سه‌شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۹۱

رئیس جمهوری که با رای من کجاست ؟ آمد... و با پول نفت من کو ؟ رفت .....

رئیس جمهوری که با رای من کجاست ؟ آمد... و با  پول نفت من کو ؟ رفت .....

 
 






یکسال و اندی به پایان دوره دوم رئیس جمهور( نزدیک به نظر رهبر ) و منتصب ایشان ( این پست را من یکسال پیش در وب خودم در بلاگدون نوشتم )

[[ ما نفهمیدیم چه نظراتی از این ! با نظرات آن؟ بهم نزدیک بود و آیا بهم رسید و چسبیدند ؟]] باقی مانده ....

که آنهم با چهارتا شامورتی بازی و دوتا تهدید و چند تا نامه بی جواب....

 و چون دیگه استانی که نرفته باشه نمانده پس با چند تا سفر روستائی و توابعی و بخشی...

 و سه چارتا هم دستور کشت و برداشت سیب زمینی با طعم موزوسه سیب و توت فرنگی بدون یک قطره آب....

 و بگم ،بگم..... 

عمرسیاسی خود را (در صورت تمام نشدن عمرو جانش براثر فضولی و زبان درازی) به پایان میبرد و حالا بگردید و پیدا کنید پرتقال فروش را؟!!!
در حالی که هفتصد و بیست میلیارد فقط پول نفت( تا امروز )!!
 
 و صندوق ذخیره ارزی خالی وبدهی های وحشتناک و فروش اموال دولت و .......

بدون پس دادن حساب وکتابی به دیوان حسابرسی و مجلس
( که سر دریک آخور و دست در یک پیاله دارند) .......

 وکسی هم تا حالا تخ ... راهم نخورده....
 
و صاف صاف میگردد و ادای تهدید در می آورد ....

که زیادی ادا در آورد، خدا به مادرش صبر بده ....
که یا بر اثر ترور منافقین و صهیونیست ها و نوشیدن شربت شهادت و یا داروی نظافت ورسیدن به هاله نور واقعی وحقیقت یا فتن آن.....

 چند روزی سوگواری برای رئیس خدمتگزارترین و بی حساب و کتاب ترین و بدهکارترین دولت ج. ا را اعلام ......

و بعد از چند ماه پیدا شدن مدارکی واسنادی از زیر زمین خانه مشائی....

 و اقرار او با چشمانی خمارتر در تلویزیون و اعتراف به همکاری با موساد و CIA و موجودات فضائی و جن و پری.........

 همه....  با گریه و تقاضای عفواز پیشگاه مردم و دربار ولایت , 
 یکماه وهر روز در سه نوبت نمایش داده میشود ....

وبا اعدام این جرثومه و چند تا بچه جرثومه این سریال مردمی و پر هیجان هم پرونده اش میرود لادست پرونده رفیقدوست و کرباسچی و جزایری و ۱۲۸ و ۳۰۰۰ میلیاردی و ایران خودرو......

و همه به سزای خودشان میرسند.//
و با درایت رهبرفرزانه خطر دیگری ازبیخ گوش نظام میگذرد...
 
و جنتی با آن گریه....

و اگر رهبر نبود خدا هم نبود , مصباح یزد...ی

و تهدید  ا. خاتمی به تفاله های جریان انحرافی...

و در اوردن چشم های آنها شروع میشود........//
ومصاحبه با سرداران و مسئولینی که همه از اول میدانستند وحدس میزدند....

و اما با درایت و سرعت عمل رهبری و حیران شدن آنها از اینهمه درایت و ذکاوت و شهامت وپاچه خوری از ایشان .//
و برگزاری چند مراسم دعا شکر گزاری در جمکران ومرقد امام...

 ومراسم نوحه خوانی به سبک دیسکو تکنو با اسه وسه کردن مداح تریاکی
به شکرانه رفع خطر از نظام بیمه آن تا عصر یخبندان بعدی .//
و سال بعد آن در روز عید، سال تلاش مضاعف X مضاعف و کار تصاعد X تصاعد به توان هشت برای جبران خسارت به نظام فقط برای مردم شریف و با بصیرت و با ایمان , حقنه و نامگذاری میگردد .//
و مردم میمانند و سفره ای که نفت که بر سرش نیامدو یارانه ای هم دیگر یاری نمیکند و نان را هم از آن دزدیدند و بردند و خالی خالی شده.......

و بچه هائی سه تا پنجساله , گریان وگرسنه......

 که یادگار دروغ ,, کسی که وعده هر بچه یک میلیون را داد،،

همان کسی که با رای من   کجاست آمد....

 و با  پول  نفت  من  کو  رفت.//

هیچ نظری موجود نیست: