دوشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۹۲

نقدی بر نوشته ( به مناسبت سی و دومین سالگرد قیام سربداران در آمل )

نقدی بر نوشته ( به مناسبت سی و دومین سالگرد قیام سربداران در آمل )


منهم امیدوارم که تاریخ ثابت کند که عمق جهالت و اوج لجاجت تا کجاست ؟

حزب کمونیست ایران (مارکسیست-لنینیست-مائوئیست) در سوم بهمن  1392 در مقاله ای :

[ به مناسبت سی و دومین سالگرد قیام سربداران در آمل ]

http://www.peykeiran.com/Content.aspx?

در سایت پیک ایران ,
این قیام پرهزینه و بی سرانجام و پر تلفات را گرامی داشته و گفت :

تاریخ ثابت کرد که نوکر امپریالیسم کیست!

برای کمونیست‏ های انقلابی ‏ای که قیام سربداران را سازمان داده و رهبری کردند روشن بود که "ضدامپریالیسمِ" مرتجعین اسلامی حاکم بر ایران هیچ نیست مگر  تحمیل شکلِ دهشتناک ترِی از همان نظام ستم و استثمارِ شاهنشاهی که با تاریک اندیشی و استبداد دینی همراه شده است.

[[ آیا نمیخواهید بیاد بیاورید و یکبار هم که شده اقرار کنید که خود شما جاده صاف کن های همین مرتجعین بودید و قبل از سقوط شاه زیر علم همین ها سینه میزدید و چریک بازی در میاوردید ؟
و یا مگر همین تحمیل دهشتناک را شما به کشور و خلق قهرمان حقنه نکردید و نتیجه کار شما نبود ؟]

و : به واقع تاریخ ثابت کرد که چه کسانی نوکران امپریالیسم هستند!

[ قبول میکنیم که که رژیم فعلی نوکر امپریالیسم هست و بند نافش را به آنها گره زده و لباسهای آنها را هم میشوید !مگر شما کجا هستید و کجا زندگی میکنید و  این بیانیه را از شکم کدام کشور و با چه نظامی , نوشته و فرستاده اید ؟]

در بیانیه ای آبان ماه سال 60 سربداران نوشت:
  ای مردم ایران! ... جمهوری اسلامی، خمینی و دارودسته اش چیزی جز یک دستگاه فساد و زور و قلدری آخوندی نیست. خمینی دغلکار رژیم مطلقه سلطنتی را در شکل و شمایل مذهبی .....و , یکدل و متحد به پا خیزید! از توپ و تشر توخالی و تیر و تفنگ پوشالی مشتی اشرار و اوباش بی آبرو نهراسید. خیمه و بارگاه این خیره سران را که هوای سلطنت به سرهای بی مغزشان زده است باید بیرحمانه به آتش کشید....

[ که بپا خاستند و به آتش کشیدند ولی ...]

در ادامه بیانیه :
شکست قیام سربداران و دیگر مبارزات انقلابی در سراسر ایران، به ویژه کردستان به معنای تحکیم رژیم جمهوری اسلامی بود.

[ پس نتیجه این خشم انقلابی شکست قیام و دستگیری و اعدام سربداران شد و بنابه گفته خودتان , این کار تنها سبب تحکیم رژیم گردید , پس چرا ؟ ]

ادامه بیانیه :
به رغم گذشت سی و دو سال از شکست قیام سربداران، هنوز خاطره و درسها و فراخوان تاریخی آن قیام طنین می افکند که راه نجات تنها در گرو سرنگونی تمامیّت جمهوری اسلامی و استقرار یک قدرت سیاسی و دولت بنیادا متفاوت و نوین است.

[ چطور حرکتی که مسلما دارای نقص و اشتباه و بدون برنامه بودن آن سبب شکست خوردن آن گردیده میتواند درس به ما بدهد و فراخوان دوباره طنین افکن سازد و ما را نجات دهد ؟ که آزموده را آزمودن خطاست .]

ادامه بیانیه :  
نام این دولت دیکتاتوری پرولتاریا است و بر آن است تا با اتکا به توده های آگاه مردم تمامی مظاهر و سرچشمههای ستم و تبعیض و استثمار، جهل و خرافه و سرکوب را ریشه کن کند. سی و دو سال پس از قیام سربداران هنوز ضرورت یک جنبش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار یک دولتِ دیکتاتوری پرولتاریایی پیش پای جامعه و به ویژه پیشروان کمونیست آن قرار دارد.

[ جوانان امروز شعارشان مرگ بر دیکتاتور هست و از آن بیزار هستند ولی شما نسخه دولت دیکتاتوری پرولتاریایی برای آنها میپیچید و توقع دارید که با شما همراه شوند ؟شما مطمئن هستید که حالتان خوب هست؟]

ادامه بیانیه :  
درسهای انقلاب شکست خورده بهمن 57 و همچنین قیام سربداران [ هردو شکست خورده ] بیان روشن این واقعیت است که بدون دخالتگری نیروهای کمونیست انقلابی با افق و برنامه ای انقلابی در اوضاع هیچ تغییری در مسیر رهایی مردم حاصل نخواهد شد و جامعه از وضعیتی بد به وضعیتی بدتر سقوط خواهد کرد. اگر ما کمونیستهای انقلابی نتوانیم در بحران های حاد و افزایش یابندهی این جامعه و جهان نقش بازی کنیم بار دیگر نیروهای ارتجاعی بازیگر اصلی صحنه خواهند شد. 

[ آقا اگر فکر میکنید که  دولت دیکتاتوری پرولتاریایی  شما بهتر از حکومت دیکتاتوری مذهبی آخوند هاست و سقوط نیست , بفرمایید و دخالتگری چرا ؟ بفرمایید و  به وظیفه خود عمل کنید , تا شاید جبران اشتباه ٥٧ را بتوانید بکنید , وشاید گروهی که حتی با حمله نظامی امریکا موافق هستند و آنرا راه براندازی میدانند , از خر شیطان پیاده شوند و همراه شما بشوند و حمایتتان کنند ؟]

ادامه بیانیه :  
در سال 60 جنگی عادلانه که نماینده ی منافع اکثریت مردم ایران علیه ارتجاعِ سرمایه، امپریالیسم و اسلام بود از سوی سربداران برای سرنگونی جمهوری اسلامی به راه افتاد. تحقق آن اهداف و وظایف سیاسی هنوز تنها راه نجات اکثریت جامعه است.
 جنگ و عادلانه ؟
 جنگ عادلانه ؟
ما جنگ عادلانه هم داریم ؟

یعنی گلوله های جنگ عادلانه هم همان تربیت و مرامی که گفتید دارند و به سمت افراد بیگناه و زنان و کودکان نمیروند و فقط به قلب آخوندها مینشنند ؟

 و آتش این جنگ عادلانه انقدر فهمیده و انقلابی هست که خلق قهرمان را گرم و دشمنان مرتجع توده های مردم را میسوزاند و پودر میکند ؟ 

ولی تا آنجا که من مستند ساخته شما را در مورد همین قیام دیدم , با آن اشتباهات فجیع و بدون برنامه ریزی وهماهنگی و  از روی احساس و بدون تفکر , دانستم که حتی آدم با آن روش و هدف به فکر خودکشی هم نمیفتد و از آن راه  برای خودکشی هم استفاده نمیکند... , چه رسد برای نجات !!

با این حال حرف شما برای ما سند هست بفرمایید ....

فقط قبل از شروع به مردم تضمین بدهید که این جنگ عادلانه شما به سرنوشت قیام برحق مردم سوریه تبدیل نمیشود و به آن سرنوشت دچار نخواهد شد.

 بعد از دادن تضمین قابل قبول برایتان آرزوی موفقیت میکنم .  

هیچ نظری موجود نیست: