فرزند بیشتر = آبروریزی بیشتر , شرمندگی بیشتر
هنوز رنگ نقاشی روی بیلبوردها ی فرزند بیشتر , زندگی شادتر خشک نشده بود که رفتار همین فرزندان بیشتر در دنیای مجازی و توهین و فحش دادن و تهدید و تخریب ستاره فوتبال لیونل مسی و خانم لیما , نشان داد و به ما ثابت کرد که این شعار ابلهانه بچه بیشتر یعنی زندگی شادتر , زاییده یک مغز خراب واز تخیلات یک انسان نفهم و نادان میباشد .
بسیاری از منتقدان به جنبه اقتصادی این شعار نسبت به تورم و گرانی و کمبود امکانات موجود برای داشتن فرزند بیشتر توجه داشتندو انتقاد کردند.
که اگر آن مشکلات اقتصادی هم با فراهم آوردن تسهیلات برطرف شود, بازما با معضلی بزرگتر و مشکل تر و وحشتناکتر مواجه هستیم و آن عدم تربیت درست فرزندان (( چه کمتر و چه بیشتر)) خودمان است.
به این گفته از آقای مهاجر , جامعه شناس کشورمان دقت کنید :
[[ یک جامعه شناس درباره کامنتها علیه لیونل مسی با بیان اینکه اصل ارتباط گرفتن و گفتگو شاخصی است که نشان می دهد این افراد پویا هستند و جنبه های مثبت دارند و علاقه مند به تکاپو هستند، گفت:
اما اینکه این ارتباط مثبت نبوده و به قول جامعه شناس ها ارتباط از جنس منفی و گسسته بوده و محتوای بدی داشته به خاطر این است که ما نتوانستیم جوانها را درست تربیت کنیم
و آنها را جامعه پذیر کنیم. ]]
اینکه چرا نتوانستیم جوانان و فرزندان خودمان را درست تربیت کنیم , مقوله ای جداست و وقت و جای دیگری برای گفتگو درباره آن میطلبد .
اما با توجه به وسعت آبروریزی و سرافکندگی از کرده همین فرزندان بیشتر در جامعه جهانی ودر مقابل انظارمردم دنیا و خجالت وشرمندگی حاصل از آن که
گریبانگیر همه پدر و مادرهای ایرانی هست و میباشد.
حال باید از رهبر فرزانه و مسئولین آموزشی و تربیتی و ورزشی کشور و مخصوصا ازعلماء و آیات و عظام و فقیهان دینی که این جوانان بنا بر روش اسلامی زاییده تفکر آنها و الگوهای ارائه شده ایشان آموزش دیدند و تربیت شدند بپرسیم که :
با کدام عقل وبا چه بصیرتی فتوای زادوولد و دستور داشتن فرزند بیشتررامیدهید ؟
هنوز رنگ نقاشی روی بیلبوردها ی فرزند بیشتر , زندگی شادتر خشک نشده بود که رفتار همین فرزندان بیشتر در دنیای مجازی و توهین و فحش دادن و تهدید و تخریب ستاره فوتبال لیونل مسی و خانم لیما , نشان داد و به ما ثابت کرد که این شعار ابلهانه بچه بیشتر یعنی زندگی شادتر , زاییده یک مغز خراب واز تخیلات یک انسان نفهم و نادان میباشد .
بسیاری از منتقدان به جنبه اقتصادی این شعار نسبت به تورم و گرانی و کمبود امکانات موجود برای داشتن فرزند بیشتر توجه داشتندو انتقاد کردند.
که اگر آن مشکلات اقتصادی هم با فراهم آوردن تسهیلات برطرف شود, بازما با معضلی بزرگتر و مشکل تر و وحشتناکتر مواجه هستیم و آن عدم تربیت درست فرزندان (( چه کمتر و چه بیشتر)) خودمان است.
به این گفته از آقای مهاجر , جامعه شناس کشورمان دقت کنید :
[[ یک جامعه شناس درباره کامنتها علیه لیونل مسی با بیان اینکه اصل ارتباط گرفتن و گفتگو شاخصی است که نشان می دهد این افراد پویا هستند و جنبه های مثبت دارند و علاقه مند به تکاپو هستند، گفت:
اما اینکه این ارتباط مثبت نبوده و به قول جامعه شناس ها ارتباط از جنس منفی و گسسته بوده و محتوای بدی داشته به خاطر این است که ما نتوانستیم جوانها را درست تربیت کنیم
و آنها را جامعه پذیر کنیم. ]]
اینکه چرا نتوانستیم جوانان و فرزندان خودمان را درست تربیت کنیم , مقوله ای جداست و وقت و جای دیگری برای گفتگو درباره آن میطلبد .
اما با توجه به وسعت آبروریزی و سرافکندگی از کرده همین فرزندان بیشتر در جامعه جهانی ودر مقابل انظارمردم دنیا و خجالت وشرمندگی حاصل از آن که
گریبانگیر همه پدر و مادرهای ایرانی هست و میباشد.
حال باید از رهبر فرزانه و مسئولین آموزشی و تربیتی و ورزشی کشور و مخصوصا ازعلماء و آیات و عظام و فقیهان دینی که این جوانان بنا بر روش اسلامی زاییده تفکر آنها و الگوهای ارائه شده ایشان آموزش دیدند و تربیت شدند بپرسیم که :
با کدام عقل وبا چه بصیرتی فتوای زادوولد و دستور داشتن فرزند بیشتررامیدهید ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر