جمعه، آذر ۱۳، ۱۳۹۴

شهامت و ظرافت محمد نوری زاد ...

                                           شهامت و ظرافت محمد نوری زاد ...



به این نتیجه رسیدم که خیلی ها به خاطر پنهان کردن ضعف و ترس خودشان هست  که از محمد نوری زاد چیزی نمیگویند وچیزی نمینویسند و حرفی از او نمیزنند ...

خوب حق هم دارند ,  چرا که اگر در باره مردی و مردانگی نوری زاد بنویسند انگار که از نامردی و پستی خودشان گفتند و نوشتند و آنرا عیان کرده اند .


اما این افراد که حتی تصور شهامت نوری زاد آنها را وحشت زده میسازد و خواب شب شان را آشفته میکند , از یک نکته بسیار اساسی و مهم غافل هستند و آن , ظرافت و نکته سنجی و لطافت کار محمد نوری زاد است .


این آقایان نمیدانند که مبارزه فقط با شهامت و بدون ظرافت , بیشتر به خودکشی میماند و آن چیزی جز ظرافت نیست که آقای محمد نوری زاد آنرا بدرستی دریافته و به نیکی نیز از آن بهره برده و میبرد و خواهد برد ...


برای دریافت این نکته , فقط دو قسمت از آخرین نوشته جناب نوری زاد را عینا باز نشر میکنم و قضاوت با خودتان :


[[  چهار:

مقوای  این قاتل – سعید مرتضوی در کربلا چه می کند؟

را گشودم و بدست گرفتم.


تنها بودم در میان آنهمه مأمور.

یک مأمور جوان که ریشی توپی به صورت داشت و سابقاً با او جلوی اوین بگو مگویی داشتم، از راه رسید و با عصبانیت آمد طرف من و مقوا را گرفت و پاره کرد و با عصبیت گفت:

کاری می کنی که باهات برخورد شخصی کنم.


و خط و نشان کشید با غیضی غلیظ جلوی همه:

نوری زاد بخدا اگه پاش بیفته چنان بلایی سرت می آورم…

نگذاشتم به حرفش ادامه بدهد.


با فریادی صد برابر صدای او بر سرش داد زدم:

منو از زدن و کشتن نترسون جوون. من در بدر بدنبال کسی هستم که بزنه بکشه منو. اگه اون یه نفر تویی مهلت نده.


و داد زدم:


بد نمی شه به لقمه نونی که برا زن و بچه ت می بری یه نگاهی بندازی. ]]    
و ...

[[ در این چند ماهی که صدای خود را در دنا و اوین در پیچاندیم، نشان دادیم که با دست تهی نیز می شود به مصاف مفسده رفت.


دیروز جلوی دنا یکی از مأموران لباس شخصی دم گوشم گفت:


بی خیال، یک دست صدا ندارد.


گفتمش:


اگر صدا نداشت شما پنجاه نفر را به اینجا نمی کشاند... ]]

 و براستی اگر این یک دست صدا نداشت و صدا ندارد , پس آن افراد آنجا چه میکنند و نگران چه هستند ؟!


مطمئنم با این پاسخ های ظریف و صریح به آن دو مامور ,
 
یکی باید بخاطر نان سر سفره زن و بچه اش حتما بدنبال شغل دیگری بگردد...

 و آن دیگری , تا عمر دارد تیکه انداختن به کسانی چون نوری زاد را از یاد نبرد و کلا سکوت اختیار کند ...!! 


 

هیچ نظری موجود نیست: