یکشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۹۱

استحاله دینی

استحاله دینی ...

دین دارم کردند: در طغیان جهل ۵۷ زمانی که هوا هم به دین آلوده بود و با هر دمی که فرو میرفت دیگر بر نمی آمد ، و من هم با  فقط با خواندن نماز دیندار شدم و چندی دنیا را از سوراخ دین دیدم ولی مدتی که گذشت  فهمیدم ....//

دین گریزم کردند : به سالی نرسید که دیدم دین فقط وسیله ای استبرای اهداف و کسب قدرت  و از بوی جورابهایشان در مسجد ، فهمیدم که باطنشان هم به همان بو آلوده هست ، بر آشفتم  و راه گریز هموار گشت پس  گریختم.... //
 
دین ستیزم کردند : در دوران سیاه مرگ که دوران حقنه دین در پس پرده جنگ بود ،به کنج انزوا خزیده و خواندم / خواندم و دیدم / خواندم و دانستم / خواندم و گریستم / خواندم و نالیدم / خواندم و متنفرشدم / خواندم و به ستیز برخاستم و اینک بر آمدم ....//
 
با جنایات بی پرده در سرکوب و زندان و کهریزک ، تخم کین کاشتند ،و باد /
با خون ندا و سهراب و ترانه ها ، آبیاری کردند /
و با کود وقاحت به رشدش یاری رساندند /
که به گمانم به بار نشسته و فصل برداشت محصول است ، آماده ام //

هیچ نظری موجود نیست: