اسلام را که اجرا نکردید , لااقل قانون را اجرا کنید
هر چقدر بیخیال باشی , هر قدر از سیاست گریزان باشی اما در مقابل این سخنان نمیتوان بی تفاوت بود چرا که رابطه مستقیم با دغدغه های امروز و دل نگرانی های فردای من و تو دارد .
قصد و یا توقع ندارم که در اینمورد حرفی بزنی و واکنشی نشان بدهی و یا فعالیتی بکنی و تظاهرات به راه بیاندازی و براندازی بکنی , نه ...
فقط , همین که کمی فکر کنی و بدانی این مطلب در گذشته چه بود ؟
و چه کردند و چه بر سرمان آوردند ؟
و امروز چه کسی چه گفته و چه کسانی با آن مخالفت میکنند ؟
و حق با کدام است و کدام درست میگویند ؟
و بی توجهی و بی تفاوتی نسبت به آن چه بر سرمان می آورد ؟
کافیست و جای شکر گزاری دارد .
چرا که لااقل در مورد بلائی که بر سرت می آید آگاهی و اطلاعات کافی خواهی داشت و واکنش نسبت به آن دیگر در اختیار خودت هست و خواهد بود .
اما قبل از این میخواهم که به اسم و مقام و منصب و رنگ و جناح و شعار و گذشته و آینده هر دو طرف بخاطر آنکه بر روی نتیجه گیری و برداشت درست از مطلب تاثیر نگذارد توجهی نکنیم و اهمیتی ندهیم و کاری نداشته باشیم و به اصل مطلب و درستی و نادرستی آن آن فقط فکر و سپس آنرا تحلیل کنیم .
دقت کنید ؛
آقای X گفت :
«پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمی‌تواند بگوید که چون این را خداوند گفته و یا روایتی که پیغمبر فرموده است خود را مسئول اجرای اسلام بداند.
بی‌خود خود را به مخمصه نیندازید و مردم را گرفتار نکنید.
وظیفه پلیس اجرای قانون است.»
و آقا یا آقایان Y گفته و میگویند :
«چه کسی یا کسانی موظف به اجرای اسلام هستند آیا فقط عده‌ای خاص همانند روحانیت (که شما هستید) یا مراجع تقلید عظام (که موضع‌گیری الهی کرده‌اند) و ... وظیفه دارند؟
آیا سخن شما بدان معنی نیست که دین از سیاست جدا است؟
آیا قوانین مصوب، غیر اسلامی است؟
آیا این به معنی تعطیل شدن واجبات از جمله امر به معروف و نهی از منکر نیست؟
آیا نباید قانون اساسی در اصول اول، دوم، بند یک اصل سوم، چهارم و پنجم و ... را در راستای ماموریت‌های قوای سه‌گانه و نهادها عملی کرد؟
آیا نباید نیروی انتظامی و سایرین از دستگاه‌ها را دعوت به کلام خداوند و پیامبر اعظم نمود تا از مخمصه‌ها و گرفتاری‌ها نجات پیدا کنند؟»
حالا با تجربه زندگی درگیر و دار تحمیل این افکار و دیدن و مشاهده برخوردهای مختلف در بطن جامعه وداشتن آگاهی از نتایج زیانبار و یا سودمند هر دو تفکر بالا ,
نه بخاطر آنکه از یکی از آنها طرفداری کنی ...
نه بخاطر آنکه تمایل و گرایش خودت را به یکی از آن دو نشان بدهی ...
نه بخاطر آنکه پوز طرف مقابل را بزنی ...
نه بخاطر آنکه در جه اخلاص و ایمان و طرفداری خودت را نمایان کنی , نه...
بلکه فقط :
خودت با عقل و خرد خودت قضاوت کنی که کدام یک از دو حرف و تفکر بالا به نفع خودت و به نفع جامعه میباشد؟ ,
همین .//
هر چقدر بیخیال باشی , هر قدر از سیاست گریزان باشی اما در مقابل این سخنان نمیتوان بی تفاوت بود چرا که رابطه مستقیم با دغدغه های امروز و دل نگرانی های فردای من و تو دارد .
قصد و یا توقع ندارم که در اینمورد حرفی بزنی و واکنشی نشان بدهی و یا فعالیتی بکنی و تظاهرات به راه بیاندازی و براندازی بکنی , نه ...
فقط , همین که کمی فکر کنی و بدانی این مطلب در گذشته چه بود ؟
و چه کردند و چه بر سرمان آوردند ؟
و امروز چه کسی چه گفته و چه کسانی با آن مخالفت میکنند ؟
و حق با کدام است و کدام درست میگویند ؟
و بی توجهی و بی تفاوتی نسبت به آن چه بر سرمان می آورد ؟
کافیست و جای شکر گزاری دارد .
چرا که لااقل در مورد بلائی که بر سرت می آید آگاهی و اطلاعات کافی خواهی داشت و واکنش نسبت به آن دیگر در اختیار خودت هست و خواهد بود .
اما قبل از این میخواهم که به اسم و مقام و منصب و رنگ و جناح و شعار و گذشته و آینده هر دو طرف بخاطر آنکه بر روی نتیجه گیری و برداشت درست از مطلب تاثیر نگذارد توجهی نکنیم و اهمیتی ندهیم و کاری نداشته باشیم و به اصل مطلب و درستی و نادرستی آن آن فقط فکر و سپس آنرا تحلیل کنیم .
دقت کنید ؛
آقای X گفت :
«پلیس موظف به اجرای اسلام نیست، هیچ پلیسی نمی‌تواند بگوید که چون این را خداوند گفته و یا روایتی که پیغمبر فرموده است خود را مسئول اجرای اسلام بداند.
بی‌خود خود را به مخمصه نیندازید و مردم را گرفتار نکنید.
وظیفه پلیس اجرای قانون است.»
و آقا یا آقایان Y گفته و میگویند :
«چه کسی یا کسانی موظف به اجرای اسلام هستند آیا فقط عده‌ای خاص همانند روحانیت (که شما هستید) یا مراجع تقلید عظام (که موضع‌گیری الهی کرده‌اند) و ... وظیفه دارند؟
آیا سخن شما بدان معنی نیست که دین از سیاست جدا است؟
آیا قوانین مصوب، غیر اسلامی است؟
آیا این به معنی تعطیل شدن واجبات از جمله امر به معروف و نهی از منکر نیست؟
آیا نباید قانون اساسی در اصول اول، دوم، بند یک اصل سوم، چهارم و پنجم و ... را در راستای ماموریت‌های قوای سه‌گانه و نهادها عملی کرد؟
آیا نباید نیروی انتظامی و سایرین از دستگاه‌ها را دعوت به کلام خداوند و پیامبر اعظم نمود تا از مخمصه‌ها و گرفتاری‌ها نجات پیدا کنند؟»
حالا با تجربه زندگی درگیر و دار تحمیل این افکار و دیدن و مشاهده برخوردهای مختلف در بطن جامعه وداشتن آگاهی از نتایج زیانبار و یا سودمند هر دو تفکر بالا ,
نه بخاطر آنکه از یکی از آنها طرفداری کنی ...
نه بخاطر آنکه تمایل و گرایش خودت را به یکی از آن دو نشان بدهی ...
نه بخاطر آنکه پوز طرف مقابل را بزنی ...
نه بخاطر آنکه در جه اخلاص و ایمان و طرفداری خودت را نمایان کنی , نه...
بلکه فقط :
خودت با عقل و خرد خودت قضاوت کنی که کدام یک از دو حرف و تفکر بالا به نفع خودت و به نفع جامعه میباشد؟ ,
همین .//
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر