جامی که خمینی نوشید ولی زهر آن بکام مردم ایران رفت
٢٧ تیر ماه روز قبول قطعنامه ٥٩٨ شورای امنیت از جانب همان خمینی هست که میگفت : اگر این جنگ بیست هم طول بکشد ما ایستاده ایم !
پذیرفتن قطعنامه ای که او آنرا تشبیه به نوشیدن جام زهری کرد که زهرش فقط به کام مردم ایران رفت...
زهر یک میلیون جوان کشته و مجروح و معلول و موجی و شیمیائی...
زهر ویرانی تمام زیر ساختهای اقتصادی ایران...
زهر خرابی خانه ها و ویرانی زندگی و آوارگی مردم ...
زهر هشت سال جنگیدن برای هیچ ...
زهر بازیچه دست کارخانجات اسلحه سازی غرب شدن...
زهر دود کردن سرمایه های انسانی و اقتصادی بخاطر رفتن به قدس ...
زهر رفع نشدن فتنه در عالم و هوار شدن آن بر سر مردم ایران...
زهر ارزش شدن حماقت ها و چفیه و پلاک برای مشتی لاشخور و فرصت طلب ...
زهر جنگیدن با دشمنان کافری که اینک برادران مظلوم ما شدند...
زهر جنگیدن ما و سود و استفاده بردن امریکا و انگلیس از آن ...
زهرنداشتن پول برای خریدن داروی شیمیائی ها و موجی ها و مجروحان جنگ ...
زهر فقیرتر شدن و سخت تر شدن وضعیت مردم حتی از دوران و زمان جنگ...
زهر ساختن راه و بیمارستان و نیروگاه بجای دریافت غرامت جنگ...
زهر تصرف ریاست قوای قضاییه و مقننه و سردار شدن متولیدن عراقی ...
زهر زیارت کربلائی که آخر بست سربازان آمریکائی راهش برای زائرین باز شد ...
زهر بجای ماندن ویرانی و محرومیت در استانهای جنگ زده پس از ٢٦ سال ...
زهر نداشتن کار و آب آشامیدنی سالم برای مردم دلیر و جنگ زده استان خوزستان ...
زهر از دست دادن شرف و عزتی که در گرو همان جنگ بود ...
زهر لعنت بودن جنگ برای مردم و رحمت و نعمت بودن آن برای خمینی و دیگر آخوند ها ...
زهر تاثیرات منفی جنگی که تازه دارد خودش را نشان بدهد و بروز میکند ...
زهر آزاد بودن و ریاست مسببین و مسئولان جنگ ویرانگر و دادگاهی نشدن آنها ...
زهر جنگی که هیچ , هیچ سود منفعتی برای کشور و مردم ایران نداشت ...
خمینی جام خالی را سر کشید...
و زهر واقعی جنگ به کام مردم رفت و هنوز هم میرود و خواهد رفت...
٢٧ تیر ماه روز قبول قطعنامه ٥٩٨ شورای امنیت از جانب همان خمینی هست که میگفت : اگر این جنگ بیست هم طول بکشد ما ایستاده ایم !
پذیرفتن قطعنامه ای که او آنرا تشبیه به نوشیدن جام زهری کرد که زهرش فقط به کام مردم ایران رفت...
زهر یک میلیون جوان کشته و مجروح و معلول و موجی و شیمیائی...
زهر ویرانی تمام زیر ساختهای اقتصادی ایران...
زهر خرابی خانه ها و ویرانی زندگی و آوارگی مردم ...
زهر هشت سال جنگیدن برای هیچ ...
زهر بازیچه دست کارخانجات اسلحه سازی غرب شدن...
زهر دود کردن سرمایه های انسانی و اقتصادی بخاطر رفتن به قدس ...
زهر رفع نشدن فتنه در عالم و هوار شدن آن بر سر مردم ایران...
زهر ارزش شدن حماقت ها و چفیه و پلاک برای مشتی لاشخور و فرصت طلب ...
زهر جنگیدن با دشمنان کافری که اینک برادران مظلوم ما شدند...
زهر جنگیدن ما و سود و استفاده بردن امریکا و انگلیس از آن ...
زهرنداشتن پول برای خریدن داروی شیمیائی ها و موجی ها و مجروحان جنگ ...
زهر فقیرتر شدن و سخت تر شدن وضعیت مردم حتی از دوران و زمان جنگ...
زهر ساختن راه و بیمارستان و نیروگاه بجای دریافت غرامت جنگ...
زهر تصرف ریاست قوای قضاییه و مقننه و سردار شدن متولیدن عراقی ...
زهر زیارت کربلائی که آخر بست سربازان آمریکائی راهش برای زائرین باز شد ...
زهر بجای ماندن ویرانی و محرومیت در استانهای جنگ زده پس از ٢٦ سال ...
زهر نداشتن کار و آب آشامیدنی سالم برای مردم دلیر و جنگ زده استان خوزستان ...
زهر از دست دادن شرف و عزتی که در گرو همان جنگ بود ...
زهر لعنت بودن جنگ برای مردم و رحمت و نعمت بودن آن برای خمینی و دیگر آخوند ها ...
زهر تاثیرات منفی جنگی که تازه دارد خودش را نشان بدهد و بروز میکند ...
زهر آزاد بودن و ریاست مسببین و مسئولان جنگ ویرانگر و دادگاهی نشدن آنها ...
زهر جنگی که هیچ , هیچ سود منفعتی برای کشور و مردم ایران نداشت ...
خمینی جام خالی را سر کشید...
و زهر واقعی جنگ به کام مردم رفت و هنوز هم میرود و خواهد رفت...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر