پرسشی که ریچارد داوکینز باید به آن پاسخ دهد
آقای ریچارد داوکینز شخص بسیار دوست داشتنی هست .
چون هم قیافه جذابی دارد , هم بخاطر حرف هایش , هم برای آنکه در کلامش اطمینان و باور موج میزند و مهمتر از همه چون بسیار آدم با شهامت و شجاعی هست .
شوخی نیست , او با مخالفتی که با تمام ادیان دارد و کرده و بدتر از آن , اینکه خدا را هم رد کرده و میکند , باید هر روز صبح که از خواب برمیخیزد منتظر باشد تا یک ارتدوکس یا کاتولیک یا پروتستان متعصب پرورده کلیسا و فرستاده واتیکان و یا یک یهودی افراطی صهیونیست ساخته دست خاخام ها بیت الحم و فرستاده از اورشلیم و یا یک شهید مکتب وهابی یا تشیع سرخ ماموریت یافته از مکه یا قم یا الازهر ویا حتی یک هندو و یا سیک افراطی از یک گوشه ای بپرد بیرون و وظیفه شرعی و الهی خودش که مهدور الدم کردن آقای ریچارد هست را به انجام برساند و با این جنایت بهشت را برای خودش بخرد و آقای داوکینز را خوراک کرمهای توی گور بکند و او را به همان فرگشت داروینی که به آن اعتقاد داشت بفرستد و رهنمون بکند !
و مطمئنا هردو آنها هم نامشان در تاریخ به ثبت خواهد رسید و دیگر قضاوت هم با طرفداران آنها هست و بس .
این خطر از جانب خداباوران و دینمداران را آقای داوکینز بسیار خوب میداند که آنطور توی دوربین زل میزند و آن پوزخند و زهر خند همیشگی که نشانگر آگاهی او از این مطلب هست را به لب می آورد.
و با آن نگاه نافذش آنها را به سخره میگیرد و نشان میدهد که برای گفته خودش مانند اسلافش حتی از جانش هم گذشته و پای حرفش ایستاده است !
ریچارد داوکینز حرفهای منطقی و مستدل و خیلی درستی میزند .
حرفهای که هر آدم عاقلی را تکان میدهد و به فکر فرو میبرد ,
و همچنین منطق و استدلالاتی قوی و پرمایه دارد که هر متعصب کله خری را به سکوت وادار میکند !
اینکه ایشان مخالف دین و خدا هستند بنظر من امری هست شخصی , درست همانند اعتقاد خداباوران و دینمداران به خدا و دین شان .
ولی چیزی که برای من پرسش هست اینست که آیا ایشان میخواهند یک نظم ( که قبول دارم نظم بدی هست ) بنام دین , که لااقل توانسته انسانها را کمی کنترل بکند و از پراکندگی و آشفتگی نجات بدهد را از بین ببرد و از میان بردارد ؟؟!
اما .....,
اما تصور کنیم که خواسته آقای داوکینز عملی بشود و به واقعیت تبدیل گردد ...
آیا ایشان به بعد از آن فکر کرده اند؟
آیا ایشان عواقب و نتایج کار خودشان را سنجیده اند ؟
آیا ایشان تصور میکنند که همه در سطح خودشان فکر میکنند و جهان را هم همانگونه میبینند ؟
آیا ایشان نمیتوانند تصور کنند که دوباره یک مشت افرادی که نمیتوانند مثل او و در سطح او فکر بکنند و نیاز دارند که دیگران برای آنها فکر بکنند و تصمیم بگیرند بوجود خواهند آمد و دور هم جمع میشوند و دوباره اولین شیادی که آنها را ببیند میشود اولین پیامبر خدا !
و دوباره روز از نو و روزی از نو ...
آیا ایشان به این توجه نکردند که خیلی ها مثل او آن شهامت و شجاعت را ندارند و دوست دارند و خوششان می اید که همیشه از یک چیزی بترسند!
آیا او به این فکر نکرده که عامه مردم دوست دارند که چیزی برای پرستش داشته باشند , همانطور که نشان دادند در زمان نبود دین به گوساله پرستی و بت پرستی افتادند ؟!
آیا ایشان حتی یکبار هم پیش خودشان تصور نکرده اند که دیگر پیامبران هم مانند او بودند و همینگونه فکر کردند ولی به همان نتیجه باقی گذاشتن دین و به ریختن بدعتی جدید رسیده اند و تیزترین آنها هم محمد بوده که با ختم نبوت فرصت پیامبر شدن را از ایشان گرفته اند ؟!
هر چند ایشان به فروغ علم و پرتو دانش و اعجاز خرد دل بسته اند و امیدوارند ولی همانطور خودشان هم میدانند و گفته اند که ۴۰ درصد مردم ( آمریکا ) بر پایه گفتار کلیسا باور دارند که ده هزار سال از پیدایش انسان بیشتر نگذشته است !!
این از آمریکائی ها , حالا خودشان بیایند و بروند با داعشی ها یا متعصبین جنوب یمن یا کاربران ارزشی ایرانی گوگل پلاس سر وکله بزنند و گل بگویند و چون بلبل چهچه بزنند ...
آیا آقای داوکینز یکبار سعی کرده اند که بجای سخنرانی در دانشگاه ها بروند در پاکستان و در میان قبایل پشتون این صحبت ها را بکنند و نتایج آنرا ببینند ؟
و آیا آقای داوکینز نمیبیند و نمیخواهد بداند که بسیاری از انسانها جهل را دوست دارند واز جاهل بودن لذت میبرند و دوست ندارند به هیچ وجه از آن دست بردارند؟!
من فکر میکنم آقای داوکینز تابحال ریاست و فرماندهی و مسئولیت حفظ نظم و کنترل چند هزار یا چند صد هزار انسان را متقبل نشدند و بعهده نگرفتند !
بنظر من باید این آقای داوکینز را یکی دوسال رئیس یکی از زندانها بکنند ویا به او ریاست یکی از قبایل آفریقائی یا متعصبین مسیحی فیلیپینی یا همان قبیل پشتون را بدهند تا ایشان کاملا بفهمند که یک من ماست چقدر کره میدهد و مطمئن هستم زمانی که خواست آنها را کنترل بکند , آنوقت میفهمد که دین به چه درد میخورد و خدا چه کارآیی دارد ؟!
یا چرا راه دو ر برویم , بیاییم سه سال ایام محرم ایشان را دعوت کنیم تا مسئول اسفند دود کردن یکی از تکایا یا هیئت ها بشود تا بفهمد که او در چه دنیائی هست و دیگران چه حالی میکنند از قمه زدن و خون راه انداختن و گل مالی کردن و سگ شدن و واق واق کردن و کرم شدن و خزیدن هوس هوس کردن ؟!
البته آنچه که مرا واداشت تا چنین مطلبی بنویسم در اصل این کلیپ و سوال درست یک دختر از آقای داوکینز و پاسخ وحشتناک ایشان به آن دختر بود ...!
آن دختر در کمال سادگی میپرسد : آقای داوکینز اگر شما اشتباه کنید ؟
یعنی آنکه آقای داوکینز آیا تضمینی برای حرف خود دارید و مسولیت کسانی که به راه خود میکشید را قبول میکنید ؟
و داوکینز که کاملا پیداست جا خورده , کمی ته پته میکند و حرف را میپیچاند و در کمال تعجب بجای پاسخ دادن به این سوال اساسی و حیثیتی با خنده و شوخی آنرا به آن دختر بر میگردند و میگوید و اگر شما اشتباه کنید؟!
و از زیر پاسخ به این پرسش کاملا بجا و درست میگریزد و طفره میرود ...!!
من قضاوت را به خودتان میسپارم :
آقای ریچارد داوکینز شخص بسیار دوست داشتنی هست .
چون هم قیافه جذابی دارد , هم بخاطر حرف هایش , هم برای آنکه در کلامش اطمینان و باور موج میزند و مهمتر از همه چون بسیار آدم با شهامت و شجاعی هست .
شوخی نیست , او با مخالفتی که با تمام ادیان دارد و کرده و بدتر از آن , اینکه خدا را هم رد کرده و میکند , باید هر روز صبح که از خواب برمیخیزد منتظر باشد تا یک ارتدوکس یا کاتولیک یا پروتستان متعصب پرورده کلیسا و فرستاده واتیکان و یا یک یهودی افراطی صهیونیست ساخته دست خاخام ها بیت الحم و فرستاده از اورشلیم و یا یک شهید مکتب وهابی یا تشیع سرخ ماموریت یافته از مکه یا قم یا الازهر ویا حتی یک هندو و یا سیک افراطی از یک گوشه ای بپرد بیرون و وظیفه شرعی و الهی خودش که مهدور الدم کردن آقای ریچارد هست را به انجام برساند و با این جنایت بهشت را برای خودش بخرد و آقای داوکینز را خوراک کرمهای توی گور بکند و او را به همان فرگشت داروینی که به آن اعتقاد داشت بفرستد و رهنمون بکند !
و مطمئنا هردو آنها هم نامشان در تاریخ به ثبت خواهد رسید و دیگر قضاوت هم با طرفداران آنها هست و بس .
این خطر از جانب خداباوران و دینمداران را آقای داوکینز بسیار خوب میداند که آنطور توی دوربین زل میزند و آن پوزخند و زهر خند همیشگی که نشانگر آگاهی او از این مطلب هست را به لب می آورد.
و با آن نگاه نافذش آنها را به سخره میگیرد و نشان میدهد که برای گفته خودش مانند اسلافش حتی از جانش هم گذشته و پای حرفش ایستاده است !
ریچارد داوکینز حرفهای منطقی و مستدل و خیلی درستی میزند .
حرفهای که هر آدم عاقلی را تکان میدهد و به فکر فرو میبرد ,
و همچنین منطق و استدلالاتی قوی و پرمایه دارد که هر متعصب کله خری را به سکوت وادار میکند !
اینکه ایشان مخالف دین و خدا هستند بنظر من امری هست شخصی , درست همانند اعتقاد خداباوران و دینمداران به خدا و دین شان .
ولی چیزی که برای من پرسش هست اینست که آیا ایشان میخواهند یک نظم ( که قبول دارم نظم بدی هست ) بنام دین , که لااقل توانسته انسانها را کمی کنترل بکند و از پراکندگی و آشفتگی نجات بدهد را از بین ببرد و از میان بردارد ؟؟!
اما .....,
اما تصور کنیم که خواسته آقای داوکینز عملی بشود و به واقعیت تبدیل گردد ...
آیا ایشان به بعد از آن فکر کرده اند؟
آیا ایشان عواقب و نتایج کار خودشان را سنجیده اند ؟
آیا ایشان تصور میکنند که همه در سطح خودشان فکر میکنند و جهان را هم همانگونه میبینند ؟
آیا ایشان نمیتوانند تصور کنند که دوباره یک مشت افرادی که نمیتوانند مثل او و در سطح او فکر بکنند و نیاز دارند که دیگران برای آنها فکر بکنند و تصمیم بگیرند بوجود خواهند آمد و دور هم جمع میشوند و دوباره اولین شیادی که آنها را ببیند میشود اولین پیامبر خدا !
و دوباره روز از نو و روزی از نو ...
آیا ایشان به این توجه نکردند که خیلی ها مثل او آن شهامت و شجاعت را ندارند و دوست دارند و خوششان می اید که همیشه از یک چیزی بترسند!
آیا او به این فکر نکرده که عامه مردم دوست دارند که چیزی برای پرستش داشته باشند , همانطور که نشان دادند در زمان نبود دین به گوساله پرستی و بت پرستی افتادند ؟!
آیا ایشان حتی یکبار هم پیش خودشان تصور نکرده اند که دیگر پیامبران هم مانند او بودند و همینگونه فکر کردند ولی به همان نتیجه باقی گذاشتن دین و به ریختن بدعتی جدید رسیده اند و تیزترین آنها هم محمد بوده که با ختم نبوت فرصت پیامبر شدن را از ایشان گرفته اند ؟!
هر چند ایشان به فروغ علم و پرتو دانش و اعجاز خرد دل بسته اند و امیدوارند ولی همانطور خودشان هم میدانند و گفته اند که ۴۰ درصد مردم ( آمریکا ) بر پایه گفتار کلیسا باور دارند که ده هزار سال از پیدایش انسان بیشتر نگذشته است !!
این از آمریکائی ها , حالا خودشان بیایند و بروند با داعشی ها یا متعصبین جنوب یمن یا کاربران ارزشی ایرانی گوگل پلاس سر وکله بزنند و گل بگویند و چون بلبل چهچه بزنند ...
آیا آقای داوکینز یکبار سعی کرده اند که بجای سخنرانی در دانشگاه ها بروند در پاکستان و در میان قبایل پشتون این صحبت ها را بکنند و نتایج آنرا ببینند ؟
و آیا آقای داوکینز نمیبیند و نمیخواهد بداند که بسیاری از انسانها جهل را دوست دارند واز جاهل بودن لذت میبرند و دوست ندارند به هیچ وجه از آن دست بردارند؟!
من فکر میکنم آقای داوکینز تابحال ریاست و فرماندهی و مسئولیت حفظ نظم و کنترل چند هزار یا چند صد هزار انسان را متقبل نشدند و بعهده نگرفتند !
بنظر من باید این آقای داوکینز را یکی دوسال رئیس یکی از زندانها بکنند ویا به او ریاست یکی از قبایل آفریقائی یا متعصبین مسیحی فیلیپینی یا همان قبیل پشتون را بدهند تا ایشان کاملا بفهمند که یک من ماست چقدر کره میدهد و مطمئن هستم زمانی که خواست آنها را کنترل بکند , آنوقت میفهمد که دین به چه درد میخورد و خدا چه کارآیی دارد ؟!
یا چرا راه دو ر برویم , بیاییم سه سال ایام محرم ایشان را دعوت کنیم تا مسئول اسفند دود کردن یکی از تکایا یا هیئت ها بشود تا بفهمد که او در چه دنیائی هست و دیگران چه حالی میکنند از قمه زدن و خون راه انداختن و گل مالی کردن و سگ شدن و واق واق کردن و کرم شدن و خزیدن هوس هوس کردن ؟!
البته آنچه که مرا واداشت تا چنین مطلبی بنویسم در اصل این کلیپ و سوال درست یک دختر از آقای داوکینز و پاسخ وحشتناک ایشان به آن دختر بود ...!
آن دختر در کمال سادگی میپرسد : آقای داوکینز اگر شما اشتباه کنید ؟
یعنی آنکه آقای داوکینز آیا تضمینی برای حرف خود دارید و مسولیت کسانی که به راه خود میکشید را قبول میکنید ؟
و داوکینز که کاملا پیداست جا خورده , کمی ته پته میکند و حرف را میپیچاند و در کمال تعجب بجای پاسخ دادن به این سوال اساسی و حیثیتی با خنده و شوخی آنرا به آن دختر بر میگردند و میگوید و اگر شما اشتباه کنید؟!
و از زیر پاسخ به این پرسش کاملا بجا و درست میگریزد و طفره میرود ...!!
من قضاوت را به خودتان میسپارم :
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر