یکشنبه، مرداد ۱۱، ۱۳۹۴

آیا واقعا ما کاری نمیتوانیم بکنیم ؟

                                  آیا واقعا ما کاری نمیتوانیم بکنیم ؟

     

آیا براستی ما برای بهتر شدن وضعیت خودمان و برای داشتن یک زندگی بهتر و احساس امنیت بیشتر و تغییر وضع موجود هیچ کاری نمیتوانیم انجام بدهیم ؟

بسیاری از ما از وضعیت فعلی ناراضی هستیم,


بسیاری از ما از این همه تنش و درگیری بیزار هستیم ,


بسیاری از ما این وضع موجود را شایسته و سزاوار خود نمیدانیم ,


بسیاری از ما از این همه جنگ و جدال بیهوده متنفر و فراری هستیم ,


بسیاری از ما اهل سیاست نیستند و نمیخواهند باشند و کاری به سیاست ندارند اما دوست دارند که در جامعه ای بدون تنش و درگیری های سیاسی و اختلافات جناحی و منازعات گروهی زندگی کنند و از این وضعیت موجود راضی نمیباشندو این بدیهی ترین و طبیعی ترین حق آنها میباشد .


 ولی زمانی که از آنها سوال میکنید که پس چرا برای تغییر آن و بدست آوردن حق خودت هیچ فعالیتی نمیکنید؟


جمعی میگویند : آنقدر بدبختی داریم که به چیز دیگری نمیرسیم !


و یا عده ای میگویند : فقط به دنبال یک لقمه نان میدویم ...!


و یا میترسند و یا فقط بفکر خودشان هستند و ...


آنقدر بهانه می آورند و فکر میکنند که با بیان این بهانه ها وضعیت فعلی آنها تغییر میکند !

که میدانیم چنین نیست و وضعیت آنها روزبه روز بدتر خواهد شد که بهتر نمیشود!


ولی بسیاری از آنها پاسخ میدهند که :


چه کاری از دست ما بر می آید و ما چه کار میتوانیم بکنیم ؟



مسلما اولین و طبیعی ترین و بهترین راه , مخالفت کردن با وضع موجود و ابراز مخالفت با آن میباشد.


و حتی یک طفل نوزاد که نمیتواند حرف بزند هم این روش را میداند و بطور غریزی به آن عمل میکند !


یک نوزاد زمانی که گرسنه باشد و یا خودش را خیس کرده باشد و یا دلش پیچ میزند و یا گرمش هست و کلا زمانی که از وضعیت خودش راضی نیست شروع به جیغ زدن و و گریه کردن میکند و همه میدانند که این گریه نه از روی درد یا از سر دلسوزی و یا تاثر بلکه فقط برای اعلام نارضایتی و واکنش نسبت به حال نامناسب آن زمان کودک میباشد.


آیا تا زمانیکه یک نوزاد گریه نکند و جیغ نزند و اعلام وجود نکند هیچ مادری میفهمد که او چه میخواهد و چه دردش هست ؟


خوب , آیا ما از یک کودک کمتر و کم عقل تر هستیم که بدون هیچگونه مخالفت کردن و ابراز مخالفتی توقع داشته باشیم که وضع موجود تغییر کند ؟


البته توجه داشته باشید که به خیابان ریختن و شعار دادن مخالفت کردن نیست بلکه مرحله بعدی آن یعنی مقابله کردن است و مراحل بعدی که مجادله کردن و منازعه کردن و ... میباشد , اما در اینجا فقط صحبت از مخالفت کردن و ابراز آن میباشد .


مطمئن باشید که هیچ حکومتی حتی در قبایل بدوی آمازون هم نسبت به مخالفت اعضاء و مردم خودش بی تفاوت نیست و نمیتواند بی تفاوت باشد , چرا که حیات و لازمه وجود هر حکومتی مردم و اعضای آن جامعه میباشند.


شاید بعضی ها بگویند ؛ یعنی خود آنها نمیدانند که مردم از این وضعیت خسته شدند و مخالف آن میباشند ؟


که باید گفت آیا واقعا ما تابحال یکبار بطور اصلی و یکپارچه نسبت به مسئله ای ابراز مخالفت کرده ایم که توقع داشته باشیم که آنها واکنشی نشان بدهند ؟


برای مثال , آیا ما با احمدی نژاد مخالفت کردیم یا تمام وقت خودمان را صرف زیپ شلوار و هاله نور و دروغ ها و قیافه دوست داشتنی او کردیم ؟!


آیا ما با اختلاس ها مخالفت کردیم یا برای آن جوک و لطیفه ساختیم و آنرا مسخره و لوث کردیم ؟!


و اما با توجه به حساسیت این حکومت به دنیای مجازی و اخبار و تعداد کاربران دنیای مجازی و واکنش آنها نسبت به مسائل آیا جای بهتری برای مخالفت کردن و ابراز مخالفت سراغ دارید ؟


بنظر من بهتر است اول به مخالفت و مخالفت کردن عمل کنیم و سپس بعد از آن به مقابله و مجادله  و منازعه  و مبارزه کردن فکر کنیم...!  


 


 

هیچ نظری موجود نیست: