دوشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۹۴

آیا ما واقعا امنیت داریم و باید شکرگزار آن باشیم ؟!

         آیا ما واقعا امنیت داریم و باید شکرگزار آن باشیم ؟!


اخیرا بسیاری از برادران ارزشیون و حزباللهی ها و دیگر برادران ریشوی بیشعور , بنابر وضعیت عراق و سوریه و یمن ( دقت داشته باشید که این برادران از کشورهائی مانند ژاپن و کره و سنگاپور و عمان و ...نام نمیبرند و ما را با آنها مقایسه نمیکنند , فقط عراق و افغانستان و سوریه و یمن , همین ) در مقابل کمترین و بدیهی ترین خواسته های مدنی و اجتماعی برحق اکثر مردم , داد سخن از امنیت موجود در کشور را سر میدهند و از ثبات نصفه و نیمه و شل و ول نسبی موجود میگویند و مینویسند!

و کاش موضوع به همینجا ختم میشد...


ولی آنها با وقاحت تمام از بابت جنگ براه نینداختن و تیر و توپ در نکردن و کشته نشدن ما , با بی شرمی منت بر سر مردم میگذارند و با پرروئی خواستار قدر دانی مردم از آخوندها و شکر گزاری ملت به درگاه خداوند میباشند !!  
  
و شاید بسیاری از ما فکر کنند که حرف این گاگول ها درست میباشد و چون بمب و خمپاره به سر مان نمیبارد و داعشی ها سر ما را نمیبرند باید مدیون و شکر گزار آقایان باشیم ...!


اما باید خدمت این دسته از مردم و آقایان بگویم که ؛


آیا فقط بمب و خمپاره نخوردن و عدم وجود داعش و طالبان در کشور را میتوان امنیت دانست و امنیت نامید ؟


و آیا فقط تامین امنیت جانی برای ما کافیست و باید به همین دلخوش باشیم ؟


نه خیر و به هیچ وجه اینطور نیست , ما شاید بطور نسبی امنیت جانی داشته باشیم ولی :


آیا ما امنیت اجتماعی داریم ؟

و خواهر و مادر ما میتوانند بدون هیچ ترس و واهمه ای در این اجتماع فعلی راحت تردد کنند و آسوده باشند ؟


آیا ما امنیت اقتصادی داریم ؟


و تولید کنندگان و صنعتگران و کشاورزان ما میتوانند بدون هیچ نگرانی به شغل خود امیدوار و مشغول باشند ؟


آیا ما امنیت مالی و نقدینگی داریم ؟


و پدران ما میتوانند بدون ترس و اضطراب از گرانی و تورم شب را آسوده بخوابند ؟


آیا ما امنیت شغلی داریم ؟


و جوانان و دانشجویان با این هزینه سنگین دانشگاه ها هیچ استرس و دلواپسی از بابت تامین شغل مناسب پس از خاتمه تحصیل ندارند؟


آیا ما امنیت روحی و روانی داریم ؟ 


و مردم با شنیدن این همه اخبار دزدی ها و اختلاس ها و بی لیاقتی مسئولان و مدیران بی درد و سرخوش هستند ؟


آیا ما امنیت جسمی و بدنی داریم ؟


و با بودن این آلودگی هوا و آلودگی اجناس و غلات و لوازم بهداشتی پزشکی وارداتی و فکر هزینه سرسام آور پزشکی و بیمارستان میتوانیم بیخیال باشیم ؟


آیا ما امنیت فکری داریم ؟


و میتوانیم بدون هیچ ترس و نگرانی از دستگیری و برخورد در فکر کردن و ابراز افکار و عقاید خودمان آزاد باشیم؟  


آیا ما امنیت سیاسی داریم ؟


که این همه با دیگر کشورها اختلاف و تنش های مختلف داریم و شمشیر تحریم امریکا و اروپا هنوز بر بالای سر ماست و هر روز قورباغه هائی همچون سعودی ها و شیخک های حاشیه خلیج فارس برای ما خط و نشان میکشند و ما را تهدید میکنند ؟
و آیا , الی ماشالله ........


بروید آقایان , بروید برادران خجالت بکشید و این منت ها ها را بر سر کسانی نگذارید که بیتفاوتی هدیه شده از کارکردهای ابلهانه و اشتباه شما سبب شده که نصف بیشتر آنها حمله امریکا و دیگر کشورها برایشان هیچ فرقی نداشته باشد و در ته دل خواستار آن باشند که شاید فرجی شود ...!!؟


بروید شما که از راه پاچه خوری و تملق و چاپلوسی و کیف کشی و آفتابه کشی آقا ها و آقا زاده ها نان میخورید قدردان ارباب هایتان و و شکر گزار خدای خودتان از بابت  این امنیت موهوم و خیالی خودتان باشید ...


کارگر بدبختی که شش ماه است حقوق نگرفته و تا خرخره بدهکار بقال و چقال هست و از خجالت زن و بچه اش نیمه شب به خانه میرود شکر کدام امنیت را بکند و شاکر کدام امنیت باشد ؟


جوان معتاد و یا زندانی بدبختی که از فقر و تبعیض و نابرابری و فشارهای اجتماعی به این روز افتاده و روزی صدبار از خدا طلب مرگ میکند , امنیت میخواهد چه کار و چه فرقی برای او دارد که شما در این مملکت دزدی و جنایت کنید یا داعشی ها ...؟


بروید و این حرفها را در هیئت های عزاداری و شکم چرانی خودتان به یکدیگر بزنید و خودتان را خر کنید و سر خودتان را شیره بمالید...


وگرنه گوش ما از این مهملات و دروغگوئی ها و چرت و پرت ها پر است .


برادران گاگول , آیا تابحال پیش خودتان فکر کردید که اگر واقع ما امنیت داریم و باید قدر آنرا بدانیم...


پس چرا جوانان ما راضی میشوند که سوار بر یک لنج کهنه سوراخ سوراخ در دریاها با کوسه هزار مصیبت دیگر جان خودش را به خطر بیاندازند تا از دست شما فرار کنندوبتواند با تغییردادن دین خودشان پناهندگی یک کشور دیگر را بگیرند؟! 

       
 
 

هیچ نظری موجود نیست: