یکشنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۹۳

باز هم دنیای مجازی ما دچار یک غش سرپا شد !

باز هم دنیای مجازی ما دچار یک غش سرپا شد !




البته از یک بابت هم حق داره !

چقدر عکس گل و گیاه و دار و درخت ببینیم ؟

چقدر عکس بچه حیواناتی که خوابیدند را ببینیم ؟

چقدر شعرهای احمد شاملو و سپهری را تکرار کنیم ؟

چقدر حرفها و نوشته های صادق هدایت را هی پست کنیم ؟

چقدر تکه کلام های ناب مشاهیر جهان را تو حلق هم  فرو کنیم ؟

چقدر به صحنه ها و کلیپ های افتادن و کنفت شدن مردم دنیا بخندیم ؟

چقدر به همدیگه گیر بدیم و سربسر هم بگذاریم ؟

چقدر برای داغ شدن و داغ کردن خبرها و داغ به دل یکدیگر گذاشتن  التماس و تلاش کنیم ؟

چقدر و تا کی دلمون به امتیاز ها و + هائی که با صدهزارتاش حتی نمیتونیم یه آدامس بخریم دلخوش باشیم؟ 

خوب حق هم داریم ...!

ما که برادران ارزشی و حزباللهی نیستیم که اینکار شغل ما باشه و بابتش ساعتی هفت هزار تومن بگیریم !

ما که بسیجی مجازی نیستیم که برای کاری دلمون به یه باریکلا ی حاجی خوش بشه و خر کیف بشیم !

ما که فکر نمیکنیم با نوشتن یه الله اکبر یا با فرستادن یه صلوات خدا از ما راضی میشه و برامون ثواب ثبت میکنه و یه آجر و یا یه خشت از اتاق پذیرائی کاخ بهشتی خودمون را رو هم گذاشتیم !

ما که نمیخواهیم و نمیتونیم برای کسب امتیاز از نحوه کشته شدن و جون کندن جوانها در جنگ هشت ساله استفاده کنیم .

ما که نمیتونیم از خون و جون دیگران برای اثبات هویت خودمون و با ارزش کردن وجود بی ارزشمون خودمونو  این چیز ها رو مطرح کنیم .

خوب آدم خسته میشه دیگه ...

زرنگها مون افتادن به شیر کردن پست این و اون...!

حرفه ای ها مون هم آگاهسازی و خبر رسانی و روشنگری را کردند هفته ای یکبار ...

تازه کار ها ها هم دارند خودشونو سبک و سنگین میکنند که ببینند تا کجا و چقدر خودشونو سانسور بکنند !!!

احمدی نژاد هم دیگه نیست نطق کنه و حرف بزنه که بتونیم به ریشش بخندیم و یک هفته باهاش حال کنیم ...

احمد جنتی  هم برامون کلاس گذاشته نمیاد و دیگه پیداش نیست و سوتی نمیده  که باهاش خبر سازی کنیم ...

نشست ها هم که سری اعلام شد و جز مسائل امنیتی شد و به غیر خودی ها که ما مردم باشیم هم دیگه اصلا ربطی نداره ...

حسن هم که معلوم نیست چیکاره هست و کدوم طرفیه و ساز کی رو کوک میکنه و برای کی ناقاره میزنه ؟

نماینده های تو طویله هم که همه سرشون به حساب و کتابهای آخر غارت شون گرمه و یه قانون من در آوردی بیرون نمیدن که یه کمی بهشون بتوپیم  ...

و انقدر از حمله اسراییل و امریکا گفتند و نوشتند که دیگه خودشون با دیدن تیتر چنین خبری بالا میارن و تنشون کهیر میزنه !

 باور کنید که باز ما خوبیم , چون دلواپس نیستیم !

اونطرفی ها که نگران و دلواپس شدند وجلسه ما دلواپسیم  و سمینار من چرا دلم شور میزنه گذاشتن و مثل خاله باجی و خاله زنک ها جمع شدن که ببینند چه خاکی باید بر سرشون بکنند !! 

ببین اونا دیگه چقدر بیکارند !؟؟

آقا کسی نیست به ما گیر بده یه حالی بکنیم ؟

گیر ندین , اونوقت مجبورم من گیر بدم و گیر هام هم سه پیچه ...ها ./

پس بهتره خودتون گیر بدین .....

 
انگار وقتشه که یه چائی برا خودمون بریزیم و بخوریم...

    

هیچ نظری موجود نیست: