خیلی دوست داشتم که ...
بقول جوونهای امروزی یکی از فانتزی های من این هست که :
خیلی دوست داشتم که من صاحب این خانه بودم ( عکس زیر )
و بعد از ظهرهای تابستان درحیاط را باز میکردم
و شیلنگ آب را میکشیدم و میبردم بیرون تا به درختها آب بدم......
و در همان حال به رهگذرانی که خیره به دیوار خانه نگاه میکنند و میروند ,
لبخند بزنم .....
بقول جوونهای امروزی یکی از فانتزی های من این هست که :
خیلی دوست داشتم که من صاحب این خانه بودم ( عکس زیر )
و بعد از ظهرهای تابستان درحیاط را باز میکردم
و شیلنگ آب را میکشیدم و میبردم بیرون تا به درختها آب بدم......
و در همان حال به رهگذرانی که خیره به دیوار خانه نگاه میکنند و میروند ,
لبخند بزنم .....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر