سه‌شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۹۱

داستان اختلاس به روایت تصویر

*مملکت رو دادیم دست کسانی که نمیدونن صندلی چیه ،اما ....



دزدیدن رو خوب بلد بودن و فکر کردن مملکت میراث باباشونه ....



چاپیدن و دزدیدن و ملت هاج و واج نگاهشون میکردن ......



سلسله مراتب دزدی رو هم خیلی رعایت میکردن و .....



دیگه به کوچولو هم راضی نمیشدن و ....



مردم هم تو اتوبوس و مترو و تاکسی و اینترنت میگفتن ......



چوب تو آستین آفتابه دزد ها کردن و ....


آهای دزد و بگیرین راه انداختن و ......



همه هم انداختن گردن اون یکی و ......



تا گفتن کشش ندین که صلاح نیست ......



خیلی راحت مثل اینکه بچه گول میزنن گفتن چیزی نیست و .....



میگم هیس.....به امام فحش دادی !! به امام نقی توهین میکنی .....اوین ...اعدام



زیاد کشش ندین .........


برو به اما ن خدا ،یه سر میام پهلوت ،میل بزن ......



خونه خرید ۲ میلیارد و نشست تو خونش تو کانادا ....



تا مردم به این روز بیافتن ،ولی قران بخونن و نمازشون قضا نشه .....



تا این که یه شیر پاک خورده تو اون جماعت نانجیب گفت ......


هیچ نظری موجود نیست: