چرا من اینقدر ازاین نظام بدم می آید وبا آن مخالفت میکنم ؟
یکی از برادران ارزشی و حزب الهی گوگل پلاس در کامنتی از من پرسیده که :
چرا اینقدر از این نظام بدت می آید و با آن مخالفت میکنی؟
[[ من قبل از پاسخ دادن به پرسش ایشان اول باید به این برادر متفاوت از صمیم قلب تبریک بگویم , زیرا ایشان اولین برادر ارزشی و حزب الهی هستند که قبل از آنکه مرا مزدور استکبار جهانی بدانند و بنامند و با توهین و تهمت و تحقیر و تهدید بنده را بنوازند و مورد لطف قرار بدهند در کمال عدل و انصاف و با درایت و فهم و شعور یک انسان عادی و معمولی اول از من دلیل مخالفت و انزجار مرا پرسیدند و جویا شدند و من این حرکت انسانی و این واقعه خجسته و فرخنده را نقطه عطفی در تاریخ دنیای مجازی ایرانیان میدانم و این پرسش را به فال نیک گرفته و آنرا نشانه هائی از رویکرد و گرایش این برادران ارزشی و حزب الهی به خرد و تعقل میدانم و میبینم .]]
و اما در پاسخ به پرسش این برادر باید خدمت ایشان و تمام برادران دیگر عرض کنم که ؛
من از این نظام بدم می آید بدلیل آنکه :
بنیانگزار این نظام به من دروغ گفت و بعد با خنده آنرا تعریف کرد ,
بنیانگزار این نظام بعد از ۱۵ سال دوری به آنهمه احساس مردم فقط با یک هیچ بزرگ جواب داد ,
بنیانگزار این نظام هزار وعده داد و به یکی از آنها عمل نکرد ,
بنیانگزار این نظام بجای برپائی حکومت عدل و دادن آزادی , چوبه دار برپا کرد ,
بنیانگزار این نظام با برچیدن دیکتاتوری سلطنتی بنام پادشاهی ,یک دیکتاتوری مذهبی بنام ولایت فقیه برپا کرد ,
بنیانگزار این نظام هم همه قلم ها را شکست و دهان ها را با مشت و گلوله بست ,
بنیانگزار این نظام با احساسات مردم بازی کرد و به اطمینان آنها خیانت کرد ,
و بنیانگزار این نظام با افکار و تصمیمات خودش و یا اجرای دستورات محوله کشورمرا به بیراهه برد و در ناکجا آباد رها کرد ,
و همین بنیانگزار این نظام , روزگارمردم را به تاریک ترین و سیاهترین دوران خودش تبدیل کرد و از این کشور یک مملکت عقب مانده و مصیبت زده و ویران و منزوی در جهان ساخت.
من از این نظام بدم می آید به دلیل آنکه :
در شب پیروزی و برپائی جشن پیروزی بلافاصله بر بام مدرسه به تسویه و تصفیه حسابهای شخصی خودش پرداخت ,
و برای تحمیل و انتخاب کردنش , فقط دو گزینه آری - خیر را به من اعمال کرد و در مقابلم نهاد,
و بجای وعده های داده شده خدمت کردن , مشغول چپاول و غارت کردن شد ,
و بجای زندگی و ساختن و رساندن به مقام انسانیت , فقط کشت و اعدام کرد و ویران ساخت .
من از این نظام بدم می آید :
بخاطر آنکه برای صادر کردن خودش مسبب یک جنگ هشت ساله ویرانگر شد ,
بخاطر آنکه برای گرفتن کربلا و رفتن به قدس بهترین دوستان مرا به کشتن داد .
بخاطر آنکه برای رفع فتنه درعالم , جوانی مرا تباه کرد و بر باد داد ,
بخاطر آنکه به بهانه آزادی قدس تمام آزادی های ما را از ما گرفت ,
بخاطر آنکه به اسم شهادت صدها هزار جوان این مملکت را به کام مرگ فرستاد ,
بخاطر آنکه با ادامه جنگ فقط به شرکت های تسلیحاتی غرب منفعت رساند ,
بخاطر آنکه بعد از هشت سال با خوردن یک جام زهر آنرا با خفت تمام کرد ,
بخاطر آنکه بجای گرفتن غرامت برای دشمن نیروگاه و جاده و بیمارستان میسازد .
من از این نظام بدم می آید به دلیل آنکه :
نه تنها فقر را ریشه کن نکرد , بلکه مردم را بفروختن کلیه وادار کرد ,
نه تنها ریشه فحشا را خشک نکرد , بلکه سن فحشا را به ۱۳ سال رساند ,
نه تنها اعتیاد را از بین نبرد بلکه با آن کاسبی راه انداخت ,
نه تنها به جوانان اهمیت نداد بلکه رکورد دار فرار مغز ها شد ,
نه تنها به خودکفائی نرساند بلک مملکت را سطل آشغال چین و روسیه کرد ,
من از این نظام بدم می آید بخاطر آنکه ؛
زندان هایش حتی نسبت به حکومت قبلی بسیار پرترهست و جوانان بیشتری دربند هستند ,
من از این نظام بدم میاد بخاطر آنکه روزی چند نفر را اعدام میکند ,
من از این نظام بدم میاد بخاطر آنکه فقط حق با خودش هست ,
من از این نظام بدم میاد چون تمام خدمتگزاران آن دزد و رشوه بگیر و اختلاس گر هستند ,
من از این نظام بدم میاد بخاطر اینکه تحمل حتی یک حرف و فکر مخالف را ندارد ,
من از این نظام بدم میاد چون به همه دروغ میگوید ,
من از این نظام بدم میاد چون به هیچکدام از وعده هایش عمل نمیکند ,
من از این نظام بدم میاد چون بچه های غزه از بچه های کشور خودمان عزیزتر هستند ,
من از این نظام بدم میاد چون سرنوشت مردم فلسطین و لبنان برایش از سرنوشت من و دیگر ایرانیان مهمتر است ,
من از این نظام بدم میاد که بجای کمک کردن به مردم خودمان به مردم دیگر کشور ها کمک میکند ,
من از این نظام بدم میاد چون میتواند در ظرف ۲۴ ساعت مخالفش را در هر کجای دنیا خفه کند و بکشد ولی پس از سه ماه نمیتواند چند نفری که به صورت دختران و زنان هموطن من اسید پاشدند را دستگیر کند,
من از این نظام بدم میاد چون جوانانی را برای تجاوز به عنف به دار میکشد ولی به مدیران خودش که به مادر میهن تجاوز میکنند کاری ندارد ,
من از این نظام بدم میاد چون برای دزدین یک مرغ دست مجرم را قطع میکند ولی به دزدان میلیاردی حبس تعلیقی میدهد ,
من از این نظام بدم میاد چون پس از ۳۶ سال هنوز یک کار , فقط یک کار در راه منافع ملی و برای آرامش و آسایش مردم انجام نداده و به پایان نرسانده ...
من از این نظام بدم میاد چون ...
آیا با این همه دلایل من حق مخالف بودن و مخالفت کردن با این نظام را ندارم ؟
حالا من از این برادر و دیگر برادران ارزشی و حزب الهی میپرسم :
برادر من تو چرا اینقدر از این نظام خوشت می آید و از آن حمایت میکنی ؟
حالا تو بگو و دلیل بیاور که چرا از این نظام بدت نمی آید ؟
حالا تو بگو که از کدام کار آنها دفاع میکنی ؟
حالا تو بگو چطور به چنین کسانی اطمینان میکنی؟!
و با چه عقلی از آنها توقع درست و پاک بودن داری؟؟!
و چرا فکر میکنی که اینها قادر به ساختن این مملکت میباشند؟؟؟!
(( و از همه مردم و تمام دوستان مخالف و منتقد جمهوری اسلامی نیز میخواهم که آنها هم یکبار این پرسش را از خود بکنند و به آن پاسخ بدهند ))
یکی از برادران ارزشی و حزب الهی گوگل پلاس در کامنتی از من پرسیده که :
چرا اینقدر از این نظام بدت می آید و با آن مخالفت میکنی؟
[[ من قبل از پاسخ دادن به پرسش ایشان اول باید به این برادر متفاوت از صمیم قلب تبریک بگویم , زیرا ایشان اولین برادر ارزشی و حزب الهی هستند که قبل از آنکه مرا مزدور استکبار جهانی بدانند و بنامند و با توهین و تهمت و تحقیر و تهدید بنده را بنوازند و مورد لطف قرار بدهند در کمال عدل و انصاف و با درایت و فهم و شعور یک انسان عادی و معمولی اول از من دلیل مخالفت و انزجار مرا پرسیدند و جویا شدند و من این حرکت انسانی و این واقعه خجسته و فرخنده را نقطه عطفی در تاریخ دنیای مجازی ایرانیان میدانم و این پرسش را به فال نیک گرفته و آنرا نشانه هائی از رویکرد و گرایش این برادران ارزشی و حزب الهی به خرد و تعقل میدانم و میبینم .]]
و اما در پاسخ به پرسش این برادر باید خدمت ایشان و تمام برادران دیگر عرض کنم که ؛
من از این نظام بدم می آید بدلیل آنکه :
بنیانگزار این نظام به من دروغ گفت و بعد با خنده آنرا تعریف کرد ,
بنیانگزار این نظام بعد از ۱۵ سال دوری به آنهمه احساس مردم فقط با یک هیچ بزرگ جواب داد ,
بنیانگزار این نظام هزار وعده داد و به یکی از آنها عمل نکرد ,
بنیانگزار این نظام بجای برپائی حکومت عدل و دادن آزادی , چوبه دار برپا کرد ,
بنیانگزار این نظام با برچیدن دیکتاتوری سلطنتی بنام پادشاهی ,یک دیکتاتوری مذهبی بنام ولایت فقیه برپا کرد ,
بنیانگزار این نظام هم همه قلم ها را شکست و دهان ها را با مشت و گلوله بست ,
بنیانگزار این نظام با احساسات مردم بازی کرد و به اطمینان آنها خیانت کرد ,
و بنیانگزار این نظام با افکار و تصمیمات خودش و یا اجرای دستورات محوله کشورمرا به بیراهه برد و در ناکجا آباد رها کرد ,
و همین بنیانگزار این نظام , روزگارمردم را به تاریک ترین و سیاهترین دوران خودش تبدیل کرد و از این کشور یک مملکت عقب مانده و مصیبت زده و ویران و منزوی در جهان ساخت.
من از این نظام بدم می آید به دلیل آنکه :
در شب پیروزی و برپائی جشن پیروزی بلافاصله بر بام مدرسه به تسویه و تصفیه حسابهای شخصی خودش پرداخت ,
و برای تحمیل و انتخاب کردنش , فقط دو گزینه آری - خیر را به من اعمال کرد و در مقابلم نهاد,
و بجای وعده های داده شده خدمت کردن , مشغول چپاول و غارت کردن شد ,
و بجای زندگی و ساختن و رساندن به مقام انسانیت , فقط کشت و اعدام کرد و ویران ساخت .
من از این نظام بدم می آید :
بخاطر آنکه برای صادر کردن خودش مسبب یک جنگ هشت ساله ویرانگر شد ,
بخاطر آنکه برای گرفتن کربلا و رفتن به قدس بهترین دوستان مرا به کشتن داد .
بخاطر آنکه برای رفع فتنه درعالم , جوانی مرا تباه کرد و بر باد داد ,
بخاطر آنکه به بهانه آزادی قدس تمام آزادی های ما را از ما گرفت ,
بخاطر آنکه به اسم شهادت صدها هزار جوان این مملکت را به کام مرگ فرستاد ,
بخاطر آنکه با ادامه جنگ فقط به شرکت های تسلیحاتی غرب منفعت رساند ,
بخاطر آنکه بعد از هشت سال با خوردن یک جام زهر آنرا با خفت تمام کرد ,
بخاطر آنکه بجای گرفتن غرامت برای دشمن نیروگاه و جاده و بیمارستان میسازد .
من از این نظام بدم می آید به دلیل آنکه :
نه تنها فقر را ریشه کن نکرد , بلکه مردم را بفروختن کلیه وادار کرد ,
نه تنها ریشه فحشا را خشک نکرد , بلکه سن فحشا را به ۱۳ سال رساند ,
نه تنها اعتیاد را از بین نبرد بلکه با آن کاسبی راه انداخت ,
نه تنها به جوانان اهمیت نداد بلکه رکورد دار فرار مغز ها شد ,
نه تنها به خودکفائی نرساند بلک مملکت را سطل آشغال چین و روسیه کرد ,
من از این نظام بدم می آید بخاطر آنکه ؛
زندان هایش حتی نسبت به حکومت قبلی بسیار پرترهست و جوانان بیشتری دربند هستند ,
من از این نظام بدم میاد بخاطر آنکه روزی چند نفر را اعدام میکند ,
من از این نظام بدم میاد بخاطر آنکه فقط حق با خودش هست ,
من از این نظام بدم میاد چون تمام خدمتگزاران آن دزد و رشوه بگیر و اختلاس گر هستند ,
من از این نظام بدم میاد بخاطر اینکه تحمل حتی یک حرف و فکر مخالف را ندارد ,
من از این نظام بدم میاد چون به همه دروغ میگوید ,
من از این نظام بدم میاد چون به هیچکدام از وعده هایش عمل نمیکند ,
من از این نظام بدم میاد چون بچه های غزه از بچه های کشور خودمان عزیزتر هستند ,
من از این نظام بدم میاد چون سرنوشت مردم فلسطین و لبنان برایش از سرنوشت من و دیگر ایرانیان مهمتر است ,
من از این نظام بدم میاد که بجای کمک کردن به مردم خودمان به مردم دیگر کشور ها کمک میکند ,
من از این نظام بدم میاد چون میتواند در ظرف ۲۴ ساعت مخالفش را در هر کجای دنیا خفه کند و بکشد ولی پس از سه ماه نمیتواند چند نفری که به صورت دختران و زنان هموطن من اسید پاشدند را دستگیر کند,
من از این نظام بدم میاد چون جوانانی را برای تجاوز به عنف به دار میکشد ولی به مدیران خودش که به مادر میهن تجاوز میکنند کاری ندارد ,
من از این نظام بدم میاد چون برای دزدین یک مرغ دست مجرم را قطع میکند ولی به دزدان میلیاردی حبس تعلیقی میدهد ,
من از این نظام بدم میاد چون پس از ۳۶ سال هنوز یک کار , فقط یک کار در راه منافع ملی و برای آرامش و آسایش مردم انجام نداده و به پایان نرسانده ...
من از این نظام بدم میاد چون ...
آیا با این همه دلایل من حق مخالف بودن و مخالفت کردن با این نظام را ندارم ؟
حالا من از این برادر و دیگر برادران ارزشی و حزب الهی میپرسم :
برادر من تو چرا اینقدر از این نظام خوشت می آید و از آن حمایت میکنی ؟
حالا تو بگو و دلیل بیاور که چرا از این نظام بدت نمی آید ؟
حالا تو بگو که از کدام کار آنها دفاع میکنی ؟
حالا تو بگو چطور به چنین کسانی اطمینان میکنی؟!
و با چه عقلی از آنها توقع درست و پاک بودن داری؟؟!
و چرا فکر میکنی که اینها قادر به ساختن این مملکت میباشند؟؟؟!
(( و از همه مردم و تمام دوستان مخالف و منتقد جمهوری اسلامی نیز میخواهم که آنها هم یکبار این پرسش را از خود بکنند و به آن پاسخ بدهند ))
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر