قیمت گزاری تجهیزات نظامی امریکا توسط سردار نقدی و کدخدا و مش باقر
تصور کنید روابط ایران و امریکا خوب شده و جمهوری اسلامی قصد خریداری ادوات نظامی دارد ، پس سردار نقدی به اتفاق کدخدا و مش باقر هیات فرستاده از جانب جمهوری اسلامی به امریکا هستند (( یک کیسه سیاه متحرک هم به همراه دو پسر بچه که با پیژامه و دمپائی اینور و آنور میدوند و با هم دعوا میکنند و فحش میدهند و به همه چیز ور میروند از پس آنها روان هستند .....
به نا و هواپیمابر یو اس اس آیزنهاور میرسند :
نقدی : ناو از اول هم گفتم ، فقط یک قوطی کنسرو .......
کدخدا : مرد حسابی ،باید بگی کنسرو چی چی نه ........همینجوری که نمیشه .....
مشدی باقر : در بقالی قربونعلی ، کنسرو خاویار بادمجان به وفور مشهود بود ،چونکه این خارجکی ها خاویار دوست دارند ، از همانها میدهیم
اینها که نمیفهمند ...به اسمش نگاه میکنند .....برای آن طیاره های هم که چیدن روشه ....یکی یکدانه ساندیس بدهیم و قال را بخوابانیم ...
دو ناو هواپیما بر دیگر
نقدی : مشدی اینو شما قیمت بده .....
مشدی باقر با تفخر نگاهی به کدخدا میکنه و عصا را تکانی میدهد :
جهندم ضرر دو تاشو با یک کمپوت گیلاس بگیریم ...اگر هم قر زدند یک چیتوز هم روش ......جهندم .//
هلیکوپتر های نو جنگی امریکا
نقدی : هلیکوپتر بالگردی مصرف نداریم ، سرصدا هم داره ،کارائی جنگی نداره ....
کدخدا سرشو بیخ گوشش گذاشت و گفت :
حالا یه دوتاشو برا قشنگی بزاریم رو طاقچه همین کشتی گنده ها بد هم نیست ، ها ........
مشدی باقر با حسادت گفت : نه از نظر علم تدارکات این حلی کوفته ها ارزش نظامی ندارند .
نقدی : باشه بعدا ........
کدخدا به مشدی باقر : خراب کردی مشدی ......به ما رسید ارزش نداره ها اااااا ....
بادیدن این ها .......
نقدی : مشدی باقر ،برو ببین اگه همه اینهارو با یه قایق تندرو تا خت میزنن ، درهم همه رو خریداریم ...
مشدی باقر : هول نشو سرکار ....آخر خودشان با التماس میگذارند تو جابه سوغاتی میدن ببریم ...هول نشو ....
مادر بمب MOAB قویترین بمب پس از بمب هسته ای ؛
کدخدا : سرکار نقدی یه وقت پول بالای اینا ندی ما خودمون تو ده میکاریم که خودکفائی مارو هم ببینند نه ........هویج که دیگه خرید نیست نه .....
توپ بدون لگد ام ٤٠ ؛
نقدی : ده حالا لگد هم بندازه ...مگه مردیم ، جاخالی میدیم خوب .......
مشدی باقر : سرکار استوارب نقدی ، توپ موپ نخریم ، بازی میکنند میندازن خانه همساده ،پاره میکنند .....توپ بدرد نمیخوره .......
تصور کنید روابط ایران و امریکا خوب شده و جمهوری اسلامی قصد خریداری ادوات نظامی دارد ، پس سردار نقدی به اتفاق کدخدا و مش باقر هیات فرستاده از جانب جمهوری اسلامی به امریکا هستند (( یک کیسه سیاه متحرک هم به همراه دو پسر بچه که با پیژامه و دمپائی اینور و آنور میدوند و با هم دعوا میکنند و فحش میدهند و به همه چیز ور میروند از پس آنها روان هستند .....
به نا و هواپیمابر یو اس اس آیزنهاور میرسند :
نقدی : ناو از اول هم گفتم ، فقط یک قوطی کنسرو .......
کدخدا : مرد حسابی ،باید بگی کنسرو چی چی نه ........همینجوری که نمیشه .....
مشدی باقر : در بقالی قربونعلی ، کنسرو خاویار بادمجان به وفور مشهود بود ،چونکه این خارجکی ها خاویار دوست دارند ، از همانها میدهیم
اینها که نمیفهمند ...به اسمش نگاه میکنند .....برای آن طیاره های هم که چیدن روشه ....یکی یکدانه ساندیس بدهیم و قال را بخوابانیم ...
دو ناو هواپیما بر دیگر
نقدی : مشدی اینو شما قیمت بده .....
مشدی باقر با تفخر نگاهی به کدخدا میکنه و عصا را تکانی میدهد :
جهندم ضرر دو تاشو با یک کمپوت گیلاس بگیریم ...اگر هم قر زدند یک چیتوز هم روش ......جهندم .//
هلیکوپتر های نو جنگی امریکا
نقدی : هلیکوپتر بالگردی مصرف نداریم ، سرصدا هم داره ،کارائی جنگی نداره ....
کدخدا سرشو بیخ گوشش گذاشت و گفت :
حالا یه دوتاشو برا قشنگی بزاریم رو طاقچه همین کشتی گنده ها بد هم نیست ، ها ........
مشدی باقر با حسادت گفت : نه از نظر علم تدارکات این حلی کوفته ها ارزش نظامی ندارند .
نقدی : باشه بعدا ........
کدخدا به مشدی باقر : خراب کردی مشدی ......به ما رسید ارزش نداره ها اااااا ....
بادیدن این ها .......
نقدی : مشدی باقر ،برو ببین اگه همه اینهارو با یه قایق تندرو تا خت میزنن ، درهم همه رو خریداریم ...
مشدی باقر : هول نشو سرکار ....آخر خودشان با التماس میگذارند تو جابه سوغاتی میدن ببریم ...هول نشو ....
مادر بمب MOAB قویترین بمب پس از بمب هسته ای ؛
کدخدا : سرکار نقدی یه وقت پول بالای اینا ندی ما خودمون تو ده میکاریم که خودکفائی مارو هم ببینند نه ........هویج که دیگه خرید نیست نه .....
توپ بدون لگد ام ٤٠ ؛
نقدی : ده حالا لگد هم بندازه ...مگه مردیم ، جاخالی میدیم خوب .......
مشدی باقر : سرکار استوارب نقدی ، توپ موپ نخریم ، بازی میکنند میندازن خانه همساده ،پاره میکنند .....توپ بدرد نمیخوره .......
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر