پنجشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۹۳

مرگ خود خواسته

                                            مرگ خود خواسته



نمیدانم آیا شما  در جریان کار خانم بریتنی مینارد دختر ۲۹ ساله آمریکایی که چندی پیش به سرطان مبتلا شده بود و چون نمی‌خواست که در روزهای پایانی زندگی‌اش زجر بکشد مرگ خودخواسته را قبول کرد و همان‌گونه که اعلام کرده بود، روز اول نوامبر با خوردن داروی کشنده با زندگی وداع گفت , قرار داشتید و یا چیزی در مورد او خوانده یا شنده اید ؟

ماجرای این دختر یکی دو روزی هست که شدیدا فکر من را به خودش مشغول کرده و هنوز در این فکرم که آیا انسان چنین حقی دارد یا نه ؟

او اوایل ماه آوریل بود که پزشکان تشخیص دادند به سرطان پیشرفته مغز مبتلا شده و تنها شش ماه به پایان زندگی‌اش بیشتر نمانده است. این دختر ۲۹ ساله آمریکایی از همان زمان که این خبر را شنید ، اعلام کرد که دلش نمی‌خواهد ماه‌های پایانی زندگی‌اش را با رنج و درد سپری کند.بریتنی همراه با همسرش دن دیاز رهسپار ایالت اورگن شد؛ یکی از پنج ایالتی که در آن پزشکان اجازه دارند برای بیماران لاعلاج که زمان زیادی به مرگشان نمانده، داروهای کشنده تجویز کنند.

این دختر جوان اوایل ماه اکتبر اعلام کرد که در روز اول نوامبر (۱۰ آبان) برای آن‌که مجبور به زجرکشیدن بیشتر نباشد، با کمک یک داروی کشنده خودکشی خواهد کرد ولی او از این تصمیم خود و علنی کردن آن یک هدف مهم دیگر نیز داشت ؛

 او می‌خواست برای اعطای حق "مرگ خودخواسته" به بیماران لاعلاج بجنگند.

بریتنی در هفته‌های پایانی زندگی‌‌اش خواست قانونی کردن کمک پزشکی به بیماران لاعلاج را مطرح کرد. او با این اقدام توجه عمومی در آمریکا را به شدت به خود جلب کرد و باعث به راه افتادن بحث‌هایی گسترده در مورد این موضوع در کشور شد. او  در ویدئویی که خود ضبط ‌کرده‌، می‌گوید از اینکه داروی کشنده را در اختیار دارد و به جای تومور مغزی، خودش می‌تواند در مورد زمان و نحوه مرگش تصمیم بگیرد، احساس آرامش می‌کند:

«من نمی‌خواهم بمیرم، اما در حال مرگ هستم.»

بریتنی به مجله "پیپل" می‌گوید که یک "مرگ باعزت" در کنار خانواده و عزیزانش کمتر در او ایجاد ترس می‌کند و سپس ادامه می‌دهد، کپسول‌هایی را که در اختیار دارد خواهد گشود، محتوای آن‌ها را در لیوان آب خالی خواهد کرد و آن را سر خواهد کشید.

در آخرین نوشته‌ای که بریتنی روی صفحه فیس‌بوکش پست کرده، نوشته است:

«این تومور مغزی وحشتناک چیزهای زیادی را از من گرفت و می‌توانست بیشتر از این نیز بگیرد.»

بریتنی در تیتر آخرین مطلب منتشره در وبسایتش نوشته است:

«یک روز زندگی ‌از برابر چشمانت می‌گذرد، مراقب باش که این تصویر ارزش دیدن داشته باشد.»

مرگ خودخواسته  مخالفان بسیاری  دارد و برخی منتقدان بر این نظر بوده‌اند که قانونی کردن کمک به مرگ خودخواسته بیماران لاعلاج دردی را از آنان دوا نخواهد کرد.

به باور این گروه به جای این کار، بایستی تلاش کرد تا کیفیت مراقبت‌های پزشکی در روزهای آخر زندگی این بیماران بهبود یابد.

از نقطه نظر دینی و مذهبی در مورد این مطلب کاری ندارم چرا که در تمام ادیان اینکار خودکشی محسوب میگردد و جایز نیست و محکوم شده است ولی کسی که در راه دین خودش را به کشتن بدهد و یا داوطلب بر روی مین برود و کشته شود  , شهید محسوب میگردد!!

در حالیکه او هم خواسته به زندگی خودش پایان داده...

و یا چرا کسیکه جان خودش را بخاطر شخص یا اشخاصی از دست میدهد قهرمان محسوب میشود و به آن کار فداکاری میگویند و شجاعتش را تحسین میکنند ؟

حتما آنها میگویند چون آن شخص بخاطر هدفش , دین و یا عقیده و یا نجات جان دیگران جانش را از دست داده ...

اما چرا کسی مانند بریتنی که نخواسته زجر بکشد وهمسر و خانواده خودش را هم زجر بدهد کار نادرستی کرده؟

براستی که قضاوت در این مورد سخت است .

من شخصا از خودکشی کردن متنفرم و کسانیکه خودکشی میکنند را افرادی ضعیف و نادان میدانم چراکه میدانم هنوز راههای بسیاری بوده که  نرفته اند و برای فرار از خودشان دست به این کار میزنند و همچنین معتقدم که انسان باید تا آخرین لحظات امید خود را از دست ندهد و و هم برای زنده ماندن و هم برای زندگی کردن تلاش کند و بجنگد  .

اما گاهی میبینیم که یک فرد از یک خانواده به بیماری صعب العلاجی مبتلا میشود و هزینه مداوای او کمر خانواده را میشکند و آنها را بدهکار و بیچاره میکند و در آخر نیز خودش با رنج و زجر بسیار جان میسپارد.

و اینجاست که که این مرگ خودخواسته هم فرشته نجات آن شخص و هم خانواده او میگردد ...

خودم را لحظه ای جای آن شخص قرار دادم براستی شهامت و از خودگذشتگی بسیاری میخواهد ولی همچنان معتقدم که قضاوت در اینمورد بسیار دشوار است .// 

هیچ نظری موجود نیست: