چهارشنبه، آذر ۱۱، ۱۳۹۴

پیشبینی تاثیر نامه دوم مقام عظما بر جوانان اروپا و آمریکائی !

 پیشبینی تاثیر نامه دوم مقام عظما برجوانان اروپا وآمریکائی !



اجازه بدهید قبل از آنکه  در مورد نامه دوم ولایت فقیه و نتایج و بازتاب ها و تاثیرات آن بر جوانان اروپائی و آمریکائی گفتگو کنیم , اول بطور مختصر و خلاصه از بازتاب و نتایج و تاثیرات نخستین نامه ایشان برای شما بگویم تا پیشبینی تاثیرات نامه دوم برایتان جالب تر و جذاب تر شود و چه بسا شما هم بتوانید پیشبینی هائی بکنید که نسبت به پیشبینی های من محتمل تر و به حقیقت نزدیک تر باشد ؟!  

سال گذشته در اول بهمن ماه ۱۳۹۳ مقام عظمای ولایت نامه ای خطاب به جوانان اروپائی و آمریکای شمالی نوشتند که صدا و سیما و کیهان و رسالت و دفتر مقام رهبری و دلقکهای مجلس و پاچه خواران ستون نویس سایت ها و جراید چنان قشقرقی بپا کردن و چنان از این نامه تعریف کردند که ما پیش خودمان تصور کردیم که از فرداست که جوانان اروپائی و آمریکائی در حالیکه  ریش گذاشته اند و شلوار خاکی به پا دارند و دکمه پیراهن های خودشان که بر روی شلوارشان انداختند را تا خرخره بسته اند و گروهی با سربند های سبز که بر روی آن نوشته [ Hello  Rahbar  ] یا همان [ لبیک یا خامنه ای ] در قالب کاروان رهروان ولایت و گروهی با سربندهای قرمزی که بر روی آن نوشته شده [ کبوتران فرنگی ولایت ] با پای پیاده و با اسب و دوچرخه  و موتور و شتر و ماشین و هواپیما از امریکا و اروپا برای بیعت با رهبری به ایران سرازیر میشوند ...!


که ما حرکت دیگری جز برگزاری نماز جماعت دو آخوند با ده پانزده تا بچه ونزوئلایی و کلمبیائی و پروئی  در بالای برج میلاد , در این راستا چیز دیگری ندیدیم و نخواندیم !!


 و چند روز بعد هم این خبر در زیر اخبار دلواپسان و نشست ها و همایش های آنها تحت نظارت ایادی استکبار جهانی به محاق فراموشی سپرده شد و اگر آقای محمد نوری زاد آن انتقاد زیبا و مستدل را از این نامه نمی کردند و نمینوشتند (( بنابر آمار موثق از منابعی معتبر,  ۹۷/۸۷۹۵ درصد  از کسانیکه نامه مقام عظماء را خواندند اول انتقاد آقای نوری زاد را خوانده بودند و بعد از سر کنجکاوی هم به متن اصلی نامه سری زدند و آنرا خوانده اند )) این نامه در همان دور مقدماتی از جریان سیاست و صحنه روزگار حذف و محو میشد !!


[[  محمد نوری زاد هم در وبسایت خود نوشته است:

«باور کنید این نامهٔ جناب رهبر به جوانان اروپا و آمریکای شمالی آنچنان مشفقانه و دوستانه و خیرخواهانه است که شما مطلقاً باور نمی‌کنید در این کشور سیاستمداران دزد و نابکار اساساً وجود دارند و یا حتی به دست مبارک همین رهبر گرامی، میلیاردها پول بی زبان مردم – بی اجازهٔ مردم – به هرکجا فرستاده شده و به همین خاطر جوانان بسیاری از هستی ساقط شده‌اند و اعتیاد و بیکاری تا مغز جوانان ایرانی نفوذ کرده و هویت بنیادین فکری و عاطفیِ آنان جویده شده است و بانوانی از شدت فقر به تن‌فروشی روی برده‌اند و کفِ سن تن‌فروشی تا مرز دوازده سال رسیده است.»[۱۰]  ]] 

اما مبادا پیش خودتان خیال کنید که چون نظر ایشان به نظر محمود احمدی نژاد نزدیک تر بود و هست , نامه ایشان هم مانند نامه های احمدی نژاد کمی سبب انبساط خاطر غربی ها شده و بعد از خواندن کلی خندیدند و بعد آنرا پاره کردند و به سطل اشغال ریختند و هیچ تاثیری نداشته و برجای نگذاشته ....


نه , اتفاقا برعکس .

اگر یادتان باشد مقام عظما در نامه اول خود نوشته بود :


[[  اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند.اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید...]]


البته بگویم , اگر شما فکر میکنید منظور مقام ولایت از جوانان اروپائی و آمریکائی خواهرزاده آنگلا مرکل و پسر دیوید کامرون و پرنس ویلیام و نوه جرج بوش و دختر بیل کلینتون هستند خیلی اشتباه فکر میکنید و ایشان اصلا کاری با آنها ندارند !


بلکه مخاطبان اصلی و منظور ایشان همان جوانان نره غول و پشموی نسل دوم مسلمانان مهاجر به انگلیس و آلمان و فرانسه و امریکا بود که با داشتن ملیت انگلیسی و فرانسوی و آلمانی و بلژیکی و هلندی همچنان نام آنها خالد یوسف مزقاوی و عبدالرحمن آل یسمان و مصعب الزیادی بن یحیی و عبدالله شغیس الغاهری و ....اینها بود که با خوراکهای اروپائی هیکل های سه متری ساختند ولی همان تفکرات و تعصبات پدر و مادرشان و امام جماعت مساجد لندن و هامبورگ و پاریس را داشتند و پرورش یافته بودند...!


که پس از  خواندن نامه مقام عظما با ابزارهای ارتباطی روز مرزهای جغرافیائی را شکستند برای شناختن اسلام از طریق منابع اصیل و ماخذ دست اول با ذهن های کنجکاو و جستجوگری که داشتند فرصت را مغتنم شمردند برای کشف حقیقت های نو در مرزهای ساختگی محصور  نشدند و فرصت را از دست ندادند و گله گله و فوج فوج به داعش و داعشی ها پیوستند.


 و با آگاهی از آن منابع اصیل و دست اول شیوه های بسیار جدید و ابتکاری همچون سوزاندن در قفس های آهنی , انداختن در محفظه های آهنی و ریختن آب یا انداختن آن در آب تا خفه شدن فرد بدبخت و چال کردن اسرا با مواد منفجره و ترکاندن آنها از راه دور و بستن دست پای اسیران و با تانک از روی آنها رد شدن , آویزان کردن زندانیان و سوزاندن آنها با آتش کوچکی در زیر آنها روشن میکردند که از روغن بدن فرد بیچاره آتش شعله ور میشد تا خاکسترشان کنند و صدها روش محبت آمیز اسلامی دیگر که جایگزین گردن زدن کردند...

و از دیگر شاهکارهای دیگر همین جوانان اروپائی و آمریکائی مخاطب نامه مقام رهبری , طراحی عملیات های تروریستی از روی پلی استیشن بود که در فرانسه و کشتار برخی از دیگر هموطنان خودشان اجرا کردند و به حقیقت های نو پی بردند و رسیدند !!


خیال میکنید اگر مشاهده این تاثیرات و بدست آوردن این نتایج بزرگ نبود رهبری با این همه گرفتاری در جهان اسلام و حل آنها , بیکار بود که نامه دوم را برای آنها بنویسد و دوباره این جوانان اروپائی و آمریکائی را از سخنان خودشان بهره مند و مستفیض بفرمایند و راهنمائی کنند ؟!!


حالا خودتان دیگر میتوانید حدس بزنید که اثرات و نتایج این گفته ها در نامه دوم چه خواهد بود و چه خواهد کرد ؟!


[[   به هر حال این شمایید که باید لایه‌های ظاهری جامعه خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم واکنش‌های عجولانه‌ای است که گسستهای موجود را افزایش دهد.  بنابراین من از شما جوانان می خواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف بینی و با استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیان‌های یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی ریزی کنید... تدابیر سطحی و واکنشی مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد، جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحران‌های آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت.  به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرمش، اصلاح این اندیشۀ خشونت زاست. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.]]


به نظر من اگر مش قاسم نوکر دائی جان ناپلئون این نامه را میخواند اینبار سرش را به طرف آسمان میگرفت و میگفت :


خدا انگلیس ها را از شر این (( آقا )) حفظ بکنه ...


یا مرتضی علی خودت انگلیسی ها رو از شر [ آقا ] محافظت کن و دور نگهدار ...!!!



 

هیچ نظری موجود نیست: