معضلی بنام مزاحمت خیابانی و متلک پرا ندن و تیکه انداختن !
این معضل بر خلاف تصور جوانان امروزی مربوط به محدودیت ها وقوانین
جمهوری اسلامی نمیباشد , بلکه دارای سابقه دیرین و ریشه دار وعمیقی هست.
بنوعی اینکار برای مردان و پسران عادت شده و جز فرهنگ نداشته ما محسوب میگردد.
وطبق مشاهدات و تعاریف , برای آنها باحجاب و بی حجاب و بد حجاب و چادری و مانتوئی و روپوشی و برقعی و روبنده دار .....غیره ندارد و فرقی نمیکند.
و ما ایرانی ها چون باید در هر کاری افراط کنیم !
و تا آن را به گند نکشیم ول کنش نیستیم.....
تا..... روزی که سبب تنفر و انزجار و در آخر باعث انفجار ما گردد!
و طبق معمول باید اجبارا در قبال آن هزینه مالی و جانی سنگینی بپردازیم ....
تا که شاید دست از آن برداریم.
در حال حاضر شکایت و اظهار تعجب و گلایه و ترس و عدم امنیت دختر خانم ها و زنها از مزاحمت و متلک های مردان متاهل وزن و بچه داری هست که در اینکار گوی سبقت را از پسران عزب و مجرد ربوده اند ......
هرچند دلیل عمده این رفتار شرم آور و زشت و ناپسند بیکاری وکار نداشتن وعلاف بودن آنهاست , ولی در اصل نشان از سقوط ارزش های اجتماعی و مرگ مردی و مردانگی دارد و حاکی از رشد بیشرفتی و بی غیرتی میباشد.
واز هر زاویه و از هر راه و منظری به این معضل بنگریم ؛
به دلایل و عللی چون :
فقر فرهنگی و
بی بزرگتری و
عدم آموزش برخورد درست با جنس مخالف و
واکنش های غلط وتحریک آمیز واشتباه زنها ودختران میرسیم .
اما .......
پسرها با تحمل هزینه و گاه با قرض به اصطلاح تیپ میزنند و برای ورود به اجتماع و نشان دادن بلوغ خود و به چشم آمدن و مطرح شدنشان از سر بیکاری با دوستانشان در مکانهای پرتردد گرد هم می آیند و در عین حرافی و گفتگو , رهگذران مخصوصا دختران را زیر نظر دارند... ,
تا که دختری نظرش را بگیرد و یا دختری با رفتارش توجه اورا جلب کند ,
و پسرمایل به تماس و ایجاد آشنائی با دختر شود.
چون راه ارتباطی انسانها برای رساندن منظور و خواسته از طریق کلام و از راه دهان میباشد, پسر هم به همین قصد به سوی دختر میرود ....
ولی چون فهم و شعور کافی ندارد و
فرهنگ آن را نمیداند و نمیشناسد و
چون هیچ آموزشی در مورد برخورد متناسب با
جنس مخالف و نحوه تماس با اورا هم ندیده و بلد نیست...... ,
به جای آنکه خونسرد و مطمئن و با آرامش و نرمی نزد دختر برود و
مثل یک انسان متمدن تمایل و خواسته اش را بیان و ابراز کند و
از منظور و غرضش سخن بگوید تا اطمینان اورا جلب کند.... ,
جلو میرود و گاله را باز میکند و میگوید :
جوووو ون !
جیگرتو بخورم ....!
بابا ت از کدوم قصابی گوشت میخره ؟
مامانت میدونه اومدی بیرون ددر ...؟
یا با بلاهت تمام :
این چه تیپییه که زدی ؟
خرج عمل دماغت چقدر شد ؟
و مهملاتی از این قبیل و ......الباقی .
دخترهم آشفته , در پاسخ به این حماقت با بلاهت شروع به هتاکی وفحاشی میکند و این خود نفت بر آتش است و گاهی کار به در گیری و زد و خورد میرسد و میکشد .....
این مشکل هم مانند بسیاری از مشکلات ما کاملا فرهنگی و تربیتی میباشد.
و باید برای حل و رفع آن میبایستی از همان کودکی و در خانواده و توسط مادر , خصوصیات جنس مخالف و برخورد درست را آ موزش بدهند و و به آنها تفهیم کنند .
ولی اگربخواهیم حل این مشکل را هم به حکومت و دولت جمهوری اسلامی واگذارکنیم ؛ مطمئنا این معضل را هم میخواهند با اعدام درملاء عام و حبس و زندان و آفتابه به گردن انداختن و در خیابان گرداندن وبا این حرکات بیهوده و بی نتیجه و احمقانه برطرف کنند چرا که تجربه به ما نشان داده که آنها فقط میتوانند در این حد فکربکنند و عقلشان بیشتر از این نمیکشد و فهمشان هم نمیرسد!!
* * * **** * * *
اما اجازه بدهید مطلب بسیار جالبی از نحوه اولین برخورد و تماس و ایجاد ارتباط (یا همان دختر بازی ایرانی خودمان ) از پسران و دختران ژاپنی برایتان بگویم :
در ژاپن اصلا چیزی بنام متلک پراندن و تیکه انداختن وجود ندارد و هر چقدرهم درباره آن توضیح هم بدهی نمیفهمند و درک نمیکنند !
و هیچ جوانی سر چهارراه و یا کوچه ای علاف نمی ایستد و نگاه خیره و زل زدن را بی ادبی وبی احترامی میدانند .
ولی شبهای شنبه هم پسران و هم دخترها تیپ میزنند ( تیپ هائی واقعی که معرف و مشخصه افکار و شخصیت و منش و مرام آنهاست که شناخته شده میباشد و با یک نگاه , تقریبا میتوان آنرا بدرستی حدس زد ) و به مکانهائی که شناخته شده هست میروند .
در آنجا به دنبال هم تیپ خودش و یا نزدیک به آن میگردند و به انتظار مینشینند,
و گاه شده که بخاطر پیدا نکردن هم تیپ خودش پس از ساعتها انتظار به خانه بر میگردند!
و وقتی از او سوال کنی که چرا ؟
این همه دختر اینجا هست ؟
خیلی جدی میگوید :
بله هست ولی هم تیپ من نیست ,
پس چرا وقت خودم و اورا هدر کنم و لذتی هم نبرم ,
میروم خانه و موزیک گوش میکنم یا تلویزیون میبینم بهتر است !!
اما بسیاری از آنها با دیدن و برانداز یکدیگر و در صورت پسندیدن برای ابراز این تمایل قدم پیش میگذارند...
(( بیشتر پسر ها ( ٩٠ درصد ) پیشقدم میشوند))
و بنابر حالت روحی و شخصیتی خودشان به دختر نزدیک میشوند...
( برخی خونسرد و مطمئن و بعضی خیس عرق و لرزان و عده ای خشک و رسمی و صریح و سریع و گروهی آرام و قدم به قدم )
و کاملا از روبرو و جلو,
[ غیر ممکن است از پشت سر و ندیده کلامی حرف بزنند]
و در نهایت ادب و احترام , بی تردید و صددرصد اولین گفته این سوال میباشد :
روز بخیر یا شب بخیر ,
واقعا معذرت میخوام و ببخشید
آیا منتظر کسی هستید ؟
یا با کسی قرار دارید؟
و دختر باید حتما جواب بدهد و موظف به جواب دادن میباشد .
که همیشه با لبخند و خنده و خم کردن سر به نشانه احترام و محترمانه یا عذر میخواهند و یا تشکر میکنند .
اگر دختر گفت: متاسفم , یا مرا ببخشید , بله منتظرکسی هستم ,
صددرصد پسر خیلی سریع معذرت خواهی میکند و دنبال دختر دیگری میگردد .
و خیلی کم پسرانی هستند که آهی میکشند و خودشان را کج میکنند و حالتی میگیرند که خیلی حیف شد و زود میروند وتا رفتن آنها دخترتند وتند معذرت خواهی میکند...
ولی اگر دختر گفت : متشکرم ...نه , منتظر کسی نیستم .
که این نشان قبول پسر میباشد.
واینجاست که باید پسر شروع به توضیح دادن در مورد تصمیم و برنامه آن شبش برای دختر بکند ...
مثلا : شام را فلان رستوران میخوریم و بعد از آن به فلان بار یا دیسکو و یا شهر بازی و یا سینمامیرویم و یا قدم زدن در خیابان ویا ماشین سواری و یا قرار رفتن به یک سفر کوچک در روز یکشنبه و .......
و دختر هم با دقت از هزینه و مکان رستوران و مسافت و مهمتر از همه از مدت زمان باهم بودن سوالاتی میپرسدآنرا مشخص و تثبیت میکنند.
ولی بیشترآنها با هماهنگی و توافق دوجانبه , قرارها را باهم طی میکنند و
عازم تفریح و گذراندن ساعاتی خوش باهم میگردند .
اما نکته بسیار جالب در این است که :
آنها در تمام مدتی که باهم هستند و به هر کجا که میروند....,
پسر فقط پول و خرج خودش را میدهد و دختر هم هزینه خودش را میپردازد!!
و بقول معروف دنگی دونگی حساب میکنند.
و شنبه شب ها در بارها و رستورانها و ....
میبینید که آنها با خنده و شوخی و صمیمیت باهم خوردند و بودند ....
ولی پای میز حساب مانند دو نفر غریبه میمانند و بدون هیچ تعارفی ,
هرکسی سهم خودش را حساب میکند .....!!
و اگر پسران ژاپنی متلک ما را نمیفهمیدند و تعجب میکردند ,
ماهم اینکار را نمیفهمیدیم و هضم نمیکردیم !
ولی منطق بسیار قوی و مستدل و مفیدی در پشت این حرکت خوابیده,
ودلایل بسیار معقول و مفیدی برای اینکار دارند...
و اگر از آنها بپرسی چرا ؟
هم دختر و هم پسر میگویند :
با اینکار ما از رودربایستی کردن و نمک گیر شدن و تعارف الکی کردن , خودنمائی
و سوتفاهم و اختلاف ها , خرده حساب ها و شک و تردید ها و... جلوگیری میکنیم.
وبا پاک بودن حساب و پرداخت سهم هر کدام از ما ,
آزادی و اختیار خودمان را حفظ میکنیم.
و درطول مدتی که باهم هستیم,
هر لحظه در صورت بروز اختلاف و یا مشکلی ....
هرکدام از ما بسیار راحت و بی دردسر و بدون هیچ عواقبی ,
میتوانیم از هم جدا شویم وبه خانه برگردیم !!
این معضل بر خلاف تصور جوانان امروزی مربوط به محدودیت ها وقوانین
جمهوری اسلامی نمیباشد , بلکه دارای سابقه دیرین و ریشه دار وعمیقی هست.
بنوعی اینکار برای مردان و پسران عادت شده و جز فرهنگ نداشته ما محسوب میگردد.
وطبق مشاهدات و تعاریف , برای آنها باحجاب و بی حجاب و بد حجاب و چادری و مانتوئی و روپوشی و برقعی و روبنده دار .....غیره ندارد و فرقی نمیکند.
و ما ایرانی ها چون باید در هر کاری افراط کنیم !
و تا آن را به گند نکشیم ول کنش نیستیم.....
تا..... روزی که سبب تنفر و انزجار و در آخر باعث انفجار ما گردد!
و طبق معمول باید اجبارا در قبال آن هزینه مالی و جانی سنگینی بپردازیم ....
تا که شاید دست از آن برداریم.
در حال حاضر شکایت و اظهار تعجب و گلایه و ترس و عدم امنیت دختر خانم ها و زنها از مزاحمت و متلک های مردان متاهل وزن و بچه داری هست که در اینکار گوی سبقت را از پسران عزب و مجرد ربوده اند ......
هرچند دلیل عمده این رفتار شرم آور و زشت و ناپسند بیکاری وکار نداشتن وعلاف بودن آنهاست , ولی در اصل نشان از سقوط ارزش های اجتماعی و مرگ مردی و مردانگی دارد و حاکی از رشد بیشرفتی و بی غیرتی میباشد.
واز هر زاویه و از هر راه و منظری به این معضل بنگریم ؛
به دلایل و عللی چون :
فقر فرهنگی و
بی بزرگتری و
عدم آموزش برخورد درست با جنس مخالف و
واکنش های غلط وتحریک آمیز واشتباه زنها ودختران میرسیم .
اما .......
پسرها با تحمل هزینه و گاه با قرض به اصطلاح تیپ میزنند و برای ورود به اجتماع و نشان دادن بلوغ خود و به چشم آمدن و مطرح شدنشان از سر بیکاری با دوستانشان در مکانهای پرتردد گرد هم می آیند و در عین حرافی و گفتگو , رهگذران مخصوصا دختران را زیر نظر دارند... ,
تا که دختری نظرش را بگیرد و یا دختری با رفتارش توجه اورا جلب کند ,
و پسرمایل به تماس و ایجاد آشنائی با دختر شود.
چون راه ارتباطی انسانها برای رساندن منظور و خواسته از طریق کلام و از راه دهان میباشد, پسر هم به همین قصد به سوی دختر میرود ....
ولی چون فهم و شعور کافی ندارد و
فرهنگ آن را نمیداند و نمیشناسد و
چون هیچ آموزشی در مورد برخورد متناسب با
جنس مخالف و نحوه تماس با اورا هم ندیده و بلد نیست...... ,
به جای آنکه خونسرد و مطمئن و با آرامش و نرمی نزد دختر برود و
مثل یک انسان متمدن تمایل و خواسته اش را بیان و ابراز کند و
از منظور و غرضش سخن بگوید تا اطمینان اورا جلب کند.... ,
جلو میرود و گاله را باز میکند و میگوید :
جوووو ون !
جیگرتو بخورم ....!
بابا ت از کدوم قصابی گوشت میخره ؟
مامانت میدونه اومدی بیرون ددر ...؟
یا با بلاهت تمام :
این چه تیپییه که زدی ؟
خرج عمل دماغت چقدر شد ؟
و مهملاتی از این قبیل و ......الباقی .
دخترهم آشفته , در پاسخ به این حماقت با بلاهت شروع به هتاکی وفحاشی میکند و این خود نفت بر آتش است و گاهی کار به در گیری و زد و خورد میرسد و میکشد .....
این مشکل هم مانند بسیاری از مشکلات ما کاملا فرهنگی و تربیتی میباشد.
و باید برای حل و رفع آن میبایستی از همان کودکی و در خانواده و توسط مادر , خصوصیات جنس مخالف و برخورد درست را آ موزش بدهند و و به آنها تفهیم کنند .
ولی اگربخواهیم حل این مشکل را هم به حکومت و دولت جمهوری اسلامی واگذارکنیم ؛ مطمئنا این معضل را هم میخواهند با اعدام درملاء عام و حبس و زندان و آفتابه به گردن انداختن و در خیابان گرداندن وبا این حرکات بیهوده و بی نتیجه و احمقانه برطرف کنند چرا که تجربه به ما نشان داده که آنها فقط میتوانند در این حد فکربکنند و عقلشان بیشتر از این نمیکشد و فهمشان هم نمیرسد!!
* * * **** * * *
اما اجازه بدهید مطلب بسیار جالبی از نحوه اولین برخورد و تماس و ایجاد ارتباط (یا همان دختر بازی ایرانی خودمان ) از پسران و دختران ژاپنی برایتان بگویم :
در ژاپن اصلا چیزی بنام متلک پراندن و تیکه انداختن وجود ندارد و هر چقدرهم درباره آن توضیح هم بدهی نمیفهمند و درک نمیکنند !
و هیچ جوانی سر چهارراه و یا کوچه ای علاف نمی ایستد و نگاه خیره و زل زدن را بی ادبی وبی احترامی میدانند .
ولی شبهای شنبه هم پسران و هم دخترها تیپ میزنند ( تیپ هائی واقعی که معرف و مشخصه افکار و شخصیت و منش و مرام آنهاست که شناخته شده میباشد و با یک نگاه , تقریبا میتوان آنرا بدرستی حدس زد ) و به مکانهائی که شناخته شده هست میروند .
در آنجا به دنبال هم تیپ خودش و یا نزدیک به آن میگردند و به انتظار مینشینند,
و گاه شده که بخاطر پیدا نکردن هم تیپ خودش پس از ساعتها انتظار به خانه بر میگردند!
و وقتی از او سوال کنی که چرا ؟
این همه دختر اینجا هست ؟
خیلی جدی میگوید :
بله هست ولی هم تیپ من نیست ,
پس چرا وقت خودم و اورا هدر کنم و لذتی هم نبرم ,
میروم خانه و موزیک گوش میکنم یا تلویزیون میبینم بهتر است !!
اما بسیاری از آنها با دیدن و برانداز یکدیگر و در صورت پسندیدن برای ابراز این تمایل قدم پیش میگذارند...
(( بیشتر پسر ها ( ٩٠ درصد ) پیشقدم میشوند))
و بنابر حالت روحی و شخصیتی خودشان به دختر نزدیک میشوند...
( برخی خونسرد و مطمئن و بعضی خیس عرق و لرزان و عده ای خشک و رسمی و صریح و سریع و گروهی آرام و قدم به قدم )
و کاملا از روبرو و جلو,
[ غیر ممکن است از پشت سر و ندیده کلامی حرف بزنند]
و در نهایت ادب و احترام , بی تردید و صددرصد اولین گفته این سوال میباشد :
روز بخیر یا شب بخیر ,
واقعا معذرت میخوام و ببخشید
آیا منتظر کسی هستید ؟
یا با کسی قرار دارید؟
و دختر باید حتما جواب بدهد و موظف به جواب دادن میباشد .
که همیشه با لبخند و خنده و خم کردن سر به نشانه احترام و محترمانه یا عذر میخواهند و یا تشکر میکنند .
اگر دختر گفت: متاسفم , یا مرا ببخشید , بله منتظرکسی هستم ,
صددرصد پسر خیلی سریع معذرت خواهی میکند و دنبال دختر دیگری میگردد .
و خیلی کم پسرانی هستند که آهی میکشند و خودشان را کج میکنند و حالتی میگیرند که خیلی حیف شد و زود میروند وتا رفتن آنها دخترتند وتند معذرت خواهی میکند...
ولی اگر دختر گفت : متشکرم ...نه , منتظر کسی نیستم .
که این نشان قبول پسر میباشد.
واینجاست که باید پسر شروع به توضیح دادن در مورد تصمیم و برنامه آن شبش برای دختر بکند ...
مثلا : شام را فلان رستوران میخوریم و بعد از آن به فلان بار یا دیسکو و یا شهر بازی و یا سینمامیرویم و یا قدم زدن در خیابان ویا ماشین سواری و یا قرار رفتن به یک سفر کوچک در روز یکشنبه و .......
و دختر هم با دقت از هزینه و مکان رستوران و مسافت و مهمتر از همه از مدت زمان باهم بودن سوالاتی میپرسدآنرا مشخص و تثبیت میکنند.
ولی بیشترآنها با هماهنگی و توافق دوجانبه , قرارها را باهم طی میکنند و
عازم تفریح و گذراندن ساعاتی خوش باهم میگردند .
اما نکته بسیار جالب در این است که :
آنها در تمام مدتی که باهم هستند و به هر کجا که میروند....,
پسر فقط پول و خرج خودش را میدهد و دختر هم هزینه خودش را میپردازد!!
و بقول معروف دنگی دونگی حساب میکنند.
و شنبه شب ها در بارها و رستورانها و ....
میبینید که آنها با خنده و شوخی و صمیمیت باهم خوردند و بودند ....
ولی پای میز حساب مانند دو نفر غریبه میمانند و بدون هیچ تعارفی ,
هرکسی سهم خودش را حساب میکند .....!!
و اگر پسران ژاپنی متلک ما را نمیفهمیدند و تعجب میکردند ,
ماهم اینکار را نمیفهمیدیم و هضم نمیکردیم !
ولی منطق بسیار قوی و مستدل و مفیدی در پشت این حرکت خوابیده,
ودلایل بسیار معقول و مفیدی برای اینکار دارند...
و اگر از آنها بپرسی چرا ؟
هم دختر و هم پسر میگویند :
با اینکار ما از رودربایستی کردن و نمک گیر شدن و تعارف الکی کردن , خودنمائی
و سوتفاهم و اختلاف ها , خرده حساب ها و شک و تردید ها و... جلوگیری میکنیم.
وبا پاک بودن حساب و پرداخت سهم هر کدام از ما ,
آزادی و اختیار خودمان را حفظ میکنیم.
و درطول مدتی که باهم هستیم,
هر لحظه در صورت بروز اختلاف و یا مشکلی ....
هرکدام از ما بسیار راحت و بی دردسر و بدون هیچ عواقبی ,
میتوانیم از هم جدا شویم وبه خانه برگردیم !!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر