ما نه مخالفیم ونه مخالفت کردن را بلد هستیم و میدانیم
واکنشی طبیعی و عقلانی در برابر کنشی که بر علیه و به ضرر ما باشد و موافق میل و سلیقه ما نباشد را مخالفت میگویند ./
روش های گوناگونی برای ابراز آن هست که باید نیروی کنش را خنثی ،منحرف و از تحقق یافتن کوچکترین خواسته و هدف آن بپرهیزد وجلوگیری کند./
و این واکنش در جامعه هر کشوری در مقابل کنش ها و قوانین حکومت ها نیز هست که هدایت و کنترل این واکنش و با استفاده از نیروی آن سبب دگرگونی در وضعییت و تغییر در آن کشور میشود./
که ایران ما هم یکی از آنهاست وبا داشتن مخالفین ظاهری بسیارو زمانی نسبتا طولانی , هیچ دگرگونی و تغییررا مشاهده نمیکنیم و صددرصد و
مشخصا این ایراد مربوط به نا آگاهی مخالفان واشتباه در روش مخالفت کردن و جدی نگرفتن آن میباشد ،
و حتی با وجود مخالفت قلبی وسیله تقویت آنرا فراهم میکنند و در برجا ماندن آن میکوشند .
*با اعدام مخالفیم اما به تماشای آن میرویم ./
* با عملکرد های آن مخالفیم به انتخابات میرویم و رای میدهیم ./
* از حکومت کردن روحانی ناراضی هستیم و پای منبرشان مینشینیم./
*دعوتشان که بنفع آنهاست را بخاطر آنها نه، برای خدا میپذیریم و میرویم ./
* در اوج تنفر و نفرت با دیدنشان سلام میکنیم و ادای احترام در می آوریم ./
*از دزدی و غارتشان با خبریم و در صندوق صدقاتشان پول میریزیم ./
* در انتقال همه دستورات و اخبارشان از خودشان سریع تر و جلوتریم./
* هر نرخ و مبلغ اعلام شده را حتی با قرض و بدهی تا آخرین ریال میپردازیم ./
* هر حرکت آنها را بزرگنمائی میکنیم و یکدیگر را میترسانیم ./
* از سواستفاده و بهره برداری آنها از اختلاف ها آگاهیم و باز بر سر کول هم میزنیم./
* از تمامی نیرنگ ها و کلک هایشان آگاهیم و باز هم فریب میخوریم./
* از آگاهی و شناخت آنها از خودمان حیرانیم اما آنها را نادان و بی عرضه و جاهل مینامیم./
* از دشمنی آنها با ایران و ایرانی باخبریم و از در دوستی با آنها وارد میشویم ./
* از یکی بودن و هم سفره و همدست بودنشان واقفیم اما بین آنها فرق میگذاریم./
* ترس و وحشت و نگرانی آنها را میبینیم و خودمان نگران میشویم و میترسیم./
ما نه مخالفیم و نه مخالفت کردن و نه ابراز آن را میدانیم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر