یک ایرانی را تهدید بکن اما هیچوقت او را تحمیق نکن !
این جمله را وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی محمد جواد ظریف در واکنش به تهدید اعضای نشست ۵+۱ و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به زبان آورد و گفت .
و همانطور که شاهد بودیم و دیدیم , این جمله بسیار مورد توجه و پسند هنرمندان و عامه مردم قرار گرفت و با تکرار آن حمایت خودشان را هم از این موضع و واکنش وزیر امور خارجه خودشان نشان دادند !
هر چند که این جمله یک حقیقت محض در مورد ایرانیان هست و همه ما میدانیم و تاریخ نیز نشان داده که ایرانی ها همیشه در مقابل تهدید کم نمی آورند و همیشه در مقابل تهدیدات شدیدترین واکنش ها را نشان داده اند.
اما نکته اصلی اینجاست که باید دید طرفهای مقابل از این جمله چگونه برداشت میکنند و چه واکنشی نسبت به آن نشان میدهند.
البته من نمیدانم که جناب آقای ظریف در مقابل چه تهدیدی اینگونه احساساتی شدند و این جمله را به زبان آوردند اما در دنیای سیاست بسیار خوب است که طرف مقابل با ابراز تهدید و تهدیدات بقول معروف دست خودش را رو کند تا بدانیم که طرف مقابل چه نقطه ضعفی را در ما مشاهده کرده و چه نکته مثبت و قوی ای در خودش میبیند و بر روی چه مواضعی تکیه کرده که بنابر آنها دهان به گشودن تهدید باز میکند تا ما با آگاهی از آنها بتوانیم در رفع نقاط ضعف خود بکوشیم و درصدد تضعیف نکات مثبتی که دشمن بر آنها اتکاء دارد برآئیم .
میدانیم که مذاکره و گفتگو در محافل بین الملی از طریق دیپلماسی با گنده گوزی و لات بازی در خیابان بسیار متفاوت است و زمین تا آسمان با یکدیگر فرق دارند.
در حقیقت یکی از اصول دیپلماسی این است که از راه تطمیع و یا تحریک و تشکیک و یا هر طریقی که شده و به هر نحوی که هست , طرف مقابل خودمان را وادار کنیم که یا با زبان خوش و یا با تهدید کردن اهداف خودش را بیان بنماید و دست خودش را برای ما رو کند.
اما اگر ما این راه را بر آنها ببندیم مسلما طرف مقابل و دشمن را وادار به سکوت و پنهان کردن مواضع و دیدگاه و اهدافش میکنیم و این , کار ما را بسیار دشوارتر خواهد کرد !
پس بسیار خوب است که بدانیم اگر دشمن و طرف مذاکره و گفتگوی ما ( بنابر درخواست و واکنش ما ! ) از زبان تهدید استفاده نکند پس از چه شیوه و از چه راهی با ما برخورد خواهد کرد و واکنش نشان خواهد داد ؟!
فهمیدن این مسئله بسیار آسان است !
ما میتوانیم خودمان را بجای طرف مقابل بگذاریم و فکر کنیم که اگر دشمن و طرف مورد مذاکره به ما امر کرد و یا ما را (( تهدید کرد )) که او را هرگز تهدید نکنیم !
پس چکار باید بکنیم ؟
بنظر من از نقطه نظر روانشناسی کسی که مایل به تهدید شدن نباشد و دوست نداشته باشد که کسی او را تهدید کند باید او را تشویق نمود و از او باید تعریف کرد ...
چرا که نقطه مقابل تهدید , تشویق و تعریف میباشد .
پس باید از او تعریف و او را تشویق کنیم تا بدان وسیله او را تحمیق کرده و سپس در صورت مطمئن شدن از عمق مناسب تحمیق شروع به تضعیف او بنمائیم...
و سپس از حمق و ضعف او در راستای منافع خودمان در گفتگو ها و مذاکرات نهایت استفاده را ببریم .
البته این یک راه از چندین راه موجود در مقابل اینگونه واکنش ها میباشد و راه های بسیار زیاد دیگری نیز برای مقابله با آن وجود دارد که از حوصله نوشته ما خارج است .
و در آخر امیدوارم که دشمن و دشمنان ما همیشه ما را تهدید کنند ولی هرگز درصدد تحمیق و تضعیف ما بر نیایند تا بتوانیم در عمل به آنها بگوئیم :
هرگز یک ایرانی را با تشویق و تعریف ,
تحمیق و تضعیف نکن...
هیچوقت یک ایرانی را تهدید نکن !
و همانطور که شاهد بودیم و دیدیم , این جمله بسیار مورد توجه و پسند هنرمندان و عامه مردم قرار گرفت و با تکرار آن حمایت خودشان را هم از این موضع و واکنش وزیر امور خارجه خودشان نشان دادند !
هر چند که این جمله یک حقیقت محض در مورد ایرانیان هست و همه ما میدانیم و تاریخ نیز نشان داده که ایرانی ها همیشه در مقابل تهدید کم نمی آورند و همیشه در مقابل تهدیدات شدیدترین واکنش ها را نشان داده اند.
اما نکته اصلی اینجاست که باید دید طرفهای مقابل از این جمله چگونه برداشت میکنند و چه واکنشی نسبت به آن نشان میدهند.
البته من نمیدانم که جناب آقای ظریف در مقابل چه تهدیدی اینگونه احساساتی شدند و این جمله را به زبان آوردند اما در دنیای سیاست بسیار خوب است که طرف مقابل با ابراز تهدید و تهدیدات بقول معروف دست خودش را رو کند تا بدانیم که طرف مقابل چه نقطه ضعفی را در ما مشاهده کرده و چه نکته مثبت و قوی ای در خودش میبیند و بر روی چه مواضعی تکیه کرده که بنابر آنها دهان به گشودن تهدید باز میکند تا ما با آگاهی از آنها بتوانیم در رفع نقاط ضعف خود بکوشیم و درصدد تضعیف نکات مثبتی که دشمن بر آنها اتکاء دارد برآئیم .
میدانیم که مذاکره و گفتگو در محافل بین الملی از طریق دیپلماسی با گنده گوزی و لات بازی در خیابان بسیار متفاوت است و زمین تا آسمان با یکدیگر فرق دارند.
در حقیقت یکی از اصول دیپلماسی این است که از راه تطمیع و یا تحریک و تشکیک و یا هر طریقی که شده و به هر نحوی که هست , طرف مقابل خودمان را وادار کنیم که یا با زبان خوش و یا با تهدید کردن اهداف خودش را بیان بنماید و دست خودش را برای ما رو کند.
اما اگر ما این راه را بر آنها ببندیم مسلما طرف مقابل و دشمن را وادار به سکوت و پنهان کردن مواضع و دیدگاه و اهدافش میکنیم و این , کار ما را بسیار دشوارتر خواهد کرد !
پس بسیار خوب است که بدانیم اگر دشمن و طرف مذاکره و گفتگوی ما ( بنابر درخواست و واکنش ما ! ) از زبان تهدید استفاده نکند پس از چه شیوه و از چه راهی با ما برخورد خواهد کرد و واکنش نشان خواهد داد ؟!
فهمیدن این مسئله بسیار آسان است !
ما میتوانیم خودمان را بجای طرف مقابل بگذاریم و فکر کنیم که اگر دشمن و طرف مورد مذاکره به ما امر کرد و یا ما را (( تهدید کرد )) که او را هرگز تهدید نکنیم !
پس چکار باید بکنیم ؟
بنظر من از نقطه نظر روانشناسی کسی که مایل به تهدید شدن نباشد و دوست نداشته باشد که کسی او را تهدید کند باید او را تشویق نمود و از او باید تعریف کرد ...
چرا که نقطه مقابل تهدید , تشویق و تعریف میباشد .
پس باید از او تعریف و او را تشویق کنیم تا بدان وسیله او را تحمیق کرده و سپس در صورت مطمئن شدن از عمق مناسب تحمیق شروع به تضعیف او بنمائیم...
و سپس از حمق و ضعف او در راستای منافع خودمان در گفتگو ها و مذاکرات نهایت استفاده را ببریم .
البته این یک راه از چندین راه موجود در مقابل اینگونه واکنش ها میباشد و راه های بسیار زیاد دیگری نیز برای مقابله با آن وجود دارد که از حوصله نوشته ما خارج است .
و در آخر امیدوارم که دشمن و دشمنان ما همیشه ما را تهدید کنند ولی هرگز درصدد تحمیق و تضعیف ما بر نیایند تا بتوانیم در عمل به آنها بگوئیم :
هرگز یک ایرانی را با تشویق و تعریف ,
تحمیق و تضعیف نکن...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر