پنجشنبه، آذر ۲۱، ۱۳۹۲

ماجرای قتل دیپلمات های ایرانی در افغانستان به نقل از گزارش نامه افغانستان

ماجرای قتل دیپلمات های ایرانی در افغانستان به نقل از گزارش نامه افغانستان



در مرداد ماه سال ١٣٧٧ هشت دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی در مزار شریف به قتل رسیدند .

ظاهرا این کشتار توسط نیروهای طالبان صورت گرفت و ایران نیز طالبان را مسئول قتل آنها دانست و حتی کم مانده بود که کار به یک جنگ تمام عیار با طالبان بکشد .

اما وبسایت گزارش نامه افغانستان با روایت از کتاب (( رد پای فرعون )) کشته شدن دیپلمات ها را کار دوتن از محافظان سفارت و بنابر دستور سپاه پاسداران دانسته  و چنین مینویسد :

http://razaqmamoon.blogspot.in/2012/01/blog-post_5152.html
 
حدود دو هفته پیش از دومین تهاجم گروه طالبان برای تصرف شهر مزارشریف درماه آگست 1998 سردار ناصری از افسران ارشد اطلاعات ایران درتماس تلفنی با احمد شاه مسعود، خبر  تجزیۀ افغانستان به شمال و جنوب را در کمال خونسردی اعلام کرد. وی درآن زمان به حیث کنسول نظامی جمهوری اسلامی ایران درمزارشریف انجام وظیفه می کرد که از صلاحیت های یک سفیر برخوردار بود.
 
اطلاعات تزریقی هشدار می دادند که طالبان قصد دارند دپلومات های ایرانی مقیم درقونسل گری ایران مزارشریف را زنده دستگیر کنند تا ازآنان درمورد نیت ایران درتجزیۀ افغانستان اعتراف بگیرند و فیلم آن را دراختیار سازمان ملل متحد ومردم افغانستان قراردهند! 
 
 
قونسلگری ایران درناحیۀ اول شهرمزارشریف کنار مکتب سلطان رضیه موقعیت داشت. امنیت ساختمان برعهدۀ افراد حرکت اسلامی بود.
 
سرعت زرق اطلاعات آشفته هرچند ناشیانه وبعضاً مبالغه آمیز انجام گرفت؛ با آن هم شبکه های ایرانی اصلاً نسبت به صحت وسقم این قضیه فکرنکردند و فرصت تحلیل را از دست دادند.
درحالی که همان زمان اداره های قونسلی ایران درهرات وجلال آباد هم فعال بودند و اگر طالبان قصد بازداشت دپلومات های ایرانی را درسر می پرورانیدند، ابتداء از بازداشت دپلومات های ایرانی درهمان شهر ها آغاز می کردند.
 
با شروع عملیات طالبان که از استقامت دوراهی به سوی شهر هجوم بردند، ایرانی ها درورطۀ اختلال و سردرگمی افتادند وازاسلام آباد وتهران پیوسته طالب کمک می شدند.
 
کارمند ارشد ادارۀ دی ایکس ( ایکس 2) وابسته به مسعود نیز این قضیه را از زاویۀ دیگری روایت می کند:
 
نقاط ضعف قبلاً از سوی نفرات ما درمزارشریف تثبیت و گریزگاه ها بسته شده بودند.
 
 استخبارات ایران ( وزارت اطلاعات ) ازموقعیت درتله افتاده، به افراد خاص خود به نام های سیداسد وعلی محمد نام که جزو محافظان ادارۀ کنسولی بودند، اخطار کردند که دسته جات طالبان به طور ناگهانی وارد شهر شده و به سوی اداره کنسولی روان اند.
 
آن ها به سید اسد وعلی محمد دستورصادر کردند که هرگز اجازه ندهند تا دپلومات ایرانی زنده به اسارت طالبان بروند.
 
سفیر ایران دریک اقدام بی حاصل به مقامات اسلام آباد گفت هیأت دپلومات های ایرانی درمزارشریف دریک قدمی خطر قرار گرفته اند و شما باید برای نجات آنان وارد عمل شوید. این درحالی بود که همۀ ایرانی ها افراد نظامی وجواسیس مجرب درامور افغانستان بودند که برای عملی کردن طرح تجزبۀ افغانستان درآن جا مرکز گرفته بودند.
 
شهر به محاصره کشیده شد. مدیران اطلاعاتی ایرانی که دروضع دشواری قرارگرفته بودند، به سید اسد وعلی محمد ( افراد ویژۀ خویش) خبر دادند که دستور قبلی درمورد دپلومات های ایرانی  را بدون تأخیر عملی کنند.
 
 سید اسد وعلی محمد همراه با دیگر بادیگارد ها، دپلومات ها را به زیرزمینی ساختمان قنسولگری هدایت کرده و همه را به رگبار بستند. سپس اجساد کشته شده ها را به صحن لیسه سلطان رضیه منتقل کرد و خود از صحنه فرار کردند.[2] 
 
علت انتقال اجساد ایرانی ها به حیاط مکتب سلطان رضیه آن بود تا به دنیا نشان دهند که نفرات طالبان، دپلومات های ایرانی را به قتل رسانیده اند.
 
               
 
((  پس ازمدتی کوتاه، سید اسد و علی محمد دریک برخورد مشکوک دربالاحصار مزارشریف هدف گلوله قرارگرفت وجان باختند, یک فعال ضد جاسوسی ( اسمش محفوظ) این مسأله را از طریق آژانس فرانسپرس به دنیا انتشار داد. [1] ))
 
مقامات استخباراتی ایران اصلاً ازکنه ماجرا سردرنیاورده بودندو حالا ناگزیر بودند برای پاسخ گویی به افکار عامه درایران و بهره برداری تبلیغاتی درسطح جهانی، از دست دادن کادرهای اطلاعاتی خویش را با کارزار تبلیغاتی جبران کنند.انصافا درگیرودار حوادث آن سال، حکومت ایران درسطح منطقه امتیازاتی به دست آورد. درآغاز، ملامنان نیازی را به قتل ایرانی ها متهم کردند تا موقعیت او را دررهبری طالبان تقویت کنند.
 
افکارعامۀ ایران علی الظاهر تا اندازه ای متقاعد شدند که دپلومات ها به خاطر منافع ایران از سوی طالبان افراطی جان های شان را از دست داده اند؛ حال آن که خود آقایان درنتیجه سیاست های غلط و نامشروع شان درافغانستان، دردام افتاده و ناگزیردستور قتل همرزمان خویش را صادر کرده بودند.[2]

آیت الله علی خامنه ای رهبرمذهبی ایران درهمان شب ها و روز ها به نیروهای ارتش ایران اعلام کرد که برای حمله "قاطع" علیه طالبان آماده باشند. " درحالی که خطر درگیری به اوج خود رسیده بود، مقامات سفارت پاکستان درکابل به طالبان اطمینان می دادند که قصد ایران فقط تهدید است وبا آزاد شدن راننده های کامیون های  ایرانی که درمزارشریف توسط طالبان دستگیر وبعد آزاد شدند، افکارعمومی درایران نیز تغییر کرده و مردم خواهان درگیرشدن درجنگ با همسایۀ شرقی شان نیستند .

هیچ نظری موجود نیست: