پنجشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۹۱

مصیبت و درد بی بزرگتری

 مصیبت و درد بی بزرگتری

شما هم زیاد به گوشتون خورده ،
خدا هیچ خونه ای رو بی بزرگتر نکنه یا بزرگتر بالا سرشون بوده .....
شما بزرگتری کن و یا ... بزرگی شما رو میرسونه ....
یا بزرگواری کردین...یا چهار تا بزرگترها جمع بشن دور هم و،،........
 
این بزرگترها کی ها هستند؟ چه شکلی هستند ؟ 
یا کارآیی انها چی هست  ,بدرد چی  میخورن؟
 
چرا ما بی بزرگتریم , چرا بزرگتر بالا سرمون نیست , بزرگتر هامون کجا میرن ؟
 
بزرگتر چیز خوبیه..خیلی خوبیه ... دلسوز آدمه /
چراغ روشنایی راه تاریک زندگی هست /
 مالامال و لبالب از تجربه هست /
تو مشکلات مثل فرشته نجات بهترین راه حلها رو درمیاره و بدون هیچ چشم داشتی دودستی تقدیمت میکنه /
 
یا وقتی از همه کس وهمه جا بریدی و ناامید شدی , میاد با یک پند اندرزی که بهت امید میده و زندگی رو دوباره برات رنگی و نورانی میکنه .
 
پدرها و پدر بزرگ ها بزرگان و بزرگترها هستند .
 
 اما وقتی که سن و سال مرگ برسه به ۴۵ سال یا ۵۰ سال دیگه بزرگتری باغ نمیمونه که بزرگتری بکنه یعنی بلایی که سر ما امد سن مرگ تا ۴۵ یا ۴۷ سال امد پایین,  
 
 یعنی سنی که در دیگر کشورها (مثل سوئد و ژاپن )جوان هستند اول چلچلی شون هست .
 
وقتی سن سکته قلبی بشه ۳۰ سال و سکته مغزی ۲۸ سال یعنی پیر نشده یا جوانمرگ میشن .
 
و تمام تجربه ها و بزرگی و بزرگواری باهاشون میره زیر خاک .
 
و تمام یادها که باید یاد میداد /
 
اتفاقاتی که باید بما بگه که برامون اتفاق نیافته تا هزینه ندیم /
 
و آشناهای که باید با ما آشنا میکرد تا گیر هر کس و ناکسی نیافتیم /
 
درس هایی که باید درس میداد که به بیراهه نریم /
 
و نکته های کلیدی که باید میداد تا پشت درهای بسته نمونیم و ووو ....
 
با خودش دفن میشه ,  تا ما همون هارو با بهایی گزاف تر خودمون بدست بیاریم /
 
 تا شاید ما برسونیم به دست بعدی ../
 
خدا هیچ خونه و مملکتی رو بی بزرگتر نکنه ...

هیچ نظری موجود نیست: