دوشنبه، فروردین ۰۴، ۱۳۹۳

چرا ما ایرانیان از اشتباه کردن میترسم و وحشت داریم؟

چرا ما ایرانیان از اشتباه کردن میترسم و وحشت داریم؟





و وحشتناکتراز مرتکب شدن اشتباه آن است که نمیخواهیم اشتباه خودمان را باور کنیم و بپذیریم !

اما کم و بیش همه ما نسبت به آن واکنش هائی یکسانی از خود  نشان میدهیم .


بی تردید اولین واکنش ما به گردن نگرفتن و حاشا کردن اشتباه مان است و به هر ترفندی متوسل میشویم که آنرا از سرمان باز کنیم .

سپس سعی میکنیم که ازاشتباه و مکان وقوع آن حد اکثر فاصله را بگیریم و به هر ترتیبی هست از آن بگریزیم و فرار کنیم .

جدیدا سکوت کردن هم  روشی برای فرار از آن و یا برای فراموش کردن آن شده و مورد استفاده قرار میگیرد و حتی خودمان نیز با فکر نکردن بدان به فراموش کردنش کمک میکنیم و بسادگی هم آنرا  فراموش میکنیم ،چنانچه حتی برای تجربه هم در یادمان نمی ماند و همین سبب میشود که  یک اشتباه را چندین بار مرتکب شویم .

اما اگر در این کارها و روش ها  موفق نبودیم  و طرف مقابل ما  سمج بود و سمبه پر زوری داشت بلافاصله به حمله متقابل دست میزنیم و به هر نحوی که شده اشتباهی از او میگیریم و یا میسازیم و با جنجال و بزرگنمائی و با  تکرار و یادآوری و بازگوئی طرف مقابل  به خودمان نزدیک و تشبیه میکنیم و در یک سطح قرار میدهیم تا او را ا وادار به سکوت کنیم.

ما حتی بلد نیستیم که به اشتباهی که کردیم اقرار کنیم و اعتراف به آن برای ما بسیار سخت و دشوار است .

از اعتراف به اشتباه وحشت داریم زیرا اقرار به  آنرا تضعیف موقعیت  و نابودی شخصیتمان تصور میکنیم ، و با عنوان اینکه  نمی خواهیم آتودست  کسی بدهیم بهانه میگیریم و زمینه سازی میکنیم .

از تمام عوامل طبیعی و غیر طبیعی و حتی ماورا الطبیعه کمک میگیریم  حتی حاضریم برای فرار از آن معنی اشتباه را هم تحریف کنیم !

و یا تلاش میکنیم که اشتباه کردن مان را به شانس نیاوردن و  بدشانسی تعبیر کنیم و تغییر دهیم تا  به دیگران نیز همین را تلقین کنیم !

ما حتی راضی میشویم که به بیماری فراموشی و حواس پرتی و آلزایمر هم تظاهر و اقرار کنیم ولی مرتکب اشتباهی نشویم و نشده باشیم ! 

اما وحشت ما از اشتباه به همین جا ختم نمیشود بلکه ما ناجوانمردانه ازدوستی که راضی به  قبول ریسک و عواقب گوشزد و یادآوری اشتباه ما به ما شده ، دشمن میسازیم و از وی کینه به دل میگیریم و دوری میکنیم و منتظر فرصتی برای تلافی کردن و انتقام گرفتن از او میشویم .

خلاصه که  به هر حیله ای متوسل میشویم و ازهر وسیله ای استفاده میکنیم و به هر چیز و و هر راهی فکر میکنیم , تا مبادا دیگران به اشتباه ما پی ببرند .

بهمین دلیل از تکراری شدن و تکرار کردن دوباره همان اشتباه هات نیز ابایی نداریم  !!

چرا ما اینطور هستیم و چرا چنین میکنیم ؟

جواب ساده است ,
 
چون نه خرد و فهم پذیرش و قبول اشتباهمان را داریم ،

و نه به منافع وخیر و خوبی باور اشتباه خودمان آگاه هستیم

و نه شهامت اقرار و اعتراف به آن  را داریم ،

و نه جنبه و ظرفیت جبران آن را در خودمان میبینیم ....

ما نمیخواهیم بفهمیم وقبول کنیم که :


 تا اشتباه هات خودمان را باور نکنیم و آنرا نپذیریم

و به آنها اقرار و اعتراف نکنیم

و بخاطر مرتکب شدنش از دیگران پوزش نخواهیم

و در  صدد جبران آن نباشیم... ,

از هیچ اشتباهی , هیچ درسی نخواهیم گرفت و تجربه ای کسب نخواهیم کرد.

 و اگر خودمان هم آنرا تکرار نکنیم با پنهان کردن و عنوان نکردن آن , فرزندانمان را وادار به پرداخت هزینه و تلف کردن وقت در اثر ارتکاب و  تکرار همان اشتباهات خودمان خواهیم کرد .//



 

هیچ نظری موجود نیست: