دوشنبه، آذر ۱۸، ۱۳۹۲

کشف جدید جمهوری اسلامی ؛ چادر بسر بودن زنان در ایران باستان و شاهنامه

کشف جدید جمهوری اسلامی ؛ چادر بسر بودن زنان در ایران باستان و شاهنامه



حضرات و آقایان دیگر برای اعمال حجاب اسلامی  دست به دامن ایران باستان و شاهنامه و فردوسی شدند !

و کشف کردند که زنها در ایران باستان و در دوره ساسانی چادر چارچوق میکردند و زنهای شاهنامه هم در نبردگاه چادر به کمرشان میبستند و رجز میخواندند......

 و لابد سلمان فارسی چادر بر سر زنان پیامبر انداخت و به الله یادآوری کرد که در قرآن آنرا حجاب ذکر کند !



به گزارش خبرگزاری مهر،   چادر نيز به عنوان حجاب زنان، از ابتداي تاريخ در جامعه ما وجود داشته است و وجود چادر در زبان پهلوي نيز اين مطلب را تاييد مي كند.

[[ چادر اصلا از ماقبل تاریخ هم وجود داشت و ما یکنوع دایناسورهائی بنام چادریزائوس داشتیم که چادر سرشان می انداختند  و با حجاب و مقنعه جفتگیری و تخمگذاری میکردند ]] 
و نوشته :

علاوه برآن در شاهنامه نيز به واژه چادر و كاربرد آن بر مي خوريم از جمله :

در داستان به زندان افكندن بيژن توسط افراسیاب؛

منيژه بيامد به يك چادرا          برهنه دو پاي و گشاده سرا


[ برهنه دو پا  و گشاده سر و صورت چادر چی هست ؟] 

(( بله و در نبرد خدیجه خاتون با اشکبوس سروده :

خدیجه بینداخت بر سر سیه چادرش ....بیامد خروشان همی دربر مادرش

بخواند آیه الکرسی بر او فوت کرد ... به رزمگاه خروشید و توپ شوت کرد ))  

و اصلا چون تهمینه چادری بود رستم رفت خواستگاریش و با او ازدواج کرد ....

و باز نوشته که :

در فرهنگ پهلوي به واژه چادر بر مي خوريم به معني "لباس و پوشش" كه از واژه هاي پهلوي است و نشان مي دهد كه اين واژه از ابتداي دوره ساسانيان و حتي قبل ازآن دوره مورد استعمال داشته،
زيرا براي آن واژه اي به وجود آمده است و آن را به كار برده اند.

 فرهنگ پهلوی !! چادر یعنی لباس و پوشش ؟



در تمام فر هنگ لغات و دیشنری ها چادر 

چادر

لغت نامه دهخدا

چادر.[ دَ / دِ / دُ ] (اِ) خیمه . سایبان . بالاپوش زنان . ردا. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). پارچه ای که زنان برای پوشانیدن چهره و دستها و سایر اعضا و ...

چادر

فرهنگ فارسی معین

(دُ)(اِ.)1 - پوششی برای خانم ها. 2 - خیمه ، پردة بزرگ . 3 - سایبان .

چادر

فرهنگ لغت عمید

، قدیمی: čādar (اسم) [سنسکریت] (čādor) ۱. بالاپوشی که زنان مسلمان روی سر می‌اندازند و تمام اندام آن‌ها را می‌پوشاند: ♦ بس قامت خوش که زیر چادر ب ...

معادل ابجد واژه چادر برابر با 208 می باشد.

چادر اکسیژن (پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

oxygen tent

چادر سرخپوستان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tepee

چادر سیرک (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

big top

چادر نشین

دیکشنری فارسی به انگلیسی

nomad, nomadic

چادر نشینی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

اون در فرهنگ خمینی هست که چادر هم لباس و پوشش و هم وسیله سرکوب و هم ارتجاع و پسرفت معنی شده و کاربرد دارد 



 

هیچ نظری موجود نیست: