مداح کیست و مداحی چیست ؟
مدح . [م َ ] (ع اِمص ) ستایش . ثنای به صفات جمیله . وصف به جمیل . توصیف به نیکوئی . مدحت . مدیح . مدیحه . نقیض هجا. نقیض ذم . (یادداشت مؤلف ). آفرین . تحسین . تمجید. مقابل هجو .
این معنای کلمه مدح در لغتنامه دهخدا میباشد و مداح و یا مدح سرا یا مدیحه خوان هم کسی میباشد که بتواند این مدح را به صورتی دلنشین و با آواز خوش بخواند .
اما امروزه مداحی و مدح گفتن در اذهان عمومی برابر با گریه و ناله و زاری و بر سر زدن و بر سینه کوفتن و لباس بچه خود را پاره کردن ! شده , در حالیکه رسما میبایستی مدیحه برای خوش آمد و جلب رضایت دیگران باشد .
مدح را غالبا برای خوش آمد و تمجید از بزرگان و مالداران میگویند و بکار میرود.
مداح و گوینده برای نزدیکی به مرکز قدرت و ثروت و جلب نظرصاحبانش , صفت نیک آنها را با بزرگنمائی و ردیف کردن جملات زیبا و آهنگین کردن آن برمیشمارند و میخوانند .
و این عمل در اصل همان خائییدن و تملق و کاسه لیسی و بادمجان دورقاب چینی و پاچه خواری میباشد که از جانب مزدور برای رضایت زور انجام میشود.
و دلیل قانع کننده برای این گفتار این است که : این مدیحه گفتن و مدح کردن فقط زمانی اعتبار و ارزش دارد که در مقابل جمعی و برای شنیدن جماعتی خوانده شود.
که اگر چنین نباشد مصداق این حکایت است :
زمستان روزی , مداح و شاعری بنزد حاکمی رفت وحاکم اورا شب هنگام و بدون حضور دیگران پذیرفت و شاعر ساعتها مدیحه خود را که در باب حاکم سروده بود خواند و حاکم نیز از آن بسیار خشنود گردید و به مداح گفت : بسیار خوب بود و برو در فصل برداشت محصول بنزد من بیا تا تو را از مال و منال بی نیاز کنم , و مداح هم خوشحال رفت و در فصل برداشت به نزد حاکم بازگشت ولی حاکم اورا نادیده گرفت و مداح اصرار به آشنائی کرد و حد گذراند و حاکم برآشفت و دستور داد اورا بیرون کنند , مداح را بیرون کردند و حاکم در بالای بام مینگریست که مداح گفت : این رسم حاکمان را نباید و نشاید.....چرا ؟
حاکم گفت : آنشب تو چیزی خواندی که مارا خوش آمد , ما هم گفتیم چیزی بگوییم که تو را خوش آید...!
اما امروزه این کار بعلت زیاد شدن مشغله و درآمد آخوندها و سیر شدن شکم آنها , برای عده ای بیکاره و مفتخور به صورت شغلی درآمده و برای آنها حرفه محسوب میشود!
هر چند که در ایام گذشته افراد پیر و گدا و فقیر و ناقص العضو که توان کار کردن نداشتند برای جلب نظر و جلب توجه و جلب ترحم در معابر و گورستانها با آوازی حزین مداحی اهل بیت را میکردند , اما امروزه جوانانی با اندام های سالم و ورزیده از سر بیعاری و کاهلی رو به این کار آوردند که بسی مایه خجالت و تاسف است .
چرا باید کسی که میتواند زمینی را آباد کند و یا چرخی را بگرداند ,باید با گریه کردن و گریه انداختن مردم کسب روزی کند و از این راه نان بخورد و به فرزندانش نیز نانی آغشته به اشک و ناله و گریه بدهد ؟
حتی دلیل وادعای رضای خدا و خدمت به اهل بیت و امامان و تکریم و احترام به آنها زنده نگاه داشتن یاد آنها , مزخرف و دروغی بیشرمانه ای بیش نیست که اگر برای رضای خدا و خیر و ثواب آن بود درخواست مزد های چند میلیونی نمیکردند .
که اگر برای رضای خدا و خلق خدا بود , ریالی نمیگرفتند و همانند دیگر مردم آنچه را که داشتند در طبق اخلاص میگذاشتند و ارائه میکردند و نذر و هدیه به مولای خود میکردند.
البته مقصر اصلی آن جماعت جاهل و خدا نشناسی هست که با حماقت و گدا نوازی خود چنین افرادی را پرورش میدهند و چنان آنها را بزرگ میکنند و به او قدرت میدهند که آنچنان هار شوند و احساس قدرت کنند که بخاطر رانندگی و سبقت در خیابان بر روی مردم اسلحه بکشند و به سمت آنها تیر اندازی کنند .
و انقدر وقیح و بیشرم باشند که کمترین ایراد به خود را توهین به اهل بیت و رسول خدا و امامان معصوم بدانند و درصدد قلب حقیقت برایند و جنایت و اشتباه خود را کار دشمنان و بی بی سی و اسراییل بدانند.
در کجای قرآن آمده که باید برای معصومین گریه کرد و اشک ریخت و بر سر تیغ و بردوش زنجیر زد ؟
کجا پیامبر خدا گفته که عده ای با اینکار کسب رزق کنند و وعده بهشت به مردم بدهند ؟
تمام استناد آنها به چند روایت و حدیث مجهول و مجعول است , که اگر آقایان به آن احادیث و روایات استناد میکنند باید به حدیث افتادن بر روی عمه در هنگام زلزله و سرانجام طفل حاصل از آن و روایت نزدیکی با خاله از پشت انهم قبل از عقد دختر خاله هم اعتقاد داشته باشند!!
و ای جماعتی که در زیر منبر اینها خشتک جر میدهید گلو پاره میکنید , اگر این کار شما برای تظاهر و خودنمائی نیست این کار را فقط یکبار تنها و در خانه خودتان انجام دهید تا از پرورش چنین کسانی که فردا بر روی شما و یا خانواده شما اسلحه میکشند جلوگیری کرده باشید ....
مدح . [م َ ] (ع اِمص ) ستایش . ثنای به صفات جمیله . وصف به جمیل . توصیف به نیکوئی . مدحت . مدیح . مدیحه . نقیض هجا. نقیض ذم . (یادداشت مؤلف ). آفرین . تحسین . تمجید. مقابل هجو .
این معنای کلمه مدح در لغتنامه دهخدا میباشد و مداح و یا مدح سرا یا مدیحه خوان هم کسی میباشد که بتواند این مدح را به صورتی دلنشین و با آواز خوش بخواند .
اما امروزه مداحی و مدح گفتن در اذهان عمومی برابر با گریه و ناله و زاری و بر سر زدن و بر سینه کوفتن و لباس بچه خود را پاره کردن ! شده , در حالیکه رسما میبایستی مدیحه برای خوش آمد و جلب رضایت دیگران باشد .
مدح را غالبا برای خوش آمد و تمجید از بزرگان و مالداران میگویند و بکار میرود.
مداح و گوینده برای نزدیکی به مرکز قدرت و ثروت و جلب نظرصاحبانش , صفت نیک آنها را با بزرگنمائی و ردیف کردن جملات زیبا و آهنگین کردن آن برمیشمارند و میخوانند .
و این عمل در اصل همان خائییدن و تملق و کاسه لیسی و بادمجان دورقاب چینی و پاچه خواری میباشد که از جانب مزدور برای رضایت زور انجام میشود.
و دلیل قانع کننده برای این گفتار این است که : این مدیحه گفتن و مدح کردن فقط زمانی اعتبار و ارزش دارد که در مقابل جمعی و برای شنیدن جماعتی خوانده شود.
که اگر چنین نباشد مصداق این حکایت است :
زمستان روزی , مداح و شاعری بنزد حاکمی رفت وحاکم اورا شب هنگام و بدون حضور دیگران پذیرفت و شاعر ساعتها مدیحه خود را که در باب حاکم سروده بود خواند و حاکم نیز از آن بسیار خشنود گردید و به مداح گفت : بسیار خوب بود و برو در فصل برداشت محصول بنزد من بیا تا تو را از مال و منال بی نیاز کنم , و مداح هم خوشحال رفت و در فصل برداشت به نزد حاکم بازگشت ولی حاکم اورا نادیده گرفت و مداح اصرار به آشنائی کرد و حد گذراند و حاکم برآشفت و دستور داد اورا بیرون کنند , مداح را بیرون کردند و حاکم در بالای بام مینگریست که مداح گفت : این رسم حاکمان را نباید و نشاید.....چرا ؟
حاکم گفت : آنشب تو چیزی خواندی که مارا خوش آمد , ما هم گفتیم چیزی بگوییم که تو را خوش آید...!
اما امروزه این کار بعلت زیاد شدن مشغله و درآمد آخوندها و سیر شدن شکم آنها , برای عده ای بیکاره و مفتخور به صورت شغلی درآمده و برای آنها حرفه محسوب میشود!
هر چند که در ایام گذشته افراد پیر و گدا و فقیر و ناقص العضو که توان کار کردن نداشتند برای جلب نظر و جلب توجه و جلب ترحم در معابر و گورستانها با آوازی حزین مداحی اهل بیت را میکردند , اما امروزه جوانانی با اندام های سالم و ورزیده از سر بیعاری و کاهلی رو به این کار آوردند که بسی مایه خجالت و تاسف است .
چرا باید کسی که میتواند زمینی را آباد کند و یا چرخی را بگرداند ,باید با گریه کردن و گریه انداختن مردم کسب روزی کند و از این راه نان بخورد و به فرزندانش نیز نانی آغشته به اشک و ناله و گریه بدهد ؟
حتی دلیل وادعای رضای خدا و خدمت به اهل بیت و امامان و تکریم و احترام به آنها زنده نگاه داشتن یاد آنها , مزخرف و دروغی بیشرمانه ای بیش نیست که اگر برای رضای خدا و خیر و ثواب آن بود درخواست مزد های چند میلیونی نمیکردند .
که اگر برای رضای خدا و خلق خدا بود , ریالی نمیگرفتند و همانند دیگر مردم آنچه را که داشتند در طبق اخلاص میگذاشتند و ارائه میکردند و نذر و هدیه به مولای خود میکردند.
البته مقصر اصلی آن جماعت جاهل و خدا نشناسی هست که با حماقت و گدا نوازی خود چنین افرادی را پرورش میدهند و چنان آنها را بزرگ میکنند و به او قدرت میدهند که آنچنان هار شوند و احساس قدرت کنند که بخاطر رانندگی و سبقت در خیابان بر روی مردم اسلحه بکشند و به سمت آنها تیر اندازی کنند .
و انقدر وقیح و بیشرم باشند که کمترین ایراد به خود را توهین به اهل بیت و رسول خدا و امامان معصوم بدانند و درصدد قلب حقیقت برایند و جنایت و اشتباه خود را کار دشمنان و بی بی سی و اسراییل بدانند.
در کجای قرآن آمده که باید برای معصومین گریه کرد و اشک ریخت و بر سر تیغ و بردوش زنجیر زد ؟
کجا پیامبر خدا گفته که عده ای با اینکار کسب رزق کنند و وعده بهشت به مردم بدهند ؟
تمام استناد آنها به چند روایت و حدیث مجهول و مجعول است , که اگر آقایان به آن احادیث و روایات استناد میکنند باید به حدیث افتادن بر روی عمه در هنگام زلزله و سرانجام طفل حاصل از آن و روایت نزدیکی با خاله از پشت انهم قبل از عقد دختر خاله هم اعتقاد داشته باشند!!
و ای جماعتی که در زیر منبر اینها خشتک جر میدهید گلو پاره میکنید , اگر این کار شما برای تظاهر و خودنمائی نیست این کار را فقط یکبار تنها و در خانه خودتان انجام دهید تا از پرورش چنین کسانی که فردا بر روی شما و یا خانواده شما اسلحه میکشند جلوگیری کرده باشید ....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر