مگر دراوایل پادشاهی رضا شاه و از جمعیت آن زمان چه تعداد باسواد و تحصیل کرده داشتیم ؟
مگر دراوایل پادشاهی رضا شاه وازکل جمعیت آن زمان , چه تعداد باسواد و تحصیل کرده داشتیم ؟
ما چه تعداد تحصیل کرده و باسواد داشتیم که روزنامه بخرند و بخوانند ؟
تیراژ روزنامه هایی که چاپ میشد , مگر چند نسخه بود ؟
آیا بجز تهران در شهر دیگری هم روزنامه چاپ میشد و مردم میخواندند ؟
آیا مردم فقیر و بیسواد و گرسنه سال ١٣٠٠ شمسی توان خرید روزنامه و نشریه را داشتند؟
میزان نفوذ نشریات در مردم عامه و بیسواد چقدر بوده است ؟
آیا باسواد کردن مردم برای خواندن شعر و روزنامه در اولویت نیست ؟
آیا فرخی یزدی و عشقی نمیدانستند که اول مردم باید سواد داشته باشند و بعد نوشته های آنها را بخوانند ؟
چنان از فرخی یزدی سخن میگویند [ استفاده میکنند ] که پنداری اگر زنده میماند و شعر میگفت , حالا ایران به کشورهای سوئد و سوئیس ,خط و مشی دمکراسی را آموزش میداد .
و چنان از میرزاده عشقی حرف میزنند [ سواستفاده میکنند ] پنداری که اگر او زنده میماند وروزنامه چاپ میکرد و مقاله مینوشت , بساط ظلم و جهل و ستم را در سراسر جهان برمیچیند و ایران گلستان بود و میشد .
آیا مدرسه ساختن و باسواد کردن مردم اولین قدم برای دمکراسی نیست ؟
آیا زدودن جهل و خرافات بزرگترین خدمت به مردم و کشور نیست ؟
آیا باسواد کردن کودکان ایرانی بهتر از مخالفت بی نتیجه نیست ؟
آیا الفبا را خواندن و آموختن بهتر از [ باید رید ] نیست ؟
آیا تربیت محصلین و دانش آموزانی سربلند بهتر از [ نشوی گر غلام آزادی ] نیست ؟
آیا کمک به ساختن دانشگاه بهتر از خارج رفتن و روزنامه چاپ کردن و نوشتن و تحریک کردن نیست ؟
آیا نیم کردار و آجری بر آجری گذاشتن بهتر از دوصد گفته و یک دیوان شعر نیست ؟
( در روزگار و زمانه و وضعییت و موقعیت آن زما ن )
آیا کمک به تشکیل و تاسیس دادگستری بهتر از جیغ و داد کردن برای عدالت در روزنامه نیست ؟
آیا رعایت قانون و اجرای آن اولین شرط آزاد زیستن و سربلند بودن نیست ؟
چنان قتل آنها را به جنایات رضاشاه نسبت میدهند , که آدم خیال میکند رضا شاه شبانه به سلول آنها رفته و آنها هم با دست و پا ی بسته و بی دفاع و بی جان و توان در گوشه سلول افتاده اند و رضا شاه با دستان خودش پس از زجر و شکنجه بسیار آنها را به قتل رسانده و کشته است .
آیا کسانیکه امروز سنگ آنها را به سینه میزنند,
از مفاد نوشته ها و مقالات فرخی یزدی در روزنامه چاپ آلمان او آگاهی دارند و آنرا خوانده اند ؟
آیا کسانیکه امروزه خونخواهی میکنند,
میتوانند یک مقاله به قلم این دو شاعر که در راه آگاهی مردم آنزمان باشد و از تاثیر آن نوشته بر توده مردم خبر دهد را برای اثبات حقانیت گفته آنها و ادعای خودشان به ما نشان دهند ؟
روان همه نیاکان و بزرگان و درگذشتگان مشمول رحمت حق باد
مگر دراوایل پادشاهی رضا شاه وازکل جمعیت آن زمان , چه تعداد باسواد و تحصیل کرده داشتیم ؟
ما چه تعداد تحصیل کرده و باسواد داشتیم که روزنامه بخرند و بخوانند ؟
تیراژ روزنامه هایی که چاپ میشد , مگر چند نسخه بود ؟
آیا بجز تهران در شهر دیگری هم روزنامه چاپ میشد و مردم میخواندند ؟
آیا مردم فقیر و بیسواد و گرسنه سال ١٣٠٠ شمسی توان خرید روزنامه و نشریه را داشتند؟
میزان نفوذ نشریات در مردم عامه و بیسواد چقدر بوده است ؟
آیا باسواد کردن مردم برای خواندن شعر و روزنامه در اولویت نیست ؟
آیا فرخی یزدی و عشقی نمیدانستند که اول مردم باید سواد داشته باشند و بعد نوشته های آنها را بخوانند ؟
چنان از فرخی یزدی سخن میگویند [ استفاده میکنند ] که پنداری اگر زنده میماند و شعر میگفت , حالا ایران به کشورهای سوئد و سوئیس ,خط و مشی دمکراسی را آموزش میداد .
و چنان از میرزاده عشقی حرف میزنند [ سواستفاده میکنند ] پنداری که اگر او زنده میماند وروزنامه چاپ میکرد و مقاله مینوشت , بساط ظلم و جهل و ستم را در سراسر جهان برمیچیند و ایران گلستان بود و میشد .
آیا مدرسه ساختن و باسواد کردن مردم اولین قدم برای دمکراسی نیست ؟
آیا زدودن جهل و خرافات بزرگترین خدمت به مردم و کشور نیست ؟
آیا باسواد کردن کودکان ایرانی بهتر از مخالفت بی نتیجه نیست ؟
آیا الفبا را خواندن و آموختن بهتر از [ باید رید ] نیست ؟
آیا تربیت محصلین و دانش آموزانی سربلند بهتر از [ نشوی گر غلام آزادی ] نیست ؟
آیا کمک به ساختن دانشگاه بهتر از خارج رفتن و روزنامه چاپ کردن و نوشتن و تحریک کردن نیست ؟
آیا نیم کردار و آجری بر آجری گذاشتن بهتر از دوصد گفته و یک دیوان شعر نیست ؟
( در روزگار و زمانه و وضعییت و موقعیت آن زما ن )
آیا کمک به تشکیل و تاسیس دادگستری بهتر از جیغ و داد کردن برای عدالت در روزنامه نیست ؟
آیا رعایت قانون و اجرای آن اولین شرط آزاد زیستن و سربلند بودن نیست ؟
چنان قتل آنها را به جنایات رضاشاه نسبت میدهند , که آدم خیال میکند رضا شاه شبانه به سلول آنها رفته و آنها هم با دست و پا ی بسته و بی دفاع و بی جان و توان در گوشه سلول افتاده اند و رضا شاه با دستان خودش پس از زجر و شکنجه بسیار آنها را به قتل رسانده و کشته است .
آیا کسانیکه امروز سنگ آنها را به سینه میزنند,
از مفاد نوشته ها و مقالات فرخی یزدی در روزنامه چاپ آلمان او آگاهی دارند و آنرا خوانده اند ؟
آیا کسانیکه امروزه خونخواهی میکنند,
میتوانند یک مقاله به قلم این دو شاعر که در راه آگاهی مردم آنزمان باشد و از تاثیر آن نوشته بر توده مردم خبر دهد را برای اثبات حقانیت گفته آنها و ادعای خودشان به ما نشان دهند ؟
روان همه نیاکان و بزرگان و درگذشتگان مشمول رحمت حق باد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر