مقدساتی که فقط مقدس هستند ولی هیچ ازآن نمیدانیم !
مرا بعلت نوشتن حقیقتی از روی منابع موثق خودشان به توهین به مقدسات ( کشته شدگان کربلا ) متهم کردند!
که این سبب شد بدنبال مقدسات آنها بروم تا با شناخت بیشتر دیگر به مقدسات کسی توهین نکنم....
که ای کاش نمیرفتم و در همین حد میماندم , هیچ چیزی در مورد آنها قطعی و اثبات شده و و همگون و هماهنگ نیست و هر کسی برای خودش سازی زده .....!
برای مثال تاریخ تولد سید الشهدا , سرور آزادگان هردو جهان , زنده کننده دین اسلام , آبروی امامت , مظهر شهامت و ....
اینگونه هست :
[[ سال تولد: برخی سال سوم[۴] و برخی چهارم[۵] نوشته اند. در روز ولادت امام حسین(ع) اختلاف است. بنابر قول مشهور، سوم شعبان بوده است.
زمان شهادت : روز شهادت امام را جمعه،[۸] شنبه،[۹] یكشنبه[۱۰] و دوشنبه[۱۱] گزارش كرده[۱۲] و در این میان روز جمعه را قول صحیح و مشهور شمردهاند.[۱۳] ابوالفرج اصفهانى،[۱۴] شهادت امام در روز دوشنبه را قولى شایع میان مردم دانسته ولی از نظر محاسبات تقویمى آن را مردود شمرده است.[۱۵]
سن آن حضرت : سن امام(ع) را به هنگام شهادت 56 سال و[۱۶] پنج ماه، 57 سال و پنج[۱۷] ماه، 57 سال و 58 سال [۱۸] ذكر كردهاند.[۱۹]
تعداد فرزندان : شیخ مفید تعداد اولاد آن حضرت را شش نفر، چهار پسر و دو دختر دانسته،[۴۷] و بعضی از جمله علامه سیدمحسن امین[۴۸] و ابن خشاب[۴۹] نه فرزند، شش پسر و سه دختر برای حضرت ذکر کرده و برخی از منابع مثل ابن شهر آشوب در مناقب[۵۰] و مرحوم اربلی در کشف الغمه، تعداد اولاد آن حضرت را ده نفر، شش پسر و ۴ دختر،[۵۱] و بعضی حتی بیشتر از ده نفر ذکر کردهاند. !
روز دفن شهدا : مورخان در مورد روزی که اجساد مطهر شهدا دفن شده اند اختلاف نظر دارند. عده ای روز یازدهم و برخی دیگر هم روز سیزدهم محرم را زمان دفن شهدای کربلا بیان کرده اند. ]]
این تنها نقاط بسیار مبرهن و بدیهی درباره خود خود امام حسین میباشد که چنین دچار اختلاف و چند گوئی و پراکندگی است , شایعات و یارانش بجای خودش بماند !
نکات متناقض و مبهم واقعه مقدس روز عاشورا :
در حالیکه بیشتر راویان و ناقلان و مورخان شهادت امام حسین را امری ازلی و مقدر شده خداوند میدانند و در بیداری و خواب و رویا به او بارها گفته شده , چرا امام حسین اهل بیت و زن و بچه ها را با خودش آورد ؟
اگر این نیز امر الهی بوده , پس شکوه و شکایت از تعداد لشگریان دشمن و کشته شدن یارانش بدلیل هست و برخلاف مشیت خداست و و کسیکه از امری آگاه هست و جزئیات آنرا میداند , و خواست خدا میباشد , دلیلی برای شکایت و شکوه ندارد .
[[ شمشیر همچنین عرقچین سر امام(ع) را پاره کرد و به سر امام(ع) آسیب رساند، امام(ع) او را نفرین فرمودند و گفتند: «امیدوارم با این دست هرگز نخوری و نیاشامی و خدا تو را با ستمكاران محشور کند!!]]
اگر کشته شدن امام و نام و وظیفه او در روز ازل و بنابر مشیت خداست , بطور صددرصد وظیفه شمر و خولی و حرمله نیز در همان ازل تائید و توسط خداوند تثبیت شده و آنها هم بنابر مشیت الهی و مقدر شده رفتار کردند , پس دلیل لعنت کردن و بدکاره خواندن آنها توسط خود امام حسین کار درستی نیست .
دلیل خطابه خواندن و درخواست چند باره امام حسین برای لشکریان کفر آیا کاری بیهوده و بر خلاف خواست خداوند نبود ؟
[[ امام(ع) وقتی طفل شیر خوارش را دید که از تشنگی می گرید، او را روی دست گرفته و به نزدیک صحنه نبرد بردند؛ و گفتند: "ای جماعت! اگر به من رحم نمی کنید پس به این کودک شیرخوار رحم کنید!!]]
نشان دادن طفل شیر خواره که باید شیر مادر بخورد و نه آب فرات را !! و نشان دادن او به دشمنان و اشک آنها را درآوردن ( البته گریه نکردند که هیچ با تیر زدند بچه طفل معصوم را هم کشتند ) و التماس برای آب دادن به او از دشمن نه کاری درست و نه رفتاری منطقی و نه تاکتیک نظامی میباشد !
چرا لشگر کفر با تیر اندازان ما هری که از فاصله دور گلوی نوزادی به قطر ده سانت را هدف میگیرند و میزنند , خود امام حسین را هدف نگرفتند تا که از کشته آنها پشته نسازد و خون تا رکاب اسبش بالا نیاید ؟
دستور حفر خندق با آن نفرات و تهیه هیزم و چوب در تاریکی بیابان برهوت اصلا عقلانی و قابل قبول نیست .
برای اطلاع بیشتر و دیدن و تطبیق این مطالب میتوانید به آدرس زیر مراجعه کنید :
واقعه عاشورا :
http://wikishia.net/index.php/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7
مرا بعلت نوشتن حقیقتی از روی منابع موثق خودشان به توهین به مقدسات ( کشته شدگان کربلا ) متهم کردند!
که این سبب شد بدنبال مقدسات آنها بروم تا با شناخت بیشتر دیگر به مقدسات کسی توهین نکنم....
که ای کاش نمیرفتم و در همین حد میماندم , هیچ چیزی در مورد آنها قطعی و اثبات شده و و همگون و هماهنگ نیست و هر کسی برای خودش سازی زده .....!
برای مثال تاریخ تولد سید الشهدا , سرور آزادگان هردو جهان , زنده کننده دین اسلام , آبروی امامت , مظهر شهامت و ....
اینگونه هست :
[[ سال تولد: برخی سال سوم[۴] و برخی چهارم[۵] نوشته اند. در روز ولادت امام حسین(ع) اختلاف است. بنابر قول مشهور، سوم شعبان بوده است.
زمان شهادت : روز شهادت امام را جمعه،[۸] شنبه،[۹] یكشنبه[۱۰] و دوشنبه[۱۱] گزارش كرده[۱۲] و در این میان روز جمعه را قول صحیح و مشهور شمردهاند.[۱۳] ابوالفرج اصفهانى،[۱۴] شهادت امام در روز دوشنبه را قولى شایع میان مردم دانسته ولی از نظر محاسبات تقویمى آن را مردود شمرده است.[۱۵]
سن آن حضرت : سن امام(ع) را به هنگام شهادت 56 سال و[۱۶] پنج ماه، 57 سال و پنج[۱۷] ماه، 57 سال و 58 سال [۱۸] ذكر كردهاند.[۱۹]
تعداد فرزندان : شیخ مفید تعداد اولاد آن حضرت را شش نفر، چهار پسر و دو دختر دانسته،[۴۷] و بعضی از جمله علامه سیدمحسن امین[۴۸] و ابن خشاب[۴۹] نه فرزند، شش پسر و سه دختر برای حضرت ذکر کرده و برخی از منابع مثل ابن شهر آشوب در مناقب[۵۰] و مرحوم اربلی در کشف الغمه، تعداد اولاد آن حضرت را ده نفر، شش پسر و ۴ دختر،[۵۱] و بعضی حتی بیشتر از ده نفر ذکر کردهاند. !
روز دفن شهدا : مورخان در مورد روزی که اجساد مطهر شهدا دفن شده اند اختلاف نظر دارند. عده ای روز یازدهم و برخی دیگر هم روز سیزدهم محرم را زمان دفن شهدای کربلا بیان کرده اند. ]]
این تنها نقاط بسیار مبرهن و بدیهی درباره خود خود امام حسین میباشد که چنین دچار اختلاف و چند گوئی و پراکندگی است , شایعات و یارانش بجای خودش بماند !
نکات متناقض و مبهم واقعه مقدس روز عاشورا :
در حالیکه بیشتر راویان و ناقلان و مورخان شهادت امام حسین را امری ازلی و مقدر شده خداوند میدانند و در بیداری و خواب و رویا به او بارها گفته شده , چرا امام حسین اهل بیت و زن و بچه ها را با خودش آورد ؟
اگر این نیز امر الهی بوده , پس شکوه و شکایت از تعداد لشگریان دشمن و کشته شدن یارانش بدلیل هست و برخلاف مشیت خداست و و کسیکه از امری آگاه هست و جزئیات آنرا میداند , و خواست خدا میباشد , دلیلی برای شکایت و شکوه ندارد .
[[ شمشیر همچنین عرقچین سر امام(ع) را پاره کرد و به سر امام(ع) آسیب رساند، امام(ع) او را نفرین فرمودند و گفتند: «امیدوارم با این دست هرگز نخوری و نیاشامی و خدا تو را با ستمكاران محشور کند!!]]
اگر کشته شدن امام و نام و وظیفه او در روز ازل و بنابر مشیت خداست , بطور صددرصد وظیفه شمر و خولی و حرمله نیز در همان ازل تائید و توسط خداوند تثبیت شده و آنها هم بنابر مشیت الهی و مقدر شده رفتار کردند , پس دلیل لعنت کردن و بدکاره خواندن آنها توسط خود امام حسین کار درستی نیست .
دلیل خطابه خواندن و درخواست چند باره امام حسین برای لشکریان کفر آیا کاری بیهوده و بر خلاف خواست خداوند نبود ؟
[[ امام(ع) وقتی طفل شیر خوارش را دید که از تشنگی می گرید، او را روی دست گرفته و به نزدیک صحنه نبرد بردند؛ و گفتند: "ای جماعت! اگر به من رحم نمی کنید پس به این کودک شیرخوار رحم کنید!!]]
نشان دادن طفل شیر خواره که باید شیر مادر بخورد و نه آب فرات را !! و نشان دادن او به دشمنان و اشک آنها را درآوردن ( البته گریه نکردند که هیچ با تیر زدند بچه طفل معصوم را هم کشتند ) و التماس برای آب دادن به او از دشمن نه کاری درست و نه رفتاری منطقی و نه تاکتیک نظامی میباشد !
چرا لشگر کفر با تیر اندازان ما هری که از فاصله دور گلوی نوزادی به قطر ده سانت را هدف میگیرند و میزنند , خود امام حسین را هدف نگرفتند تا که از کشته آنها پشته نسازد و خون تا رکاب اسبش بالا نیاید ؟
دستور حفر خندق با آن نفرات و تهیه هیزم و چوب در تاریکی بیابان برهوت اصلا عقلانی و قابل قبول نیست .
برای اطلاع بیشتر و دیدن و تطبیق این مطالب میتوانید به آدرس زیر مراجعه کنید :
واقعه عاشورا :
http://wikishia.net/index.php/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر