جمعه، مرداد ۱۸، ۱۳۹۲

عید فطر , یا روز شادی و طرب کردن رندان و حافظ

عید فطر , یا روز شادی و طرب کردن رندان و حافظ

ماه رمضان در دوران حافظ  , ماه  کاسبی و درآمد زائی آخوندها ست وآن شبهاست که  به  مساجد و محافل دعوت میشوند و پولی میگیرند تا تعداد پرهای بال فرشتگان را بشمارند و به جماعت بیکار نشسته بر پای منبرش وعده آمرزش و بخشش گناهانشان را بدهند و از زهد خود  مایه بگذارند و و با فروش آن , پول قند و چای ماه های دیگر را در آورند.

اما با  آمدن عید فطر نوبت آنها به سر می آمد و پس از یکماه دوباره  پیاله فروشی ها و میخانه ها درهایشان را بر روی مردم  باز میکردند  و نوبت رندان و سرکشیدن پیاله ها با آوای عود و چنگ و دف و نی میشد و فرا میرسید  و برخاستن بانگ نوش , نوش دیگران در تشویق آنها به نوشیدن جامی دگر .....  

زمان مستی دوباره یاران و رندان و پاکبازان و دردی کشان و خاک نشینان.. ..

واینجاست که شمس الدین محمد که منتظر آمدن عید فطر بود و برای آمدنش
 روزشماری میکرده..... 

[[ صد البته نه برای حساب و کتاب طاعات و عبادتش و شمارش آنها برای خدا ,و چانه زدن برای دوبله حساب کردن شب قدر ! بلکه برای باز شدن میخانه ها و آمدن زمان شادی و خوشی و وقت طرب و به آواز نی و ناله چنگ ... ]]  

و در مقابل نگاه های  پر غضب و خصمانه زهد فروشان و مردان ریا و حریفان نفاق به باده نوشان , رندانه و هوشیارانه به آنها یاد آوری میکند که این خون دختر رز است که مینوشند نه خون کسی و خون مردم نیست و آسوده باشید که هیچ چیزی هم نخواهد شد و ایرادی هم نخواهد داشت .

و نه تنها بدی نیست و آنها هم بد نیستند , بلکه باده نوشان  را بخاطر یکرنگی و روراستی و بی ریائی , از زهد فروشان سالوس و دروغگو و ریاکار , بهتر و برتر و بالاتر هم میداند.

و اینچنین با شانه زدن زلف قلم و سر سخن و با ریختن شهد و شکراز دهانش  با سرودن این غزل  آن روزگار و دوران وحال واحوال خودشان را جاودانه و ماندگار میکند .
           روز شادی و طرب کردن رندان مبارکباد       
      غزل شماره 020
             

۲ نظر:

ناشناس گفت...

برو بابا زر مفت نزن.

Unknown گفت...

جان مامانت , تو بیا و زر قیمتی بزن ....

جان مامانتو قسم دادم ....

بیا هزینه اش رو هم میدم .....

اصلا بلدی زر بزنی ؟