هست .

و اصلا آن بدبختها جاسوس نیستند , توریست های مشتری محسوب میشوند .!

من در مجلس شان نشستم ( بخوری هم ) شدم , زرد ماهان را میکشند  و چائی و  نبات و رطب فرد اعلاء و تنقلات.... و گفتم که بچه های شوخ کرمان که در سر کار گذاشتن استاد هستند ,
لابد این بدبختها هم در این جور  مجالس نشستند و بچه ها سربسرشان گذاشتند و در عالم نئشگی فکر کردند مامور ٠٠٧ و جیمز با ند هستند....

 و یا وقتیکه لباس محلی تنش کردند,  احساس لورنس شدن به آن توریست های مشتری ها دست داده است .

مطمئن باشد که یکی از عمده ترین دلیل ها همین میباشد .        

هیچ نظری موجود نیست: