چهارشنبه، دی ۰۲، ۱۳۹۴

پیروزی شکست

                                      پیروزی شکست


 
 
 این نوشته فقط قسمت آخر و نتیجه گیری از  مقاله  مفصل  " جنگ ایران و عراق : پیروزی شکست " که در فصلنامه نگین - شماره 7 نشر و به چاپ رسید میباشد:

                                     نتیجه گیری 


در سال 1359، ایران گزینه جنگ را نه به دلیل دستاوردهای مثبتش، بلکه برای مقابله با هزینه های تحمیلی آن انتخاب کرد.


به نظر می رسد ایران برای جلوگیری از تحمل هزینهِ بیشتر به جنگ تن داد، نه اینکه به اختیار از میان گزینه های مختلف به انتخاب آن دست زد.

به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی ایران تا عملیات رمضان از آن نظر که توانست مانع از تسلط عراق بر اروند رود و تجزیه خوزستان از ایران شود، طرف پیروز میدان جنگ بود و مشخصاً، عراق از هر دو نظر هم به دلیل ناکامی در رسیدن به اهداف و هم از نظر تحمل تلفات انسانی و هزینه های اقتصادی گسترده، طرف شکست خوردهِ این مرحله از جنگ محسوب می شد.

اوضاع جنگ در مرحله بعدی پیچیده تر بود. در این مرحله، ایران حالت هجومی داشت و از ابتکار عمل برخوردار بود.


در واقع، اهداف خود را مشخص کرده و در صدد دست یافتن بدانها بود. در این وضعیت، معیار ارزیابی همراه با هزینه ها و گزینه انتخابی رسیدن به هدف است که در مجموع، موفق به نظر نمی رسد.



در واقع، اهداف مورد نظر تأمین نشد و هزینه های آن در قیاس با دستاوردها قابل قبول به نظر نمی رسید، با این حال، در این مرحله، ایران توانست توانایی خود را در دفع تجاوز و هزینهِ بالای هرگونه تجاوز احتمالی به ایران نشان دهد و این خود دستاورد کمی نیست. از دیدگاه مزبور، این مرحله از جنگ نمایش قدرت ایران در بستر زمانی طولانی است که آن را به رخ کشورهای متخاصم کشید و تصمیم سازان و سیاستمداران آنها را به درنگ و تأمل بیشتر وادار می کند.

این دستاورد جنگ چندان عینی نیست که در محاسبات کمی بیان شود، اما در گذر زمان، چنان بر رفتار دیگر بازیگران بین المللی تأثیر می گذارد که تأثیر آن بر همگان کاملاً مشخص است.

در مرحله سوم و پایانی جنگ، عراق در موضع برتر و پیروزی اش در سطح عملیاتی چشم گیر بود و تأثیرات آن در استراتژی نظامی دو کشور به سرعت آشکار شد؛ زیرا، توانست سرزمینهای تصرف شده خود را باز پس گیرد و طرف پیروز میدان نبرد باشد، هر چند از آن نظر که نتوانست مناطق اشغال شده را تثبیت و از موضع برتر بر سر میز مذاکره بنشیند، شکست خورده این مرحله محسوب می شد.


از منظر دو معیار هزینه و دستاورد، عراق به پیروزی درخور توجهی دست یافت، اما ایران را نمی توان طرف شکست خورده آن قلمداد کرد.

انتخاب گزینه پایان جنگ از سوی آن به همراه سابقه مقاومت شدید در شش سال پیش باعث شدند که تغییر رفتار دشمن با هزینه کمتری صورت گیرد و هزینه تحمیلی ایران در این مرحله از جنگ کاهش یابد.




از این نظر می توان گفت اگر عراق طرف پیروز میدان هم باشد، ایران طرف شکست خورده آن نیست. در واقع، از اینکه ایران توانست گزینه مناسبی را برای خودداری از پذیرش شکست و هزینه های سنگین تر انتخاب کند، طرف شکست خورده محسوب نمی شود، همچنان که طرف پیروز این مرحله نیز نیست.


در افقی تاریخی و نگاهی کلان به جنگ هشت ساله، هم به دلیل آغاز جنگ بدون رسیدن به هدف، هم به دلیل تحمل تلفات و خسارات و هم به دلیل پیامدهای جنگ که به جنگ دیگری منتهی شد، عراق طرف شکست خوردهِ جنگ بود.


در مقابل، جمهوری اسلامی ایران از این نظر که توانست مانع از تحقق اهداف عراق شود، طرف پیروز جنگ بود. هر چند با در نظر گرفتن هزینه های جنگ و دستاوردهای اثباتی آن این برداشت به شدت کم رنگ می شود.

طی این جنگ کشورهای منطقه به همراه ایران و عراق هزینه های گسترده ای را تحمل کردند و فرصتهای عظیمی را برای پیشرفت از دست دادند. از این منظر، تمامی کشورهای منطقه از جنگی که رژیم صدام به راه انداخت، آسیب دیدند و تا سالهای سال، از پیامدهای منفی این جنگ متأثر بودند.

کشورهای پیروز جنگ صادرکنندگان جنگ افزارهای نظامی و اقلام مصرفی در جنگ بودند، آنها بدون اینکه هزینه ای بر آن پرداخت کنند، از جنگ کاملاً سود بردند.


هیچ نظری موجود نیست: