پس یک جوان ایرانی کجا میتواند حرفش را بزند؟
[[ اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به سران قوا و توهین به اشخاص]]
اینها جرائمی هستند که هشت جوان ایرانی فعال در فیسبوک را به 127 سال حبس و زندان محکوم کرد.
همه ما معنی و مفهوم واقعی جرمهای یاد شده را از نظر دادستان و قاضی پرونده بخوبی میدانیم ...
میدانیم اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی یعنی ؛ جمع شدن بخاطر چند لحظه شادی و خنده و آب بازی در پارک یا خواندن آهنگ هپی ...
میدانیم فعالیت تبلیغی علیه نظام یعنی ؛ گفتن از کمبودها و نارسائی ها و مشکلات و معضلات اجتماعی همچون اعتیاد و طلاق و فحشاء ...
میدانیم توهین به مقدسات یعنی ؛ خرافات دانستن قمه زدن و زنجیر زدن و گل مالیدن و سگ شدن و ...
میدانیم توهین به سران قوا و توهین به اشخاص یعنی ؛ انتقاد از عملکردهای مخرب سران قوا و تصمیمات هزینه بر بیفایده مدیران دولتی و انتقاد از از اعدام های فله ای و پرسیدن از نقش نمایندگان در دریافت رشوه و دست داشتن در اختلاس های میلیاردی در دنیای مجازی ...
و میدانیم این حرکت بیهوده و نمایشی برای ایجاد وحشت و ارعاب در کاربران دنیای مجازی و محدود کردن و خود سانسوری در بلاگر ها و نویسندگان میباشد.
اما این آقایانی که اینچنین حکم میدهند و فرمان میرانند و قانون را به دلخواه خود مینویسند و تعریف میکنند آیا میتوانند بگویند که ؛
پس یک جوان در کجا باید حرف دل خودش را بزند ؟
یک جوان در کجا میتواند مخالفتش را با کمبودها و محدودیت ها بیان کند ؟
یک جوان در کجا قادر است که نیازها و خواسته های خودش را ابراز کند ؟
یک شهروند در کجا میتواند ازمسئولین بی لیاقت و مدیران بی کفایت و نمایندگان فاسد انتقاد کند ؟
و در کجا یک ایرانی میتواند خواست خودش را به سران قوا بگوید و انتظار رسیدگی داشته باشد ؟
هر چند که با دیدن مساله حجاب که ٣٥ سال هست که بیفایده و مذبوحانه تلاش میکنید و دست و پا میزنید و هر سال حکم جدیدی از خودتان در میکنید , این مسئله هم راه بجائی نخواهد برد و جز آبروریزی بیشتر هیچ چیز دیگری برای شما نخواهد داشت .//
[[ اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به مقدسات، توهین به سران قوا و توهین به اشخاص]]
اینها جرائمی هستند که هشت جوان ایرانی فعال در فیسبوک را به 127 سال حبس و زندان محکوم کرد.
همه ما معنی و مفهوم واقعی جرمهای یاد شده را از نظر دادستان و قاضی پرونده بخوبی میدانیم ...
میدانیم اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی یعنی ؛ جمع شدن بخاطر چند لحظه شادی و خنده و آب بازی در پارک یا خواندن آهنگ هپی ...
میدانیم فعالیت تبلیغی علیه نظام یعنی ؛ گفتن از کمبودها و نارسائی ها و مشکلات و معضلات اجتماعی همچون اعتیاد و طلاق و فحشاء ...
میدانیم توهین به مقدسات یعنی ؛ خرافات دانستن قمه زدن و زنجیر زدن و گل مالیدن و سگ شدن و ...
میدانیم توهین به سران قوا و توهین به اشخاص یعنی ؛ انتقاد از عملکردهای مخرب سران قوا و تصمیمات هزینه بر بیفایده مدیران دولتی و انتقاد از از اعدام های فله ای و پرسیدن از نقش نمایندگان در دریافت رشوه و دست داشتن در اختلاس های میلیاردی در دنیای مجازی ...
و میدانیم این حرکت بیهوده و نمایشی برای ایجاد وحشت و ارعاب در کاربران دنیای مجازی و محدود کردن و خود سانسوری در بلاگر ها و نویسندگان میباشد.
اما این آقایانی که اینچنین حکم میدهند و فرمان میرانند و قانون را به دلخواه خود مینویسند و تعریف میکنند آیا میتوانند بگویند که ؛
پس یک جوان در کجا باید حرف دل خودش را بزند ؟
یک جوان در کجا میتواند مخالفتش را با کمبودها و محدودیت ها بیان کند ؟
یک جوان در کجا قادر است که نیازها و خواسته های خودش را ابراز کند ؟
یک شهروند در کجا میتواند ازمسئولین بی لیاقت و مدیران بی کفایت و نمایندگان فاسد انتقاد کند ؟
و در کجا یک ایرانی میتواند خواست خودش را به سران قوا بگوید و انتظار رسیدگی داشته باشد ؟
هر چند که با دیدن مساله حجاب که ٣٥ سال هست که بیفایده و مذبوحانه تلاش میکنید و دست و پا میزنید و هر سال حکم جدیدی از خودتان در میکنید , این مسئله هم راه بجائی نخواهد برد و جز آبروریزی بیشتر هیچ چیز دیگری برای شما نخواهد داشت .//
شعبه 28 دادگاه انقلاب هشت جوان فعال در فیس بوک را به
اتهاماتی از جمله اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین
به مقدسات، توهین به سران قوا و توهین به اشخاص مجموعا به حدود 127 سال حبس محکوم
کرد
http://www.tabnak.ir/fa/news/415958/8-فعال-فیس-بوکی-به-127-سال-حبس-محکوم-شدند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر