این هم از خدای بسم الله الرحمن الرحیم ...!
ما نفهمیدیم چطور یک خدا میتواند به گروهی از بندگانش چنین حکمی بدهد که فرق سر عده دیگری ازمخلوقات و بندگان خودش را بشکافند و انگشتان آنها را قلم کنند؟
آیا خودش نمیتواند این کار را با رحمت و یا با شدت بیشتری بکند ؟
آیا نمیتوانست که اصلا آنها ( کافران ) را خلق نکند ؟
آیا حتما باید مخلوقات وبندگان خودش را مثل سگ و گربه به جون یکدیگر بیاندازد ؟
چطور یک خداوند میتواند در کتابش یکجا بگوید : در دین من هیچ اجباری نیست !
ولی بعد از آن در جای دیگری بگوید : کسانی که به دین من ایمان نمی آورند را بکشید و دست و پای آنها را ببرید و انگشتان آنها را قلم کنید ؟!!
آیا یادش رفت که قبلا به آنها گفته بود که : شما به دین خود و ما هم به دین خود ؟
مگر آنکه این خدا , در زمان ضعف و بی پولی و بی شمشیری و بی افراد تظاهر به دوستی و مهربانی و آزادی و عدالت کرده باشد ( در زمانی که در مکه بود ) دروغ گفته باشد ولی بعد با دیدن چارتا شمشیر زن و بدست آوردن مقداری پول و پله و احساس قدرت و قوی شدن یکباره لات شده و حرفهای قبلی یادش رفته باشد و یا نخواهد که به یادش بیاورد ( در زمانی که در مدینه قدرت گرفت ) !!
ما نفهمیدیم چطور یک خدا میتواند به گروهی از بندگانش چنین حکمی بدهد که فرق سر عده دیگری ازمخلوقات و بندگان خودش را بشکافند و انگشتان آنها را قلم کنند؟
آیا خودش نمیتواند این کار را با رحمت و یا با شدت بیشتری بکند ؟
آیا نمیتوانست که اصلا آنها ( کافران ) را خلق نکند ؟
آیا حتما باید مخلوقات وبندگان خودش را مثل سگ و گربه به جون یکدیگر بیاندازد ؟
چطور یک خداوند میتواند در کتابش یکجا بگوید : در دین من هیچ اجباری نیست !
ولی بعد از آن در جای دیگری بگوید : کسانی که به دین من ایمان نمی آورند را بکشید و دست و پای آنها را ببرید و انگشتان آنها را قلم کنید ؟!!
آیا یادش رفت که قبلا به آنها گفته بود که : شما به دین خود و ما هم به دین خود ؟
مگر آنکه این خدا , در زمان ضعف و بی پولی و بی شمشیری و بی افراد تظاهر به دوستی و مهربانی و آزادی و عدالت کرده باشد ( در زمانی که در مکه بود ) دروغ گفته باشد ولی بعد با دیدن چارتا شمشیر زن و بدست آوردن مقداری پول و پله و احساس قدرت و قوی شدن یکباره لات شده و حرفهای قبلی یادش رفته باشد و یا نخواهد که به یادش بیاورد ( در زمانی که در مدینه قدرت گرفت ) !!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر