سه‌شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۹۱

عملکرد احمدی نژاد در ۶ سال کاری و ۲ سال باقیمانده ( 2)

 عملکرد احمدی نژاد در ۶ سال کاری  و ۲ سال باقیمانده ( 2)
 
دکتر احمدی چون قبل از انتخاب شدن وعده پول نفت رو سر سفره مردم گذاشتن داده بود و چون توی آرادان , دهاتشون خیلی ننگ هست که مرد زیر حرفش بزنه ،
گیر داد به حساب و کتاب پول نفت که با کمال خوشبختی فهمید ،هند و چین و روسیه تتمه حساب پول نفتشون رو با پول خرد وسکه میدهندوهمیشه هم کلک میزنند و دودره میکنن و بدهکارند!!


 
پس دستور داد هر روز غروب کیسه های پول خرد هارو بیارن دم خونشون که شب بعد از فیلم سینمایی و سریال با اهل منزل بشینن پول خورد ها رو بشمرن و سوا کنن ، تاهم مچ پوتین رو بگیرن و هم با این پول خورد ها یه جوری پول نفت رو سر سفره مردم ببرند....،
 
که تا شب عید با هزار مکافات و دعوا با پسرش که از زیر کار در میرفت و بیشتر وقتها هم پول هارو اشتباهی توی قلکهای پلاستیکی برای این کار خریده بودن ،میریخت ، که یه شب که اومد خونه دید جا تره و قلک ها نیست، که معلوم شد حاج آقا و حاج خانم و عیال همه رو بردند بانک و چک پولش کردن و باهاش برای تمام بچه های فامیل عیدی خریدند!
    
* بعد از تعطیلی یکماه و نیمه عید ،بیشتر وقت رئیس جمهور محبوب هم به عید دیدنی و دید بازدید و صله رحم میگذشت که قدرتی خدا هم اونقدر زیاد بودند که نگو ,  و همه شون  متوقع هم هستند و خلاصه این دید و بازدید ها تا نزدیک های تابستون طول کشید که تا اومد یه نفسی چاق بکنه و چرتی بزنه , 

 محرم شروع شد و دستور امام راحل بود که محرم را زنده نگهدارید که یکماهی هم مشغول پارچه سیاه بستن و تهیه نذری و داربست تکیه و دنبال بلندگو و آمپلی و زنجیر و قند و چای بود... که با کشتن امام حسین و تموم شدن محرم , دو سه روزی رفت سر کار که ماه مبارک رمضان شروع شده و هئیت دولت هم مثل خر معطل چش دولت را تعطیل کردند و همه چی تق و لق شد ...

*تا دکتر یواش یواش فهمید که اسم دولتش ، دولت خدمتگزار هست و دو سال گذشته  و هنوز هیچ خدمتی نکرده ,  پس نه گذاشت و نه برداشت و با عجله زنگ زد به سردفتردارش که برنامه فردا کجاست و کجا باید برن ؟

 که فهمید شهرداری هست ,  فکر بکری به سرش زد و فردا تا رفت شهرداری اول سراغ لباس سپور ها رو گرفت و سریع یکی شو که یه هوا هم بزرگ بود تا زد
و پوشید و جارو رو برداشت و افتاد به جون خیابونها ،حالا جارو نکن و کی بکن ...

                   

بله بهترین راه برای خدمتگزاری و نشون دادن اون با لباس رفتگری خیابون جارو زدن بود و هست ، که البته رفتگری که دکتر لباسشو پوشیده بود ،پاشو کرده بود تو یه کفش که این کار بیشتر به دکتر میاد و لباس هم مبارکش باشه و چون جای اون رفته سر کار , اونهم باید بره نهاد ریاست جمهوری و جای دکتر کار بکنه و رئیس جمهور بشه که با توپ و تشر های محافظ ها و دو تا گونی سیب زمینی بی خیال ریاست جمهوری شد !
[[البته  کارشو ول کرد تا آماده بشه که بره برای دور بعدی خودشو کاندید بکنه!]] 

   

هیچ نظری موجود نیست: